فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رجزخوانی عارف کاید خورده
در حضور #سردار_شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی🌷🕊
#سالروز_شهادت💐
#شهید_عارف_کاید_خورده🌷🕊
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محمود_رضا_بیضائی🌷🕊
گروه فرهنگی هیئت رزمندگان مکتب الحسین علیه السلام...
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
وصیتشهیدحادثهناوچهکنارک
وتوصیهبهآمادهباشبودن...
ایشونمدافعحرممبودن
#کاظمی #کنارک #حضرت_عشق
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#زندگینامه_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین🌷🕊 نام بلند مهدی زین الدین در س
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
🌷🕊#معرفی_شهید_مجید_زین_الدین🌷🕊
نام و نام خانوادگی: مجید زین الدین
ولادت: ۱۳۴۳/۰۶/۰۷
شهادت: ۱۳۶۳/۰۸/۲۷
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_مجید_زین_الدین🌷🕊 نام و نام خانوادگی: مجید زین الدین ول
۱۳۴۳؛ (۷ شهریور) ولادت در تهران.
۱۳۴۷؛ شروع به نماز خواندن وروزه گرفتن از چهار سالگی.
۱۳۵۶؛ بازگشت به قم و سکونت دائمی در قم.
۱۳۵۶؛ شروع به فعالیت های سیاسی و دستگیری توسط ساواک قم در ۱۳ سالگی.
۱۳۵۹؛ شرکت در دوره ماشین نویسی.
۱۳۵۹؛ رها کردن درس و مدرسه و شرکت در عملیات های مختلف.
۱۳۶۲؛ (خرداد) توقف چند ماهه در قم به امر مادر و اخذ مدرک دیپلم.
۱۳۶۲؛ (مهر) عضویت در سپاه و شرکت در عملیات والفجر ۴
۱۳۶۳؛ (۲۷ آبان) شهادت با برادرش شهید مهدی زین الدین در جاده سردشت بانه به علت برخورد با کمین ضد انقلاب.
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
۱۳۴۳؛ (۷ شهریور) ولادت در تهران. ۱۳۴۷؛ شروع به نماز خواندن وروزه گرفتن از چهار سالگی. ۱۳۵۶؛ بازگشت ب
#ویژگیهای_اخلاقی_شهید؛
شهید مجید زینالدین در بین رزمندگان چهرهای محجوب و مؤثر و در بین دوستان و خویشان و خانواده، مایه آرامش و غمخوار دیگران بشمار میرفت. قدرت بدنی و بازوان پرتوانش، تبحر وی در فنون مختلف رزمی و انفرادی، وی را از دیگران متمایز ساخته بود و همه این صفات همراه با شجاعت و تقوی و ایمان قلبیاش از او مجاهدی ساخته بود که یک تنه تا عمق مواضع دشمن نفوذ می کرد، از جنگلها و کوهها و دشت ها در زیر دید دشمن عبور می نمود و به جمع آوری اطلاعات و شناسایی مواضع دشمن می پرداخت.
خالصانه و گمنام کار میکرد. از اینکه دیگران متوجه او باشند یا اینکه کارهایش مورد توجه و در دید دیگران باشد فرار میکرد. حتی به گفته پدرش، یکبار قبل از شهادتش به منزل باز میگردد و همه عکسهایش را از آلبوم درمیآورد. میخواست تا اسیر شهرت و شهوت شهادت نشود و با خلوص بیشتری بار آخر به جبهه برود. باور قلبی او این بود، همین که خدا میداند کافی است حالا چه نیازی است بقیه بدانند.
مجید ۱۵ ساله بود که آقامهدی او را با خودش به جبهه برد. از فعالیت های آقامهدی زیاد شنیده میشد اما از مجید نه. انگار که در ابرها زندگی می کرد که هیچ اسمی از او نیست. هیچ وقت حاضر نشده از او فیلم و مصاحبه ای بگیرند. با اینکه در اطلاعات لشکر و دایم در جبهه بود، از این پنج سال جبهه مجید، جز رنگین کمانی کم رنگ چیزی باقی نمانده است. مجید دلش میخواست بی نام و خالصانه باشد که همین طور هم شد.
