فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه که:زنم و بچم و همه هفت جد و آبادم فدای یه
کاشیِ حـــــرم بــیبــی...💔
+خدایابهحقمدافعانحرم،عجللولیکالفرج!
#شھیدآنھ
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
حاجی دلمون بیشتر از قبل برات تنگ شده...
الو حاجی
صدامونو داری💔
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید و امیدوار و شکرگزار باشید
ای عشق دلافروز،
دل من به تو گرم است...🌹
#لبیک_امام_خامنه_ای
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
ببینید و امیدوار و شکرگزار باشید ای عشق دلافروز، دل من به تو گرم است...🌹 #لبیک_امام_خامنه_ای 『#ج
فارغ از همه تحلیل ها...
🖇«««گوش به فرمان رهبریم»»» 🖇
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #هفده
دو روز مشهد بودیم و دل سیر زیارت کردیم...😍😇
صالح یک هفته مرخصی داشت. قصد داشتیم به 🌳شمال 🌳بریم و حسابی تفریح کنیم.😊
هنوز در مسیر استان گلستان🛣 بودیم که از محل کار باهاش تماس گرفتند و بهش گفتن که باید برگرده.😕
ناراحت بودم اما...
بیشتر از #کلافگی_صالح پکر می شدم. انگار می خواست چیزی بگه اما نمی تونست.
به اولین شهر ساحلی که رسیدیم، لب دریا رفتیم.🌊
ــ تا اینجا اومدم خانومم رو نبرم ساحل؟! شرمندم مهدیه...😥
ــ این حرفو نزن. من #شرایط کاریتو می دونم. وقت زیاده. خدا رو شکر که حداقل زیارت رفتیم.☺️
چنگی به موهاش زد و چادرم رو گرفت و با خودش کشوند توی آب.
آب از زانوهامون بالا اومده بود و چادرم رو سنگین کرده بود.
#محکم چادرم رو دور خودم پیچوندم و به دریا خیره شدم.
ــ مهدیه جان...😍
ــ جانم☺️
ــ فردا ظهر اعزامم...😇
برگشتم و با تعجب گفتم:
ــ کجا؟!😳
چیزی نگفت. می دونستم سوریه رو می گفت. قلبم هری ریخت.😥
انگار معلق شدم بین زمین و آسمان. شاید هم روی آب بودم. به بازوی صالح چنگ زدم و خودم رو نگه داشتم. با هم بیرون اومدیم و روی ماسه ها نشستیم.
چادرم غرق ماسه شده بود. کمی تنم می لرزید نمی دونم از سرما بود یا از ضعف خبری که شنیده ام؟!😔
"مهدیه آروم باش. یادت نره بابا گفت باید #پشتیبان_شوهرت باشی. اینجوری دلشو می رنجونی و نمی تونه با خیال راحت از خودش #مراقبت کنه. همش باید نگران #تو باشه. تو صالحو سپردی دست خدا. زندگیتو گره زدی به حرم #آقا... پس نگران نباش و #توکل کن به خدا..."
ــ چرا یهو خواستی بیفتی؟ حالت خوبه عزیزم؟😒
خندیدم و گفتم:
ــ آره خوبم. نگران نباش. ماسه های زیر پام خالی شد.☺️
نگاهی به ساعتم انداختم و گفتم:
ــ وقت زیادی نداریم ها... اگه تموم شب رو رانندگی کنیم فرا صبح می رسیم خونه.😅
بلند شدم و دستش رو گرفتم و از جاش بلندش کردم و با هم سوار ماشین شدیم.
دلم رو به دریا زدم و گفتم:
ــ من رانندگی می کنم. تا وقتی شب میشه بخواب که بتونی تا صبح رانندگی کنی. باشه؟😊
سوئیچ رو به من داد و حرکت کردیم.💨🚙
ادامه دارد...
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #هجده
بعد از کمی سکوت خوابش برد.
