آن‌چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات در یکی نامه محال است که تحریر کنم 🌱 #حافظ

دل دادمش به مژده و خِجلَت همی‌برم زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست 🌱 #حافظ

فلک چو دید سرم را اسیرِ چنبرِ عشق بِبَست گردن صبرم به ریسمان فراق #حافظ 🌱 عکس: ساحل محمودآباد/ سیدمرتضی منافی

بر آستانهٔ تسلیم سر بنِـه حافظ که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد 🌱 #حافظ

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور 🌱 #حافظ

‏غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست یک دوست که با او غــــمِ دل بتوان گفت... 🌱 #حافظ

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد 🌱 #حافظ

سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان که من این خانه به سودای تو ویران کردم 🌱 #حافظ

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند 🍂 #حافظ

نثار خاک رهت نقد جان من هر چند که نیست نقد روان را برِ تو مقداری 🌱 #حافظ

به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام خونِ دل عکس برون می‌دهد از رخسارم ... 🌱 #حافظ

حضور خلوت اُنس است و دوستان جمعند وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید 🌱 #حافظ

به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم بدان امید که آن شهسوار باز آید 🌱 #حافظ

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یُمن دعای شب و ورد سحری بود 🌱 #حافظ

هر آن که کنج قناعت به گنج دنیا داد فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی 🌱 #حافظ

گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد بسوختیم در این آرزوی خام و نشد... 🌱 #حافظ

بُوَد آیا که درِ میکده‌ها بگشایند گره از کارِ فروبسته‌ی ما بگشایند🌱 اگر از بهرِ دلِ زاهدِ خودبین بستند دل قوی دار که از بهرِ خدا بگشایند به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحی زدگان بس درِ بسته به مِفْتاحِ دعا بگشایند🌱 نامه‌ی تَعزیَتِ دختر رَز بِنْویسید تا همه مُغبَچِگان زلفِ دوتا بگشایند گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب تا حریفان همه خون از مژه‌ها بگشایند درِ میخانه ببستند خدایا مپسند که درِ خانه‌ی تزویر و ریا بگشایند🌱 حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا که چه زُنّار ز زیرش به دَغا بگشایند #حافظ

کس نمی گوید که یاری داشت حقّ دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد شهر یاران بود و خاکِ مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد 🌱 #حافظ

شاهِ خوبانی و منظور گدایان شده‌ای قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟ 🌱 #حافظ

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است؟ 🌱 #حافظ

افسوس که شد دلبر و در دیدهٔ گریان تحریرِ خیال خط او نقشِ بر آب است 🌱 #حافظ

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز 🌱 #حافظ

. هر چه در صورت عقل آید و در وهم و قیاس آن که محبوب من است از همه ممتاز آید 🌱 #حافظ

شب تنهاييم در قصد جان بود خيالش لطف‌های بی‌کران کرد 🌱 #حافظ

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی زان شد کنار دیده و دل تکیه‌گاه تو 🌱 #حافظ