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
#ویژگیهای_اخلاقی_شهید؛ شهید مجید زینالدین در بین رزمندگان چهرهای محجوب و مؤثر و در بین دوستان و خ
#بینهایت_عشق؛
دلش نمی خواست کار هایش جلوی دید باشد . مدتی را که در جبهه بود ، اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود .
آخرین بار که به مرخصی آمده بود ، قبل از رفتن همه ی عکس هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند . همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه نداشتیم .
همیشه پنهان کار بود . حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می کرد .
یک بار که به مرخصی آمده بود ، احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت می کند ، ولی چیزی را بروز نداد .
وقت نماز شد . وضو که گرفت ، رفت توی اتاق و در را قفل کرد . از این کارش تعجب کردم . خواهرش که کنجکاو شده بود ، از بالای در ، داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته می خواند .
مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود ، اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم .
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
#بینهایت_عشق؛ دلش نمی خواست کار هایش جلوی دید باشد . مدتی را که در جبهه بود ، اجازه نداد حتی یک ع
#خاطره
#شهید_مجید_زین_الدین_و_عروس_بیحجاب؛
شهید مجید زین الدین برادر شهید مهدی زین الدین (فرمانده لشگر علی ابن ابیطالب قم) یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و قارقارقارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت. یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میروند، رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد .
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد:
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب.
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک می انداخت و هرکسی هم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا؟!
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقا مجید.
چطور شد یهو؟
حالتون خوب بود که! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت:
"مگه متوجه نشدید؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن.گ
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داره گناه میشه.
به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه.
دیدم این بهترین کاره! " همین! "
#مجید_زین_الدین
#سالروز_شهادت
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌷🕊
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
#بانو_خانم_مرضیه_حدیدچی🌷🕊 معروف به دباغ با وجود همسر و هشت فرزند, آگاهانه و معتقدانه پای به میدان مارزه با ظلم گذاشت و همیشه یار و یاور ولیفقیه خود بود و در راه مبارزه خود بسیار شکنجه دید.
خانم دباغ بسیاری از دوره های چریکی و نظامی را پیش از انقلاب در لبنان دیده بود.
ایشان به عنوان اولین زن فرمانده در سپاه پاسداران خاطره ای از امام رحمه الله علیه می گوید:
روزی در همین مسئولیت( فرمانده سپاه) با همان وضعیت پوشش مانتو و شلوار و مقنعه خدمت امام رسیدم. حضرت امام در این دیدار خیلی راحت به من گفتند: شما چرا چادر ندارید؟ بگویم احمد برایتان چادر بخرد؟عرض کردم: حاج آقا چادر دارم ولی نمی شود با اسلحه و قطار فشنگ و با تجهیزات دیگر از کوه و تپه بالا رفت.
امام فرمودند: حالا که شما دارید توی شهر کار میکنید.
این تذکر امام برای من ملکه شد تا در تمام اوضاع و احوال و در منظر جامعه با پوشش کامل چادر ظاهر شوم.
#سالروز_شهادت💐
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگید مدافع بشار اسد
ما مدافعان حرم هستیم، مدافع ناموس خودمون، مردم خودمون، امنیت خودمون
صحبت های
#شهید_بابک_نوری🌷🕊
با
#شهید_عارف_کاید_خورده🌷🕊
#بمناسبت_سالروز_شهادتشان💐
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
•سردار شهید مهدی زین الدین•
🌺پنج دقيقه خوابش برد!
عمليات محرم بود. توی نفربرِ بی سیم، نشسته بودیم آقا مهدی، دو سه شب بود نخوابده بود.
🌺داشتیم حرف می زدیم. یک مرتبه دیدم جواب نمی دهد. همان طور نشسته، خوابش برده بود. چیزی نگفتم. پنج شش دقیقه بعد، از خواب پرید.
کلافه شده بود. بد جوری. جعفری پرسید «چی شده ؟» جواب نداد.
🌺 سرش را برگردانده بود طرف پنجره و بیرون را نگاه می کرد. زیر لب گفت «اون بیرون بسیجی ها دارن می جنگن، زخمی می شدن، شهید می شن، گرفتم خوابیدم.»