چشمام می سوخت و خیره به جاده رانندگی می کردم.
اشک دیدم رو تار کرده بود.😭
هر از گاهی به چهره ی آروم صالح خیره می شدم👀 و از آرامشش غبطه می خوردم.
آنقدر بی صدا گریه کرده بودم و بغضم رو خورده بودم که گلوم ورم کرده بود و چشمام شده بود کاسه ی خون.😣
شب شده بود.
به پمپ بنزین رسیدیم. ماشین رو متوقف کردم و صالح رو بیدار کردم. جابه جا شدیم و بعد از اینکه باک بنزین رو پر کرد حرکت کردیم.
ــ چشمات چرا قرمزه خانوم؟😊
ــ هیچی... به رانندگیم دقت کردم. چشمام سرخ شده. نور خورشید روی جاده انعکاس بدی داشت.☺️
ــ مثل اینکه انعکاسش به دماغت هم سرایت کرده. چرا گریه کردی؟😒
سکوت کردم و روبه جاده سرم رو چرخوندم.
شام خوردیم و نماز خوندیم و شهر به شهر جلو می رفتیم.
ساعت از نیمه گذشته بود. هر چی صالح اصرار می کرد نخوابیدم. دلم نمی اومد لحظات با هم بودنمون رو تو خواب سپری کنم.
به روزهای #تنهاییم که فکر می کردم دلم فشرده می شد. 😣💔حس خفگی داشتم اما مدام با صالح بگو بخند راه مینداختم.☺️😂
اذان صبح بود که رسیدیم.
بی صدا وارد منزل شدیم. پدر صالح نماز می خوند و سلما هم تازه بیدار شده بود. با احوالپرسی کوتاهی به اتاقمون رفتم.
سلما که اومد با تعجب گفت:
ــ چرا اینقدر زود برگشتید؟ اتفاقی افتاده؟!😳
بغضم شکست و خودم رو به آغوشش انداختم.🤗😭
ــ چی شده مهدیه دیوونه شدم.😨
میون هق هقم گفتم:
ــ ظهر اعزام میشه. خفه شدم بس که خودمو کنترل کردم. گلوم درد می کنه از بس بغضمو خوردم.😭
ــ الهی فدات بشم عزیزم. قرار بود دو هفته دیگه بره. اصلا برای همین عجله داشت که عروسی بگیرید. دلش می خواست سر فرصت مسافرت برید بعد آمادهت کنه و بهت بگه که میره.😔
صالح توی اتاق اومد و من خودم رو از آغوش سلما بیرون کشیدم. سیلی آروم و شوخی ای به گونه ی سلما زدم و گفتم:
ــ خیلی دلم برات تنگ شده بود سلما... هیچوقت شوهر نکنی ها... من دیوونه میشم از دوریت.😁
سلما هم بدون حرفی از اتاق بیرون رفت. صالح به نماز ایستاد و من با اشک به نماز خواندنش دقیق شده بودم.
"لعنت بر شیطان... بلند شو نمازتو بخون مهدیه"😞😭
ادامه دارد...
هیچ اطلاعاتی از شهید آوینی نداشتم، تا اینکه رفیقم تو استوریاش لینک اینجارو گذاشته بود. روایتش از شهید آوینی به قدری خفن و هیجان انگیز بود که خدا میدونه🥺 تازه متوجه شدم روایتِ فتح خون از شهید مرتضی آوینیِ🫀 اینم لینکش :
https://eitaa.com/joinchat/2723218271C0c4791f1a1 .
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
'♥️𖥸 ჻
#سلام_امام_زمانم
شیرینترازنامشماامڪانندارد
مخروبهباشدهردلےجانانندارد
جانِمنوجانانِمنمھدیزهـــرا
قلبمبهجزصاحبالزمانسلطانندارد..♥
🖐🏻|↫#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🔴 خروج شیاطین در آخرالزمان
📌 پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند:
يَكُونُ فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إسرَائِيلَ حَذْوَ اَلنَّعْل بِالنَّعْل وَ حَذْوَ اَلقُذَّةِ بِالقُذَّةِ؛
آنچه در بنى اسرائيل روى داده است، در امت من هم روى مىدهد، قدم به قدم و مو به مو..
