.
▪️صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِق
فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِي دَارِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِي اَلْبَابِ وَاَلدِّهْلِيزِ
در میان کوچهها دلشکسته میرود
همچو مرتضی علی دستبسته میرود
کیست اینکه میبرند باز ظالمانهاش
میکِشند و میبرند باز وحشیانهاش
حجت خداست او، اوست جان مصطفی
میوۀ دل بتول، نور چشم مرتضی
نور را بهسوی شب ظالمانه میبرند
بی عمامه بی عبا، وحشیانه میبرند
چون سرای مرتضی خانهاش ز کینه سوخت
باز هیزم و شرر، باز هم مدینه سوخت
شد بهار عالمین خسته از ربیعها
حرمتش شکستهاند، پستها شنیعها
او که میگرفت نور از رخش ستارهها
خادمان مکتبش جابر و زُرارهها
مُحیی محرّم و راوی غدیر بود
او منیر و پیش او شمسْ مُستَنیر بود
رود علم و فقه بود، روح خیزش و قیام
او علَمبهدست بود، تیغ بود در نیام
عمر او مبارزه عمر او جهاد بود
شرع را عمود بود، عرش را عماد بود
گرچه زهر کینهها زد به جان او شرر
داشت داغ کربلا، داشت داغ میخ در
میشویم غرق نور از شعاع پاکیاش
میرویم چون نسیم تا بقیع خاکیاش
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#امام_صادق
#شیعۀ_جعفریام
🏴
#امام_صادق 🏴
ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند
مثل حیدر درمیان کوچه هایش می کشند
نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند
پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند
بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود
پیرمردی را پیاده، بی عصایش می کشند
با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب
لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند
نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور
درمیان کوچه زیر دست و پایش می کشند
روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند
از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند
در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها
ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند
✍مجتبی خرسندی
#شهادت_امام_صادق
🌴🕯🌴