📝#حکایت_دلقک_فرعون
🎭فرعون دلقکی داشت که از کارها و سخنان او لذت می برد و می خندید . روزی به در قصر فرعون آمد تا داخل شود ، مردی را دید که لباسهای ژنده بر تن ، عبایی کهنه بر دوش و عصایی بر دست دارد .
پرسید : تو کیستی ؟
گفت : من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند برای دعوت فرعون به توحید آمده ام .
دلقک از همانجا بازگشت ، لباسی شبیه لباس موسی پوشیده و عصایی هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد .
از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسی (ع ) کرد . آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد . هنگامی که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد .
موسی عرض کرد : پروردگارا ! چه شد که این مرد را غرق نکردی ، با این که مرا اذیت کرد ؟
خطاب رسید : ای موسی ! من عذاب نمی کنم کسی را که به دوستانم شبیه شود ، اگر چه بر خلاف آنها باشد .