نام رمان : راهیان عشق
mohaddese_f : نویسنده
#پارت_60
ستم روی یکی از سکو ها
طاها هم مثل یه معلم ایستاد جلوم و گفت:خب خانوم کیانی سوال هاتون رو
بپرسید تا جواب بدم...
_اقای متقیان به نظر شما توی جحاب و پوشش چه حکمتی می تونه
باشه؟اصال من باید چه انگیزه ای برای رعایت
جحاب داشته باشم؟
_اول شما جواب سوال منو بدید خانوم کیانی،شما خدا رو دوست دارید؟
_معلومه که خدا رو دوست دارم.تصال مگه میشه گسی خدا رو دوست نداشته
باشه
_پس اولین دلیل و انگیزتون همینه،اراز صداقتتون تو دوستی با خدا
خودتون بارها دیدید که کسی به ادم ابراز دوستی میکنه ،مخسوسا بین ما
اقایون از الفاز چاکرم و مخلصم و از این
جور چیزها زیاد استفاده میشه.حاال یه روز پیش یکی از این افراد برید و
درخواست پول کنید،اون وقت همون ادم
برگرده بهتون بگه اتفاقا خودم االن می خواستم بیام ازت پول قرض
بگیرم...چند بار دیگه هم ازش چیزی بخواید ولی
اون بازم شما رو از سر خودش باز کنه و دوستیش در خد همون پاکرتم و
فدات شم باشه،اون وقت خود شما در رابوه با
هم چین ادمی چی می گید؟
_خب کسی که دوستیش فقط زبونیه و اهل عمل کردن و ثابت کردن
دوستیش نیست به چه دردی میخوره؟
_افرین .دقیقا همینهحاال ما در رابطه با خدا،روزی صد بار به خدا بگیم دوست
دارم و ممنونتم و از این جور حرفا اما
مثال جحابمون رو رعایت نکنیم،اون وقته که ما هم میشیم همون ادمه که
دوستیش از حرف فراتر نرفت.رعایت حجابم
یکی از چیز هاییه که خدا از ما خواسته