eitaa logo
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
2.7هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
42 فایل
بسـم‌الله . شرو؏مـون‌از ‌1401.8.19(: حوالۍِ‌ساعت‌12.30🫀 ‌ ‹تحت‌لوای ِآقای313› -مـحـلی‌بـرای‌تسـکـین‌قـلب‌وروح‌انســان‌✨ | خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @okhte_dash_ebram کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨ حتمایاددوستاش‌افتاده بعدازتمام‌شدن‌دعا رضاروکردبه‌من رضا:خانومم -جان‌دلم رضا:میشه‌برای‌منم‌دعاکنی؟ _من‌دعاکنم،منکه‌پرازگناهم؟ رضا:اره‌تودعاکن،تودلت‌پاکه،ازخداوامام‌ رضابخواه‌حاجتموبده _چه‌حاجتی؟ رضا:روکردسمت‌گنبد،واشک‌میریخت، اینکه‌منم‌برم _کجابری؟ رضا:سوریه (انگارحکم‌جونموازمن‌میخواست،چند لحظه‌پیش‌دلم‌میخواست‌ای‌کاش‌اون‌موقعکناربی‌بی‌زینب‌بودمو همراهیش‌میکردم،ولی‌راست‌میگفت،حرفوعمل‌باهم‌فرق‌میکنه،من‌که‌دلم‌به‌رفتن‌رضا نرم.نمیشه،چطوراون‌فکر اومدسراغم) چشماموبستموروبه‌سمت‌حرم‌کردم:یاامام رضا،من‌رضای‌خودموبه‌تومیسپارم‌اگه‌ ضامنش‌میشی‌که‌به‌نزدمن برگردونیش،خودت‌حکم‌رفتنشوصادرکن دستای‌رضااشکای‌صورتموپاک‌میکرد _رضاچه‌سخته‌بین حرفوعمل‌یکی‌باشی،چه‌سخته‌ازیه‌طرف‌ دلت‌بخوادهمراه‌بی‌بی‌باشی،ازیه‌طرف‌دلت نیادعشقتوراهی‌این‌سفرکنی رضا:الهی‌قربون‌اون‌دلت‌بشم،دستتدردنکنهکه‌دعاکردی‌برام زمان‌برگشت‌رسیده‌بودودل‌کندن‌ازاین‌ بهشت‌دردآور ای‌کاش‌میشدهرموقع‌دلتنگت‌میشدم‌مثل این‌کبوترای‌حرم‌پروازمیکردم‌ومیاومدم روی‌گنبدت‌مینشستمویه‌دل سیرنگاهت‌میکردم آقا‌جآن‌باز‌بطلب‌بیایم‌به‌پابوست‌