eitaa logo
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
2.8هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
39 فایل
بسـم‌الله . شرو؏مـون‌از ‌1401.8.19(: حوالۍِ‌ساعت‌12.30🫀 ‌ ‹تحت‌لوای ِآقای313› -مـحـلی‌بـرای‌تسـکـین‌قـلب‌وروح‌انســان‌✨ | خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @okhte_dash_ebram کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨ اومدسمت‌من‌به‌زورمنوازماشین‌پایین‌برد دروبازکرد، اینقدرخورده‌بود،تعادل‌راه‌رفتن‌هم‌نداشت چادرموازسرم‌کشیدانداخت‌داخل‌استخر دستمومیکشیدوباخودش‌داخل‌ویلابرد من‌هی‌دادمیزدموکمک‌میخواستم‌ولی‌ دریغ‌ازیه‌نفر خدایاصدامونمیشنوی‌چرا! خدایاتوراجان‌آبروی‌زینبت،درکربلاآبروموحفظ‌کن بلندشدم‌ازجام‌نفس‌نفس‌میزدم نویدمیاومدجلوومن‌میرفتم‌عقب‌تر نوید:نگفتم‌صداتویه‌جوری‌میبرم‌تاآخرعمرحرفی‌نزنی،البته‌دیگه‌امشب‌آخرعمرته، همین‌جاداخل‌همین‌باغ‌چالت میکنم _توروخدابزاربرم،منکه‌گفتم‌به‌دردتو نمیخورم نوید:چقدرم‌باحجاب.تودلبروترشده‌بودی ناگهان‌هولش‌دادم،صدایی‌زمین‌خوردن‌ شنیدم،چشماموبازکردم،دیدم‌سره‌نویدبه‌ میزی‌خورده‌وازحال‌رفته‌بود،از سرش‌خون‌میاومد گریه‌ام‌شدت‌گرفت‌ باسرعت‌ازخونه‌زدم‌بیرون‌ورفتم‌سمت‌ ماشین ازداخل‌کیفم‌موبایلموبرداشتم‌شماره‌ نرگسوگرفتم نرگس:الورها،الووو، صدای‌گریه‌ام‌بلندترشده‌بود،اصلا نمیتونستم‌حرف‌بزنم