✍ #خاطرات_افلاکیان
ما همیشه او را #خندان صدا می زدیم چون همیشه خندان بود و هر مسئله ای که پیش می آمد خنده از لبانش کنار نمی رفت . یک روز با چند نفر از بچه با هم نشسته بودیم که شهید آفتابه به دست در حال دویدن بود که صدای #خمپاره آمد صدای سوت کشیدن آمد سریع سینه خیز شد خمپاره عمل نکرد دوباره در حال دویدن شد که دوباره صدای سوت کشیدن آمد که بعداً متوجه شد این صدا صدای خمپاره نبود صدا از #لوله_آفتابه بود که هوا وارد آن می شد باعث سوت کشیدن می شد.
✍ #روای:محمدگرجی دوست شهید
🌷 #شهید_رامین_محمدپور 🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398