گنجشک شعر پر زده از شاخۀ دلم
لبخند نیست بر لب و خالی است منزلم
وقتیکه نیستی تو، چه شعری؟ چه خندهای؟
وقتیکه نیستی تو دقیقا مقابلم
هی عشق کاشتم که محبت درو کنم
از کشتها فقط شده افسوس حاصلم
دریا شدم بیایی و در من شنا کنی
حتی نیامدی به تماشای ساحلم
دیگر چرا دلیل بیارم برای عشق؟
تاحال هم به درد نخورده دلایلم
دیدی تمام شهر اسیر سکوت شد؟
گنجشک شعر... پر زده از شاخۀ دلم
#زینب_نجفی
#راجی