eitaa logo
دعا،ذکر،ختم،عبادت،اخلاق،داستان،تاریخ وطبِ تنها مولودکعبه
41 دنبال‌کننده
2هزار عکس
437 ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به حق مُسلِم و هانی...! 🎙از بستگان مرحوم علامه امینی (صاحب الغدیر) رضوان الله تعالی علیه نقل شده است: این ختم بسیار مجرب است و آن این است که سحرگاه برخیزد و دو رکعت نماز حاجت خوانده بعد از نماز ۵۰ مرتبه بگوید: خداوندا! تو خلاقی، خداوندا! تو رزاقی، خداوندا! تو جباری، خداوندا! همه خوابند تو بیداری؛ خداوندا به حق مُسلم و هانی مُرادم را بِده آنی؛ سپس ۱۰۰۰(هزار) صلوات بفرستد. 📚نسیم های گره گُشا، ص ۴۱۲. کسی اگر از حضرت مسلم علیه السلام یاد کرد بِجاست که از هانی بن عروه نیز یاد کند چرا که او جانش را فدای حضرت مسلم کرد و با کمی فاصله از ایشان دفن است. [برای خانه دار شدن]توسلی جدی کنند به حضرت جواد علیه السلام، یک ختم قرآن هدیه به ایشان شروع کنند و بسیار صلوات هدیه به ایشان کنند؛‌ ۱۱ هفته یکشنبه ها روضه حضرت مسلم علیه السلام داشته باشید. 🌹نکته: توسل به حضرت مسلم سلام الله علیه برای خانه دار شدن در منابع مکتوب و سخن بزرگان دیده و شنیده است، شاید دلیل این توسل به ایشان آوارگی ایشان در کوچه های کوفه و بدون سر پناه بودن ایشان باشد، الله اعلم! 💐به پیشگاه با کرامت حضرت مسلم و جناب هانی بن عُروه سلام الله علیهما صلواتی هدیه بفرمائید.
⚫️رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمودند: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: شما کیستىد؟ فرمودند که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفتند، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جسته و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشیدند و دست در گردن وى در آورده و ایشان را به سینه خود فشردند و میان دو چشم او را بوسیدند و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کردند، بوسه بر روى وى مى‏دادند و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفتند که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به ایشان تسلیم کردند، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسیدند، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود بردند و چیزى مانند عصفور بیرون آورده و فرو بردند، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کردند، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کردند. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱
⚫️ غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمودند: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمودند: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمودند: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردیدند فرمودند: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانیدند و بر مساجد شریفشان حنوط پاشیدند، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمودند که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمودند که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشتند و دو رکعت نماز بجا آوردند، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردیدند گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمودند: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بودند که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفتند و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده ‏اند و کفن نکرده ‏اند. پس فرمودند: برو و در سرا را بگشا تا مأمون (لعنه الله علیه) داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