آه از دمی که روزِ جزا گریه سر کنم
گریان در آن میانه بهرویت نظر کنم
تو فکر من نداری و من غیر فکر تو
آن فرصتم مباد که فکر دگر کنم
آسان بوَد که بر سر رحم آرمت ولی
کو طاقتی که از سر کویت سفر کنم؟
چون نیست دسترسی که نهم سر به پای تو
درگوشهای نشینم و خاکی بهسر کنم
آذر اگر ز یار ندیدم وفا ولی
شرط وفا نبود کزو شِکوِه سر کنم
🌱
📖 دیوان #آذر_بیگدلی