eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_271 _ تا حد ممکن این احتمال رو کم میکنیم _ولی احتمالش هست! _ در هر شرایطی
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ قطره اشکی از چشماش سرازیر شد که سریع با دست پسش زد _ ان شاءالله صحیح و سلامت میرید کربلا لبخند تلخی زدم و از جا بلند شد _ حالا که فعلا همه چیز خوب هست و تا حدی از استرستون کم شده اجازه میدید با مادرم حرف بزنم؟ _ منتظر ازمایش من بودید؟ _ بله...نخواستم وقتی فکر و ذکرتون درگیر هست مشغله دیگه‌ای براتون ایجاد کنم خدایا این کی بود که سر راهم قرار دادی؟ چرا هرچی بیشتر می‌گذشت احساساتم نسبت بهش قوی تر میشد؟ سکوتم و که دید گفت _ الان که خوبید اجازه‌اش رو میدید؟ سری تکون دادم که لبخند رضایت بخشی بهم زد. _ کاری ندارید با من؟ با اجازتون باید برم دنبال امیر _ نه خواهش میکنم بفرمایید خداحافظی کرد و با قدم هایی ازم دور شد‌. . . بعد بیمارستان برگشتم خونه. کیفم و طرفی انداختم و مامان رو توی حال دیدم. حرفایی توی دلم مونده بود که وقتی دیدم کسی نیست فرصت رو غنیمت شمردن و رفتم که باهاش حرف بزنم _ سلام چشمش خیره به تبلت توی دستش بود و بهم توجه نکرد _ ببخشید که جواب سلام واجبه _ علیک سلام _ مامان میخوام باهات حرف بزنم _ من حرفی باهات ندارم، حرفامو همون شب زدم _ پس گوش کن من حرف دارم. به کاناپه تکیه دادم و با نفسی عمیق حرف زدم _ حدود دوازده سالم بود که خونمون رو عوض کردی واسه اینکه نزدیک عمه معصومه نباشیم و من رو از دوستای بچگیم دور کردی، انتخاب من نبود! رسیدم به دبیرستان برام انتخاب رشته کردی که باز تصمیم من نبود! یکم گذشت که دانشگاهمو برام انتخاب کردی و اینبار هم من دخالتی نداشتم! تمام دوستامو تو انتخاب میکردی و تو بهم میگفتی با کی باشم و از کی دوری کنم! توی تمام این بیست و خورده‌ای سال یکبار نزاشتی من در مورده زندگیم نظر بدم. من عاشق نقاشی بودم اما مانعم شدی که برم دنبال علاقه‌ام _ آره بری هنرستان که چی بشه؟ کلاس و جایگاه اجتماعی الان رو داشتی؟؟ یه نگاه به الانت بنداز _ باشه تو راست میگی ولی یکبار نزاشتی من انتخاب کنم چی خوبه و چی بده _ چون من مادرت بودم و میدونستم چی برات بهتره _ تو حتی توی اینکه کی وارده زندگیم بشه هم دخالت کردی _ چون فکر میکردم پوریا آدم خوبی باشه _ دیدی نبود؟ پس میشه مادر آدمم یه جاهایی اشتباه کنه _ که چی الان ریحانه؟ آخره حرفت چیه؟ _ اینبار من میخوام انتخاب کنم چه زندگی داشته باشم و با کی عمره کوتاهم رو بگذرونم... ... کپی ممنوع ⛔️ @YekAsheghaneAheste