نامه ای به
#همکلاسی_آسمانی
#یادت همیشه در خاطرمان می ماند
از #خاطرم نمی رود که چگونه رفتی
#شعله بر تن ...
#جان بر کف ...
#سلاح بر کمر...
بدون ذره ای #تردید ...
من اما امروز هزاران #تردید دارم برای کاری که می دانم ذره ای #خطر در آن وجود ندارد
وقتی می رفتی می خواهم بدانم به چه چیز #فکر میکردی ؟؟!
الفبای کدام #عشق را آموختی ؟؟!
که من نیاموخته ام !!
که نمی دانم !!
سر کدامین #کلاس نشستی ..؟!
کدامین #معلم تو را آموزنده بود ؟؟!!
که با #شهامت به جنگ با دشمن رفتی
تو این همه #شجاعت و #دلیری را به یکباره از کجا آورده ای که من ذره ای از آن را در #وجودم نمی یابم .
تو همانی که #امام_خمینی_ره در باره اش فرموده : #رهبر ما ...
آری تو #رهبری
کسی که اینگونه به جنگ دشمن می رود نفسش را #رهبری کرده
زندگیش را #رهبری کرده
#هفته_بسیج_دانش_آموزی
#گرامی_باد
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
💡 #معلم ڪوچڪ جبهہ ها و
نخبه ی علمی بود
✨به قدرے باهوش بود ڪه در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف میزد!
✨در جبهه آموزش زبان میداد
والفجر۸ شیمیایی شد
و در۱۷سالگی به شهادت رسید🌹
شهید محمود تاج الدین
شادی روح شهدا صلوات
اللهمعجللولیکالفرج
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطرات_افلاکیان
برادرم در شهرستان کهنوج #معلم بود. همچنین درسمت #بخشدار در بخشی از کهنوج خدمت کرد و در کارنامهاش مسئولیت علوم تربیتی آموزش و پرورش کهنوج هم وجود داشت. در اصل او یک #فعال_فرهنگی بود.
نامههایی که برادرم طی زمان #اسارتم برایم مینوشت، از لحاظ احساسی و بار ادبی #فوقالعاده بود و قابل تامل، مهمتر از همه خیلی روحیهبخش بود. به طوری که نه تنها برای من، بلکه برای سایر اسرا هم همینطور بود. آنقدر نامههایش #تاثیرگذار بود که در آسایشگاهها دست به دست میشد.
به هر حال او یک #زندگی_عارفانه_و_شاعرانه داشت؛ هم در پستهای اجرایی که داشت هم در کسوت یک معلم. در عین حال وقتی درباره زندگی برادرم مینویسم قطعاً گریزی هم به دوران کودکی خودم خواهم داشت و خاطراتی که با او تجربه کردم و بخش دیگر خاطرات دوستانش. ضمن اینکه از برادرم دستنوشتههایی به جای مانده که در حال گردآوری آنها هستم تا در کتاب « #برادرم_موسی» جای دهم.
✍ #راوی:احمد یوسف زاده برادر شهید
🌷 #شهید_موسی_یوسف_زاده🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطرات_افلاکیان
برادرم در شهرستان کهنوج #معلم بود. همچنین درسمت #بخشدار در بخشی از کهنوج خدمت کرد و در کارنامهاش مسئولیت علوم تربیتی آموزش و پرورش کهنوج هم وجود داشت. در اصل او یک #فعال_فرهنگی بود.
نامههایی که برادرم طی زمان #اسارتم برایم مینوشت، از لحاظ احساسی و بار ادبی #فوقالعاده بود و قابل تامل، مهمتر از همه خیلی روحیهبخش بود. به طوری که نه تنها برای من، بلکه برای سایر اسرا هم همینطور بود. آنقدر نامههایش #تاثیرگذار بود که در آسایشگاهها دست به دست میشد.
به هر حال او یک #زندگی_عارفانه_و_شاعرانه داشت؛ هم در پستهای اجرایی که داشت هم در کسوت یک معلم. در عین حال وقتی درباره زندگی برادرم مینویسم قطعاً گریزی هم به دوران کودکی خودم خواهم داشت و خاطراتی که با او تجربه کردم و بخش دیگر خاطرات دوستانش. ضمن اینکه از برادرم دستنوشتههایی به جای مانده که در حال گردآوری آنها هستم تا در کتاب « #برادرم_موسی» جای دهم.
✍ #راوی:احمد یوسف زاده برادر شهید
🌷 #شهید_موسی_یوسف_زاده🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398