۰
۰
#زندگینامهشهیدحججی😍
#قسمتسوم
#شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد.
بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای #فرهنگی، دست و بالم بسته میشه. "😉
با این وجود، یکبار پیشنهاد #سپاه رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال #شهادت میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."😌
این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد.
افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه. 😍
در به در دنبال #شهادت بود.😇💚
.
°°°°°°°°°
سپاه قبولش نمی کرد.😢
بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."😐
برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.😮
خیلی این طرف و آن طرف رفت.
آخرش هر جور بود درستش کرد.😍💪🏻
این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"😩
آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.🤗
آخر سر قبولش کردند.😇🤗
خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت.😇 رفته بودم #گلزارشهدا سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."😍😎
.💚@yazeynb💚
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
برای گذراندن دوره ای از طرف سپاه رفته بودیم #مشهد. تا دم ظهر کلاس بودیم.
بعد از ظهر که میشد، دیگر محسن رو نمی دیدم. بر میداشت و میرفت حرم تا فرداش.😳😮
یکبار بهش گفتم: "محسن. اینهمه ساعت توی حرم چیکار میکنی؟ شامت چی؟ استراحتت چی؟"🤨
💚@yazeynb💚
#بغض راه گلویش را گرفت. گفت: "وقتی برگشتیم حسرت این روزها رو میخوریم. روزهایی که پیش علی بن موسی الرضا علیه السلام بودیم و خوب #گدایی نکردیم. "😢
فرداش قبل نماز صبح رفتم حرم. توی یکی از رواق ها یکدفعه چشمم بهش افتاد.🤔
گوشه ای برای خودش نشسته بود و با گردنی کج داشت زیارت میخواند. 😇
ایستادم و نگاهش کردم. چند دقیقه بعد بلند شد و مشغول شد به #نمازشب. مثل باران توی قنوت نماز شبش #اشک می ریخت.😭😢
آنروز وقتی برگشتم محل اسکان، رفتم پیشش نشستم. سر صحبت زیارت و امام رضا علیه السلام را باهاش باز کردم.🙄
#حالمعنوی عجیبی داشت. بهم گفت: "از امام رضا فقط یه چیزی رو خواستم. اونهم اینکه تو راه امام حسین علیه السلام و مثل امام حسین علیه السلام شهید بشم."😌
بهش گفتم: "محسن خیلی سخته آدم مثل امام حسین علیه السلام شهید بشه. خیلی زجر آوره!"
گفت: " به خود امام رضا علیه السلام قسم که من حاضرم. خیلی لذت آوره!"😍👌🏻🤗
#ادامهدارد
💚@yazeynb💚
16.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
😭واکنش مردم به تولد *سردار سلیمانی* 😭
ســــــــــردار دلـــها
تولـــــــــــــدتـــــــــــ
مبـــــــــارکــــــــ🎂
# ۱ / ۱ / ۱۳۳۵
#تــــولـــــد _ســـردار _ سلیمانی
#فرهنگـــی
اگر عاشق سرداری _ منتشر کن
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
درباره #نادر_طالب_زاده
مفیدتر از مویه بر رحلت زنده یاد #نادر_طالب_زاده که اینک از آن بی نیاز است، خوانش تجربه فرهنگی و رسانه ای اوست، که از قضا در این روزگار پرفتنه، بدان سخت محتاجیم.
بیتردید آنچه او در چهار دهه اخیر آزمود و اندوخت، در زمره یکی از پرتوفیق ترین یافته ها در ساحت #اندیشه و #رسانه است، که اگر آنها را بازخوانی و رده بندی کنیم، بیش از چاپ پوستر و بنر و برگزاری نکوداشت های کم عیار، به سود ما تمام خواهد شد.
از او آموختیم که پدیده های نوظهور نظری و رسانه ای را *نخست باید به دقت و درستی شناخت* و سپس از در نقد و تخطئه آنها در آمد. با داد و هروله و البته استهلاک بودجه های #فرهنگی مشکلی حل نخواهد شد!
از او آموختیم که لازم نیست که به سرعت برق و باد همه چیز را حل کرد و به عبارت بهتر حل نکرد! *آهسته و #پیوسته رفتن،* بسا بیشتر و بهتر نتیجه می دهد.
از او آموختیم که برای حضور در مصاف #فرهنگی موجود، لازم نیست همه چیز بدانیم و همه کار انجام دهیم، تنها اگر *در حوزه #تخصص خود وارد شویم* و پایمان را به اندازه گلیم مان دراز کنیم هم، می توانیم موفق باشيم!
از او آموختیم که برای پایه گذاری یک جریان #فرهنگی موفق *حتما نیاز به موسسه، ردیف چشمگیر و خدم و حشم پرشمار نیست.* انسان عالم و زمان آگاه، با بهرگیری از سعه علمی و کاربردی خود، می تواند به ایجاد جریانات موثر دست زند، بی آنکه چندان به قراول و يساول نیاز داشته باشد.
از او آموختیم که چهره های موثر، علاوه بر تحمل يورش #دشمن*باید اقدامات ایذایی خودی های حسود و کمدان را هم تحمل کنند* و بی آنکه آنها را به چیزی بگیرند، به کار خود باشند،
و نهایتا از او آموختیم که می توان به #بصیرت *در پس افسون گری #غرب، فردای زارش را دید* و این را از زبان صدها #اندیشمند سُکنا یافته در آن دیار، واگویه کرد!
صد افسوس که خود نماند، تا برآمدن پیش بینی هایش را، در آینده ای نزدیک شهود کند.
اما این قلم، فارغ از خاطرات که اینک مجال روایت آن نیست، هماره و ناخودآگاه، او را در رده #سید_مرتضی_آوینی می دید، بی آنکه در صدد این همانی باشد. یعنی راستش کیمیای نگاه #معرفت اندیش و روزآمد #فرهنگی و #رسانه ای، مرا در یافتن نظایر زیادی برای او، مستاصل می کرد!
اکنون نیز که او ما را ترک گفته، کسی را در قامت او نمی یابم، هر چند که به لطف جبرانگر حق امید دارم. روحش شاد و یادش گرامی باد.
#نادر_طالب_زاده
محمد رضا کائینی
*جهت شادی روح او که بر گردن #فرهنگ این کشور حق دارد فاتحه ای همراه با صلوات قرائت کنید.*