هدایت شده از کافه شعر و ادب
🌴🌹🌴
در جمع سرافرازان، یک تن ز همه سر بود
هم مُرشد و سرور بود، هم زینت افسر بود
اخلاص مجسم بود، سردارِ مسلّم بود
هم تکیهگه اسلام، هم یاور رهبر بود
امروز نه ایران است کاینگونه پریشان است
هر جا که جوانمردیست غمدیده و گریان است
سردار سلیمانی، آن آیت رحمانی
بیپا و سر و بیدست مهمان شهیدان است
دشمن چه به سر دارد، غافل چه خبر دارد
فرداست که خواهد دید، این خون چه اثر دارد
طوفان چو به پا خیزد، این اوست که بگریزد
از ریشه شود کنده، سردار تبر دارد
هر قطرهی خون او، سردارِ دگر گردد
او مردم ایران را چون نورِ بصر گردد
سردار سلیمانی یک شیر سرافراز است
شیری که رود جبهه، در جبهه ثمر گردد
🏷 شاعر: #مهدی_معینیان
🌴🌼🌴