یہسلامبدیمبہ
آقامونصاحبالزمان🙂"!
روبہ قبلہ:
السَّلامُعلیڪَیابقیَّةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدےیاخلیفةَالرَّحمن
ویاشریڪَالقرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدے
ومَولاےالاَمانالاَمان . . . 🙂🌱
#سهشنبه_های_جمکرانی
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
؟!:)
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
خدایا به مهدی نیازمندیم:)💔
اگه مادرش که از امروز پای مکتبش نشستیم،
روز قیامت بگه:🍃
-حواستون به پسرم نبود؟!
-وقتی تنها توی بیابون ها پرسه میزد کجا بودی؟!
-برو وقتی امام زمان شناس شدی برگرد.
-اگه پسر من رو میخواستی اون چت های با نامحرمت این وسط چی میگه؟!
-پس چرا دلت برای صحبت با نامحرم
تنگ میشه؟!
به خودمون بیایم!🤭💔
#تلنگرانه
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷غمگین نباشید
🌷 ناراحت نباشید
🌷 متاثر نباشید
🌺 #حاکم_ایران🇮🇷 #حضرتحجتابنالحسن(عج) است. 🌺
🌸 #سیدحسننصرالله
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
‹🐻🎻›
-
-
چـادࢪمیعنۍ:
همہمـنفقطبـࢪاۍیڪنفـࢪ...
مـࢪابہدیگـࢪۍحـاجټۍنیسټ..(:
-
-
🎻⃟🔗¦⇢ #چادرانہ
🎻⃟🔗¦⇢ #پروفایل
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
___
وقتی میگن اغتشاشاته چادرتو بردار:
قـدرِلحـظاتِجـوانیخـودرابدانـید؛
ومـواظـبباشیدهـرگزجـزبرایرضـایخـداکـارنکنـید
+حضـرتآقـــــا
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
#تلنگرانه💔
آهایبچهمذهبیا...!
دمتونگرمکهانقدرداریدفحش
میخورید
وباجونتونپاینظامیکهشهدابراش
خوندادند
موندید...💔
بهتونمیگنساندیسخور؛کلیحرفهایبد
بهتونمیزنند،قلبتونرومیشکونند
اماشماهمهروبهجونمیخریدکهمبادا
اینکشوربهدستحرومیآبیفته....
برادروخواهربسیجیمن!
[فحششنیدنازدشمنتحقیرنیست،
اوجعزتاست]
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
•••
رهبر معظم انقلاب:
". . همهیکشورهای دنیارویفضایمجازیِخودشاندارند
اِعمال مدیریّتمیکنند[درحالیکه]
ماافتخارمیکنیمبهاینکه
مافضایمجازیراول کردهایم!اینافتخارندارد؛اینبههیچوجه افتخارندارد.فضایمجازیرابایستی مدیریّت کرد . ."
•••━━━━━━━━━
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
•
گفت چه دوست داری بنویسند در وصف
تو...
گفتم:یک کلام،شهید!
#شَهْیٖدِانِه
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
خَلقنـٰامنتُراب؛لِما ذالانزُهـر؟!
ازخاكآفریدهشـدهایم،پـسچرا
شکـوفـهندهیم
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
ذهنـمدرگیرحـاجی
تنمخـستهاسحـاجی
روحـمدردمیـکنهحـاجی!
_زنـدگیآدممبـارزهمـینهِ(:
#حاجی
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
𖥸♥️
نیروهاۍمسلحیڪـیدواحده
وبہهمپیوستہهستند💣
+ڪلامامام
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•°{ #برعنداز🤢}•°•
منهرگندۍڪہباشم
وطن🇮🇷فروشنیستم😡
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•°{ #رهبرانہ🎤}•°•
اگرڪسۍبرعلیہآرامشو
امنیتڪشور🇮🇷قیامڪند🤨
باواکنشسختروبہروخواهدشد🚀
#پیشنهاد_تماشا📥
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
حالا کدوم سرود حکومتیه؟ ایران یا انگلیس؟ این انگلیس کلی تلاش داره میکنه برای ما آزادی و حکومت مردمی بیاره🫤. اسلاید دوم هم پخش سرودشه
شبکههایی که انگلیس برای ایران و آزادی ایران زده، از شبکههای انگلیسی خودش بیشتره 😂
پ.ن حالا نمیدونیم امسالم که ملکه اشون مرده عوض کردن کلمه ملکه رو یا ن 😀
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨مادر شهید آرمان علی وردی:
خواهرم در خواب دیدند که آقای امیر عباسی (کسی که شهید را در قبر گذاشت)
بهشون میگویند:
امام حسین علیه السلام فرمودند: خیال تان راحت باشد، آرمان در آغوش من است...
