14000211-taheri-zemzemeh.mp3
1.26M
خدایا منعلی را دوستدارم..
#مناجات و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج محمد طاهری
🌴🥀🌴🥀🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
1_1009754309.mp3
2.83M
#سحـــــــر_بیستوچهارم
#مناجات با امام زمان "عج" 🤲
مهدی رسولی 🌴🌾🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
#مناجات
🌴🌹🌴 الهــــــــــی
من انسانم به گونه ای كه تو آفریدی ، نمی توانم مثل فرشتگانت پاك و آسمانی باشم .
گاهی فریب می خورم و گاهی فریب می دهم .
گاهی ناشكر می شوم و گاهی خودخواهی وجودم را فرا میگیرد .
اما همیشه همیشه همیشه پشیمان می شوم و به سوی تو بازمی گردم چون درگاه تو همیشه باز است.
🌴🌼🌴الهــــــــــی
می دانم كه دعا سرنوشت بد را از ما دور می سازد ، پس این بار نیز دست نیاز را به درگاه تو دراز می كنم و از كسی خواسته هایم را طلب می كنم كه هیچ گاه بر سرم منت نمی گذارد .
رازم را به تو می گویم ، به تو كه همیشه دوست منی و عاشق تر از همیشه سر بر آستان ملكوتیت می گذارم و در دل دعا می كنم و از تو میخواهم كه اگر به صلاح است دعایم را مستجاب كن.
🌴💎🌼💎🌴
@Noktehhayehnab
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات
✨ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ...
به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩی ﺗﺎ بیکران در کوچ
مرا هم مست باران کن
ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش...
✨الهی...
چون اقاقیهای بیتابِ شب باران
مرا بیتاب خود گردان...
✨خدایا...
ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ،
ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ
ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ
که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ
به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ...
🌴💎🌹💎🌴
✨ﺍﻟﻬﯽ...
ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ
که میشوید ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ، از پندار،
از گفتار، از کردار،
تمام آنچه نازیباست...
#آمین💚
🌴💎🥀💎🌴
◻️◻️◻️◻️
#مناجات سحر
✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن تو، انتظار می رود.
بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است.
هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود. چاره ای ندارد،جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد.
و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دائماً بر گستره دلم، سنگینی می کند!
سنگین شده ام.... دلبرم
اصلا دیگر دلی برایم نمانده، که تو دلبرش باشی...
و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند.
تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم.
و تازه میفهمم، که فاصله مــن تا تــو فقط همیــن یک قدم است؛ خودِ خودِ خودم!
پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.
سحر پنجم.. عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است.
میدانی..!؟
انقدر دلم را قرص کرده ای، که هرگاه دلم بیمار می شود، هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند.
زیرا به اعجاز سرانگشتانِ طبیبم، ایمان دارم.
امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم.
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم.
اما، یادم می آید؛
تمام سطر سطرِ نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سَرَک می کشند.
طبیب من...
درد دلـــم را... سـامـان می دهی؟
الهی العفو....