📘من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۲۰۳
⭕️ در زمان هبوط حضرت آدم علیه السلام عوالم از یکدیگر جدا شدند؛ اما در زمان سلیمان نبی علیه السلام دو دنيای جنّ و انس لطيف شده و به هم نزديک شدند تا جایی که اجنه وارد دنیای انسان ها شدند، در درون مردم نفوذ كرده و آنها را به كشتن همديگر وادار میکردند، و سبب ایجاد اختلاف آشوب هرج و مرج خونریزی و.. میشدند؛ این واقعه در آخرالزمان نیز رخ خواهد داد!
✴️شیاطین_آخرالزمان
#امام_زمان
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
هدایت شده از جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
سریال گاندو رو دیدی؟!🤔
حتما سر قسمت آخر فصل دو کلی شُکه شدی و دلت میخواست بدونی سرنوشت محمد چی شد؟!
شهید شد.. یا..؟!😎
اگه اینطوره رمان گاندویی "هموطن" مخصوص خودته😍🤭
این رمان دقیقا از بعد اون ماجرا روایت میشه!🔥
بیا و از ادامهی سرنوشت بچههای گاندو بخون!❤️🩹🔥🕙
https://eitaa.com/joinchat/1396966180C708a5da54b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌥 ابری که مانع این شده است که امام زمان (عجّل الله فرجه) را ببینیم، چیست؟
#امام_زمان_عجّل_الله_فرجه
#سخنرانی_مذهبی
🎙آیت الله#ناصری
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
📌 درگذشت آیت الله محمد یزدی
🔹 آیت الله یزدی، در سال ۱۳۱۰ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را نزد پدر خود شروع کرد و دروس سطح را در اصفهان به پایان رساند. سپس به قم آمد و از محضر اساتیدی چون مرتضی حائری یزدی، علامه طباطبایی، بروجردی، اراکی، شاهرودی و امام خمینی (ره) بهره برد.
🔸 وی از امام خمینی اجازه اجتهاد دریافت کرد. برخی از آثار او عبارتاند از: «ترجمه قرآن کریم»، «گمشده شما»، «پاسخ تهمتهای مردوخ»، «حسین بن علی را بهتر بشناسیم» و چندین کتاب ارزشمند دیگر.
🔹وی یکی از چهرههای شناخته شده جمهوری اسلامی ایران بود که فعالیتهای اجتماعی و سیاسی گستردهای در قبل و بعد از انقلاب اسلامی داشت. قبل از انقلاب به عنوان یکی از مبارزان و فعالان سیاسی با حکومت پهلوی شناخته میشد که به دلیل سخنرانیها و افشاگریهایش، بارها تبعید و زندانی شد.
🔸او بعد از انقلاب نیز مسئولیتهای فراوانی را به عهده داشت که برخی از آنها عبارتند از: «ریاست دفتر امام خمینی»، «نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی»، «ریاست در دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری»، «عضویت در شورای نگهبان»، «ریاست قوه قضائیه»، «نمایندگی مجلس شورای اسلامی».
🔹ایشان در ۱۹ آذر ۱۳۹۹ دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شد. آیتالله خامنهای در پیامی، ایمان راسخ به مبانی انقلاب و استقامت در این راه و غیرت دینی و انقلابی را از نشانههای بارز این عالم مجاهد برشمردند.
#تقویم_تاریخ
#آذر_۱۹
#محمد_یزدی
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت چند ساعت گذشته حرم
🕍 دمشق ، حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها
◽️تا آخر ببینید!
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
یقین به پیروزی نهایی
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