eitaa logo
🕋یاوران‌امام‌زمان(عج)
343 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
24.4هزار ویدیو
154 فایل
﷽ #جهادتبیین📶📲 #کانال‌یاوران‌امام‌زمان(عَجل‌الله…):👇 🔰#لینک‌دعوت: ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🌍 @Yavaranemamzaman ┗━━ °•🖌•°━━┛ 🟩🟩🟩🟩🟩🟩 ☫. 🟥🟥🟥🟥🟥🟥
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─   🦌گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد. ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇👇👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇👇👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei واتساپ: 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/JFtp3h8hMxj7LYdd4W2tSP ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
✨﷽✨ 👈 اولین گناه چه بود⁉️ ✍بشر بن منصور، یک روز نماز می گزارد. کسی کنار او نشسته بود و نماز وی را می نگریست. پیش خود، بشر را تحسین می کرد و حسرت می خورد. از درازی سجده ها و حالت او در نماز تعجب می کرد و در دل، به او آفرین می گفت. بشر نماز خود را پایان داد و همان دم، رو به مردی که در گوشه نشسته بود و او را می نگریست، کرد و گفت: ای جوانمرد! تعجب مکن. کسی را می شناسم که چون به نماز می ایستاد، فرشتگان صف در صف می ایستادند و به او اقتدا می کردند. اکنون در چنان حالی است که دوزخیان نیز از او ننگ دارند. مرد گفت: او کیست؟ گفت: ابلیس. 👌بزرگی گفت: اگر همه شب بخوابید و بامداد در دل بیم داشته باشید، بهتر از آن است که همه شب تا صبح عبادت کنید و بامداد، گرفتار عجب وکبر باشید. اولین گناه که پدید آمد، کبر بود که از شیطان سر زد. 📗 کیمیای سعادت، ج 2 ،ص 277 👤ابوحامد محمد غزالی استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ‌•┈┈••••✾•☀️☫☀️•✾•••┈┈• 🌷🕋【اللهم عجل لولیک الفرج】🕋🌷 جهادتبیین🇮🇷🌍 📲کانال یاوران‌امام‌زمان(عجل‌الله‌فرجه)☞ به مابپیوندید🕋: 𝒋𝒐𝒊𝒏👇👇👇 ☫ https://eitaa.com/joinchat/4069458065C1ef4da3233 تبلیغات کانال 👇: @yavaranads ________
✨﷽✨ 👈 اولین گناه چه بود⁉️ ✍بشر بن منصور، یک روز نماز می گزارد. کسی کنار او نشسته بود و نماز وی را می نگریست. پیش خود، بشر را تحسین می کرد و حسرت می خورد. از درازی سجده ها و حالت او در نماز تعجب می کرد و در دل، به او آفرین می گفت. بشر نماز خود را پایان داد و همان دم، رو به مردی که در گوشه نشسته بود و او را می نگریست، کرد و گفت: ای جوانمرد! تعجب مکن. کسی را می شناسم که چون به نماز می ایستاد، فرشتگان صف در صف می ایستادند و به او اقتدا می کردند. اکنون در چنان حالی است که دوزخیان نیز از او ننگ دارند. مرد گفت: او کیست؟ گفت: ابلیس. 👌بزرگی گفت: اگر همه شب بخوابید و بامداد در دل بیم داشته باشید، بهتر از آن است که همه شب تا صبح عبادت کنید و بامداد، گرفتار عجب وکبر باشید. اولین گناه که پدید آمد، کبر بود که از شیطان سر زد. 📗 کیمیای سعادت، ج 2 ،ص 277 👤ابوحامد محمد غزالی ✅‌‌برداشت ازکانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2248409099Cb908bf49ce
💥💥 ‍ کشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر می كرد. تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد. اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند.اتفاقا آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه هایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد. اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانه اش برد و گفت:« خدایا، امسال تمام زراعت مال من. سال بعد همه اش مال تو.» از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند. باز رو كرد به خدا و گفت:« ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندمها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم.» سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند. وقتی روانه ی شهر شد، در راہ با خدا رازونیاز میكرد كه:« خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه ی گندمها را در راہ تو بدهم.» همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانه ای رسید. خرهارا راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندمها و خرها را یكجا برد. مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد: های! های! خدا!، گندمها مال خودت،😤 خر و جوال مردم را كجا میبری؟😡 📚 در مذمت طمـع! هرکه را باشد طمع الکن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود پیش چشم او خیال جاہ و زر همچنان باشد که موی اندر بصر. *جهــــادتبییـــ🇮🇷ـــن🌪📲* •|فلسطین،کلیدرمزآلودظهـور!|•🕋☫ 🔰 ↶【بہ مابپیوندید: 】↷ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2248409099Cb908bf49ce واتس آپ: https://chat.whatsapp.com/Cgx3hV6ArC0H0EE3rF4p4W