رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_هفتادونهم
باشهبروعروسخانم
بعدازخداحافظیبانرگس،زنگزدمبهرضا
رضا:جانمخانومم
_سلامرضاجان
رضا:سلامگلبانو
-رضاجان،امشبواسهنرگسمیخواد
خاستگاربیاد
رضا:جدی؟،کیهستایندامادبدبخت ؟
_آقامرتضی!
رضا:شوخیمیکنی!میگماینمرتضیصبحتاالانآفتابینشده
پیشم
_بیچاره ،حالارضاجانیهکمزودتربیاباید
بریمیهکموسیلهبخریمواسهامشب
رضا:چشمبانووو
_کارینداری؟
رضا:نهعزیزم،مواظبخودتباش
_چشم
چنددستلباسبرداشتمگذاشتمداخلساک،نزدیکهایغروببودکهرضااومددنبالم
ازمامانوهاناخداحافظیکردمورفتم،سوارماشینشدم
_سلام
رضا:سلامعزیزم
(یهگلازرویداشبوردماشین.برداشتبه
سمتمن.گرفت)
رضا:تقدیمبهخانومخودم
_خیلیممنونم،خودتون
گلینچرازحمتکشیدین
رضا:اینکهصدالبته
-بریمکهنرگستاالانصدبارازاسترس
غشکرده
#روزانهچهارپارت_هرشبساعت۲۱