🌺یک ساعتی، با کسی حرف نزد.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#عکس_نوشته
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
♡[سردار شهید مهدی زین الدین]♡
همرزم شهید زین الدین:
🔵كي مريض شده؟!
🔵زن و بچه ام را آورده بودم اهواز كه نزدیکم باشند. آنجا کسی را نداشتیم. یک بار که رفته بودم مرخصی، دیدم پسرم خوابیده.
🔵 بالای سرش هم شیشه ی دواست. از زنم پرسیدم «کی مریض شده؟» گفت «سه چهار روزی می شه.» گفتم « دکتر بردیش؟»
🔵 گفت «اون دوست لاغره، قدبلنده ات هست، اومد بردش دکتر. دواهاش رو هم گرفت. چند بار هم سرزده بهش.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
•سردار شهید مهدی زین الدین•
همسر شهید؛
🍃مهدي جوابم رو داده
خیلی وقتها که گیر می کنم، نمی دانم چه کار کنم.
می روم جلوی عکسش و می نشینم و باهاش حرف می زنم.
🍃انگار که زنده باشد. بعد جوابم را می گیرم. گاهی به خوابم می آید یا به خواب کس دیگر بعضی وقتها هم راه حلی به سرم می زند که قبلش اصلاً به فکرم نمی رسید.
🍃🍃به نظرم می آید انگار مهدی جوابم داده.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
•سردار شهید مهدی زین الدین•
▪️موتور تريل 🏍
▫️عملیات که شروع می شد، زین الدین بود و موتور تریلش.
▫️می رفت تا وسط عراقیها و برمی گشت. می گفتم « آقا مهدی! می ری اسیر می شی ها.»
▫️ می خندید و می گفت « نترس. اینها از تریل خوششون میاد. کاریم ندارن.»
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
[سردار شهید مهدی زین الدین ]
❇️نماز شب
🔅شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت «می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب.»
🔅 بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند.
🔅آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح،
سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده.🔅
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
•سردار شهید مهدی زین الدین•
دانشگاه فرانسه 🏢
✨قبل از دستگیری من، برای چند دانشگاه فرانسه، تقاضای پذیرش فرستاده بود.
✨ همه جوابشان مثبت بود.
خبر دادند یکی از دوستانش که آن جا درس می خواند، آمده ایران، رفته بود خانه شان.
✨دوستش گفته بود « یک بار رفتم خدمت امام، گفتند به وجود تو در ایران بیش تر نیازه. منم برگشتم. حالا تو کجا می خوای بری؟»
✨. منصرف شد
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
•سردار شهید مهدی زین الدین•
🔻اخراج
🔹نماینده ی حزب رستاخیز می آید توی دبیرستان. با یک دفتر بزرگ سیاه. همه ی بچه ها باید اسم بنویسند.
🔹 چون و چرا هم ندارد. لیست را که می گذارند جلوی مدیر، جای یک نفر خالی است؛ شاگرد اول مدرسه.
🔹 اخراجش که می کنند، مجبور می شود رشته اش را عوض کند.
🔹 در خرم آباد، فقط همان دبیرستان رشته ی ریاضی داشت. رفت تجربی.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
♡[سردار شهید مهدی زین الدین]♡
🌱من هم مي رم جلو
اول من دیدمش. با آن کلاه خود روی سرش، و آرپی جی روی شانه اش مثل نیروهایی شده بود که می خواستند بروند جلو🌱
. به فرمانده گردانمان گفتم.
🌱صدایش کرد «حاج مهدی!» برگشت. گفت «شما کجا می رین؟» 😳
گفت «چه فرقی می کنه؟ فرمانده که همه اش نباید بشینه تو سنگر. منم با این دسته می رم جلو.» ♥️
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@ya zinb3
•سردار شهید مهدی زین الدین•
"فسنجون سياه "
همسر شهید؛
🌻وضع غذا پختنم دیدنی بود. برایش فسنجان درست کردم. چه فسنجانی! گردوها را درسته انداخته بودم توی خورشت.