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
✨مادر شهید آرمان علی وردی: خواهرم در خواب دیدند که آقای امیر عباسی (کسی که شهید را در قبر گذاشت)
الهی امام حسین اینجوری بغلمون کنه😔
رمان آنلاین عشق بی انتها ❤️
#پارت_چهلوچهارم
فقط آروم گفتم: سلام آقا سید
آروم سرش رو برگردوند و سریع اشکاش رو با گوشه استینش پاک کرد و داد زد:
زهراااا، مگه نگفتم کسی اومد
خبرم کن…
-آقا سید حالا دیگه ما هرکسی هستیم ؟!
-خانم بین من و شما هیچ نسبتی نیست.نه ثبتی نه دینی و نه… لااله الا الله
-قلبی چطور؟! اینقدر راحت جا زدید؟! من رو تا وسط میدون آوردید و حالا
میخواین که تنها بجنگم؟؟ یعنی
حتی اون گفتن عشق دوم و اینا همه دروغ بود؟!
چون برای رسیدن به عشق اولتون اینقدر تلاش کردید ولی عشق به ظاهر دومتون
چی؟!این شهدا اینطوری پای
حرفاشون وایمیستادن؟!
-من چیکار باید میکردم که نکردم؟؟
-چرا دیشب جواب بابامو ندادید و از خودتون دفاع نکردید؟؟
-چه جوابی؟! چه دفاعی؟! مگه دروغ می گفت؟! من فلجم… حتی خودمو نمی تونم
نگه دارم چه برسه شما
رو…کجای حرفهاش غلط بود؟!
-اون روز تو دفترتون گفتین این اتوبان دو طرفست، ولی الان با این حرفاتون دارم
میفهمم نه! این اتوبان همیشه
یه طرفه بوده. شما فکر می کنید نظر من راجب شما عوض شده؟! حق هم دارید
فکر کنید، چون عاشق نشدید
تا حالا، و نمیدونید عشق یعنی چی… خداحافظ.
بلند شدم و به طرف در مزار رفتم که از پشت سر آروم گفت:
ریحانه خانم(دومین بار بود که اسمم رو صدا میزد)… این اتوبان همیشه دوطرفه
بوده، ولی وقتی کوه ریزش کنه
دیگه راهی باقی نمی مونه
برگشتم و باز باهاش چشم تو چشم شدم و گفتم: اگه صدبار هم کوه ریزش کنه،
باید وایساد و جاده رو باز کرد
نه اینکه… خداحافظ
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
رمان آنلاین عشق بی انتها❤️
#پارت_چهلوپنجم
و از محوطه بیرون اومدم، چند روز گذشت و از آقا سید هیچ خبری نداشتم.روزها
برام تکراری و بیخود
میگذشت، فکر به اینکه آینده و سرنوشتم
چجوریه دیوونم میکرد. دلم می خواست
یه کاری کنم ولی کاری از
دستم بر نمیومد، هر بار درباره سید با بابا حرف میزدم بحث رو عوض میکرد. تا
اینکه یه شب، نزدیک صبح دیدم
صدای جیغ زدن های مامانم میاد. سریع خودمو رسوندم بالاسرش دیدم رو تخت
نشسته داره گریه میکنه
-چی شده مامان؟!
-ریحانه…ریحانه… این پسره اسمش چیه؟؟
-کدوم پسره؟! چی میگید؟!
-عههه… همین که اومده بود خواستگاریت
– آها… اسمشون سید محمد مهدی هست
-با گفتن اسمش گریه های مامان بیشتر شد…
بابام هم کم کم نگران شده بود و میخواست اورژانس خبر کنه
-حالا چی شده مامان؟!
-خواب خانم جون رو دیدم (مادربزرگم و همون که اولین بار بهم نماز خوندن یاد
داده بود). با همون چادری که
همیشه میزاشت توی خونه قدیمیمون بودم، دیدم در باز شد اومد تو ولی به من
هیچ توجهی نمیکرد و ناراحت
بود. گفتم مامان چی شده؟! گفت تو آبروی منو پیش حضرت زهرا بردی… گفتم
چرا؟! گفت خانم میگه برای
خواستگاری نوه اش اومده خونه شما ولی بیرونشون کردین… گفت به دخترت بگو تو
که می ترسی محمد مهدی
نتونه از دخترت مراقب کنه، این پسر از حرم دختر من مراقبت کرده، چطور از
مراقبت دختر تو برنمیاد… خانم
جون اینارو تو خواب گفت و پا شد و با گریه رفت.
که بابام گفت: این حرفها چیه زن… حتما غذای سنگین خورده بودی
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