eitaa logo
کافه شعر و ادب
768 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ مهر ۱۴۰۱
🌴🥀🌴 تکلم می کند باران چنان با مرغ احساسم چه زیبا رشته می بافد به شیشه دانه الماسم چو کودک از پی مادر نگاهم خانه می جوید از آنسو می رسد ابری ز شادی دانه می روید چه زیبا می شود باران اگر بر شیشه می لغزد تمام حس سر سبزم برای بیشه می رقصد کویر از حس سبز ما به باران میرسد پایش به خواب تشنه ای شاید بُوَد یک «قطره» دریایش.. 🌴🍁🌴
۲۴ مهر ۱۴۰۱
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
۲۴ مهر ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار "عاصی"
🇮🇷 این پرچم و کشور،همه جا محترم است خونِ شهدا محافظِ این علَم است فرماندهٔ عشق حاج قاسم فرمود: «جمهوری اسلامی ایران حرم است» ❤️
۲۵ مهر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵ مهر ۱۴۰۱
گِله‌ای نیست اگر دوری و دلتنگِ توام گُلی از باغِ خیالِ تو بچینم کافی‌ست 🌴💙🌴
۲۵ مهر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵ مهر ۱۴۰۱
VN20210420_223545.mp3
4.62M
دلم عمریست که با فاصله ها درگیر است بغض دلتنگیِ این قصه چه دامنگیر است هر چه این خلق بگویند که آرام شوم هر چه گویند در این حادثه بی تاثیر است لحظه ی رفتن تو بغض دریدم... دیدی؟ چه کنم! قسمتِ ما تلخیِ این تقدیر است خواستم سیر نگاهت بکنم... از ته دل دیده ام خیس شد و گفت که دیگر دیر است همه ی عمر ز شمشیر مرا ترساندند ضربه ی تلخ وداع سخت تر از شمشیر است جای خالی تو مِن بعد عذابیست بزرگ برده ی این دلم و بغض چونان زنجیر است لحظه ای که گذرت سمت دلم می افتد همه ی دلخوشی ام خنده ی یک تصویر است من که دنبال کسی نیستم از تنهایی این همه آدم و چشم و دل من هم سیر است تو ولی با همه ی خلق تفاوت داری بی تو انگار که این شهر کمی دلگیر است تا که عادت به تو کردیم ز رفتن گفتی دلم عمریست که با فاصله ها درگیر است 🌴💎🌹💎🌴
۲۵ مهر ۱۴۰۱
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
😭😭 خواستم تا که بیایم سر بازار،نشد تا مرا هم بنویسند خریدار،نشد خواستم تا که به پابوسی یوسف برسم مثل هر خواسته‌ی قبل هم این بار نشد در میان صف زوّار تو سرگردانم آه آه نوبت این عبد گنهکار نشد؟! عاشقان یک به یک از روی تو گل می‌چینند ولی افسوس که روزی من این کار نشد همه‌ی ترس من این است بگویند آخر: بخت با منتظر سوخته دل یار نشد اگر از بخت بدم زیر لحد خوابیدم و اگر قسمت من نوکری یار نشد... ...بنویسید روی سنگ مزارم: «ناکام» بنویسید که او زائر دلدار نشد علّتش چیست؟چرا از تو جدا افتادم؟ علّتش چیست؟چرا فرصت دیدار نشد نفس امّاره و شیطان و گناه و غفلت علّت این‌هاست اگر یار پدیدار نشد گفته بودی که به دنبال معاصی نروم گوش من هیچ به این حرف بدهکار نشد سر اعمال به هم ریخته‌ام گریانم هر چه کردم نشوم مایه‌ی آزار،نشد! ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم 😭😭😭😭😭 🌴💙🌴
۲۵ مهر ۱۴۰۱