🌻 آن قدر رب زده بودم، که سیاه شده بود. برنج هم شورِشور.😉 نشست سر سفره. دل تو دلم نبود.
🌻 غذایش را تا آخر خورد. بعد شروع کرد به شوخی کردن که «چون تو قره قروت دوست داری، به جای رب، قره قروت ریخته ای توی غذا.»
چند تا اسم هم برای غذایم ساخت؛ ترشکی، فسنجون سیاه.
🌻 آخرش گفت «خدارو شکر. دستت درد نکنه.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#عکس_نوشته
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..
@yazinb3
📚کتابی تحت عنوان «تنها؛زیرباران»
🖌 به قلم مهدی قربانی در 312 صفحه توسط نشر حماسه یاران به چاپ رسیده؛
🖌نویسنده در این کتاب خاطرات کمتر شنیده شده و جذابی را از کودکی تا لحظه شهادت مهدی زین الدین با روایتی نو و جذاب از زبان خانواده و دوستان شهید به رشته تحریر درآورده است.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#معرفی_کتاب
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
♡[سردار شهید مهدی زین الدین]♡
✅امر به معروف
چند تا از بچه ها، کنار آب جمع شده بودند.
یکیشان، برای تفریح، تیراندازی می کرد توی آب.
✅ زین الدین سر رسید و گفت «این تیرها، بیت الماله. حرومش نکنین.»
جواب داد «به شما چه؟»
و با دست هلش داد.
✅ زین الدین که رفت، صادقی آمد و پرسید «چی شده؟»
بعد گفت «می دونی کي رو هل دادی اخوی؟».
✅دویده بود دنبالش برای غذر خواهی که جوابش را داده بود «مهم نیست. من فقط امر به معروف کردم گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته.»
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره #پوستر
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
🖌او جز به اسلام و انجام تكليف الهي خود نميانديشيد. در مناجات و راز و نيازهايش اين جمله را بارها تكرار ميكرد:
☘اي خدا! اين جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پيروز كن.
☘از آنجا كه برادران، ايشان را به عنوان الگويي براي خود قرار داده بودند، سعي ميكردند اخلاق و رفتارشان مثل ايشان باشد.
او شخصيتي چند بعدي داشت:
🍀 شخصيتي پرورش يافته در مكتب انسان ساز اسلام. خيليها شيفته اخلاق، رفتار، مديريت و فرماندهي او بودند و او را يك برادر بزرگتر و معلم اخلاق ميدانستند. زيرا او قبل از آنكه لشكر را بسازد، خود را ساخته بود.
🍀اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضاي مسئوليتهاي نظامياش كه داراي صلابت و قدرت خاصي بود، زماني كه با بسيجيان مواجه ميشد برادري صميمي و دلسوز براي آنها بود.
🍀شهيد مهدي زينالدين در زمينه تربيت كادرهاي پرتوان براي مسئوليتهاي مختلف لشكر به گونهاي برنامهريزي كرده بود كه در واحدهاي مختلف، حداقل سه نفر در راس امور و در جريان كارها باشند. ميگفت:
🍀من خيالم از لشكر راحت است. اگر چند ماه هم در لشكر نباشم مطمئنم كه هيچ مسئلهاي به وجود نخواهد آمد.
در كنار اين بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زيرا رفتار و صحبتهايش در عمق جان نيروهاي رزمنده مينشست. بارها پس از سخنراني، او را در آغوش خويش ميكشيدند و بر بالاي دستهايشان بلند ميكردند.
🍀او يكي از فرماندهان محبوب جبههها به شمار ميآمد. فرماندهي كه نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و اين نورانيت به اطرافيان نيز سرايت كرده بود.
🍀 چنانچه گفته ميشود: 70% نيروهاي پاسدار و بسيجي آن لشكر، نماز شب ميخواندند.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#عکس_نوشته
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...
@yazinb3
سلام عزیزان
هر کسی در توانش هست و شرایطش رو داره به پایگاههای انتقال خون بره و خون بده به خاطر شرایط کرونا اهدا خون خیلی کم شده ، خیلی از بیماران نیازمند خون هستند.
#یاعلی ان شاءالله کربلا