eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.8هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
23.7هزار ویدیو
118 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌴🏴🌴🕊🥀 واژه به خودی خود زیباترین واژه ایست که باشنیدنش تمام احساسات انسان برانگیخته می شود، که وقتی در کنار واژه عظیم قرار میگیرد زیباترین و ناب ترین درجات انسانی را یادآور می شود! 🌹 🌹 باشی و از دامنت به برود ، چه مقامی بالاتر از این! زیر پای ، البته هم برای تو کم است و در مقابل صبوری های تو است، فقط می داند چه والایی در توست !! @yazeynb که با تمام وجود خود خدا را در وجود عجین کرده و هنگامی که تب می کند همانند شمع در کنار او می سوزد و آب می شود ، حالا چطور و چگونه این همه دارد که خود ، -جگرگوشه خود را بدرقه می کند و بجایی می فرستد که می داند دیگر در کار نیست! @yazeynb با همان احساسات پاک ، خود را می کند تا را به بکشد ! ، ، از آسمانها برای تو پیام جاودانه ای فرستاده که بر تو و چشمانت روشن باد بر پیامی که فرشتگان هم به خود می بالند که چنین را خدمت تو بیاورند . @yazeynb خوشا بحالت که حال نام را نزد با خود به می بری . خوشا بحالت که در خود پرورش دادی که تو را در مقابل دیدگان روسفید کرد! خاک پای تو را چشمان خود می کنم و با تمام وجود در مقابل سر می آورم. @yazeynb
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید|تصاویری از مرحومه حاجیه خانم ماه سلطان چنگایی، مادر شهید روح‌الله سپهوند، در کنار مزار فرزند شهیدش 🔺بخشی از مستند پخش شده در مراسم رونمایی از کتاب بلدچی (کاری از عزیز بابانژاد) 📚برشی از کتاب بلدچی (جلد ۲): @yazeynb وقتی خواستند جنازه روح‌الله را بگذارند توی قبر گفتند: "بگذارید مادر و همسر و خواهرانش بیایند و با روح‌الله وداع کنند." خواهرهایم خودشان را انداختند روی تابوت. شیون و گریه و زاری می‌کردند. چندتا از زن‌های آشنا زیر بغل مادرم را گرفته بودند. او را آوردند بالای سر @yazeynb تابوت. انتطار داشتم باز بیهوش شود. ولی این بار خم شد و صورت روح‌الله را بوسید. رو به آسمان کرد و چند کلمه با خدای خودش صحبت کرد. همهمه‌ جمعیت نمی‌گذاشت بفهمم بالای سر روح‌الله چه می‌گوید. نوبت به همسرش رسید. انگار غش کرد و روی زمین افتاد. زن‌ها زیر بغل مادرم را رها کردند تا @yazeynb همسرش را بلند کنند. تا دست‌هایش را رها کردند مثل تکه گوشتی روی زمین افتاد. باز هم زیر بغلش را گرفتند و از توی جمعیت بیرون بردند. انگار @yazeynb اشک‌هایش تمام شده بود. چشم‌هایش را بسته بود و تند تند می‌گفت: "روله، شیرم حلالت. روله، شیرم حلالت."