eitaa logo
زن_زندگی_آرامش🌻
730 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
199 ویدیو
29 فایل
🌟 اینجا بهت یاد میدم چطور یه خونه پر از آرامش بسازی🌿. چیزایی که اینجا یادمیگیری : هویت حقیقی زن ازدواج صحیح تربیت خانواده اسلامی ⭐️♥ همکاری با مجموعه راه و رفعت خانواده، سرمربی حوزه414💚 👈🏻 ارتباط با من😇: (پژوهشگر و مدرس خانواده) 🔅 @azad_sepide
مشاهده در ایتا
دانلود
❣🖇❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣ ❣ 🎗 ۲۹ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | جبهه پر از علی بود با عجله رفتم سمتش ... خیلی شده بود ... یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش .. تا دست به عمامه‌اش زدم، دستم پر شد .. عمامه سیاهش اصلا نشون نمی‌داد ... اما خون بود ... چشم‌های رو باز کرد .. تا نگاهش بهم افتاد .. دستم رو پس زد .. زبانش به سختی کار می‌کرد ... - برو بگو یکی دیگه بیاد ... بی‌توجه به حرفش ... دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم .. دوباره زد .. قدرت حرف زدن نداشت .. سرش زدم!! - میزاری کارم رو بکنم یا نه؟ ... مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود .. سرش رو بلند کرد و گفت .. - خواهر!! مراعات برادر ما رو بکن .. روحانیه ... شاید با شما ... با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ... - برادرتون غلط کرده ... من .. دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم ... محکم دست علی رو پس زدم و عمامه‌اش رو با قیچی پاره کردم .. تازه فهمیدم چرا نمی‌خواست زخمش رو !! علی رو بردن اتاق عمل .. و من هزار نماز شب موندنش کردم .. مجروح‌هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن .. اما علی با اولین هلی‌کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب ... دلم با اون بود اما توی موندم ... از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر ... یا همسر و فرزندشون بودن ... یه علی بودن ... جبهه از علی بود ... ... ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