هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #محمد_بن_علی_علیهالسلام
🔹 #جواد_الائمهعلیهالسلام
🔸 #محمد_تقیعلیهالسلام
🔹 #ابن_الرضاعلیهالسلام
🔸 #کاظمین
💐 #کد_شعر۹۰۱۴
﴿ بغض شیخین در دل امام جواد علیه السلام ﴾
والله! از قبر، بیرون آورده و آتششان میزنم...
#رجعت
طبع من تا قافیه پرداز شد
مثنوی با نام حق آغاز شد
بسم رب النور، رب العالمین
گویمی « اِیّاکَ نَعْبُد، نَسْتَعین »
استعانت جویم از ربِّ العباد
دم زنم، هم از رضا، هم از جواد
#ابنِ_آدم گفت: روزی از قضا
همرهِ مولا علی موسی الرضا
بودم و دیدم که با شوقی زیاد
نزدش آوردند، فرزندش جواد
چارساله بود آن شیرین زبان
کز امامت داشت گوناگون، نشان
با ادب در محضر مولا نشست
داشت در دل غصهای، تنها نشست
بر زمین بگذاشت دست پُر تَوان
سر، برآوردی به سوی آسمان
او در عصمت، ریشه، حکمت، پیشه داشت
آه! بر لب، از غمی اندیشه داشت
پس، علی موسی الرضا گفت: ای پسر!
ای وجودت، پارهی قلب پدر!
از چه رو سردر گریبان بردهای؟
در چه فکری؟ بهرِ چه افسردهای؟
جان به قربانت! نگه کن بر رُخم
باز گو، ای جان و جانان! پاسخم
گفت: ای تاج سرم! جانِ تنم!
زد غمی سوزان، شرر بر گلشنم
ای پدر! از داغ مادر سوختم
در غمِ دخت پیمبر سوختم
نیست این دریای غم را خاتمه
وای! از ظلمی که شد بر فاطمه
از چه رو، بر روی او سیلی زدند ؟
بر جمالش، پردهای نیلی زدند؟
در دلِ او مهربانی ریشه داشت
مادرم، آن روز، بارِ شیشه داشت
وای بر من! ز آنچه بر او کردهاند!
چه بلاها بر سرش آوردهاند؟!
در بهارِ زندگانی پیر شد
در جوانی، از جهانی، سیر شد
بود پیش چشمهای زینبش
دم به دم « #عجّل_وفاتی » بر لبش
ای پدر! ای جلوهی علم اله
باش بر گفتارِ فرزندت گواه
میخورم سوگند بر ذات خدا
آورم از قبر، بیرون آن دو را
یادِ آن آتش که دو پیر شرور
در فکندند از جفا در بیت نور
میکنمشان طعمه در کام حریق
در یمِ آتش نمایمشان غریق
فاش گویم: هر دو را آتش زنم
خرجشان بر شعلهی سرکش کنم
آن دو را چون شعلهها بستر شوند
آنقدر سوزند، خاکستر شوند
میکنم از مادرِ مظلومه یاد
میدهم خاکسترِ آنها به باد
تا به دریا افکند آثارشان
تا شود جبران مگر آزارشان
این سخنها آن ولیّ محترم
دم به دم میگفت با ذکر قسم
تا مبادا شک کند کس در کلام
در قسم، ( #لفظِ_جلاله ) بُرد نام
چون شنید این را علی موسی الرضا
آن به فرمانش قدر، همچون قضا
نازنین فرزندِ خود در بر گرفت
بوسه از پیشانیاش یکسر گرفت
گفت: کای جاوید از تو نام من!
ای به قربانِ تو، باب و مام من!
تو امامت را سزاواری، جواد
حجتِ بر حقّ داداری، جواد
با چنین نقشه که نقشش بستهای
بهر این منصب، یقین شایستهای
#ایزدی ، آن روزگاران میرسد
روزِ وصل دوستداران میرسد
بر جواد آن دم که این نوبت رسد
فرصت این کار، در رجعت رسد
این عمل را از پیِ حق میکند
گفتهی خود را محقّق میکند
کاش باشی، این حقیقت بنگری
خود تقاصِ آن جنایت بنگری
تا ببینی، کآن دو تا پیرِ خرفت
هر یکیشان را به بر، آتش گرفت
تا ببینی، عاقبت مولا جواد
میدهد خاکستر آنها به باد
یا رب! از اصحابِ رجعت کن مرا
فارغ از هولِ قیامت کن مرا
لعن بر دو غاصبِ مأبون نما
خود عذابِ هر دو را افزون نما
همدان
دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ شمسی
۶ شوال ۱۴۴۵ قمری
علامه مجلسی؛ بحار الانوار؛ جلد ۵۰؛ صفحه ۵۹: حدیث ۳۷.
طبری؛ دلایل الامامه؛ صفحه ۴۰۰؛ حدیث ۳۵۸.
🔷 با تشکر از آقای مهدی خدابندهلو بخاطر تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #مهدویت
🔹 #شباهتهای_امام_زمان_با_پیامبران
🔸 #مهدی_موعود
🔹 #منجی_عالم
🔸 #مصلح_کل
💐 #شماره_۱۶
#شباهت_امام_زمان عجلاللهفرجه با #حضرت_موسی علیه السلام
💐 #شباهت_ششم
بسم رب المهدیام، ذکری نکوست
شیعه را از یُمن مهدی آبروست
مهدی موعود، ما را یاور است
همچنان خورشید، ذرّه پرور است
گرچه این خورشید باشد پشت ابر
شیعه با شوق وصالش کرده صبر
چون که آن گل رُخ نمایان
میکند
کلّ دنیا را گلستان میکند
راستی میدانی آن ماءِ معین
بس شباهت باشدش بر مُرسلین
آنکه نزد انس و جان باشد وجیه
ز این نظر بوده است بر موسی شبيه
چون که موسی جانب میقات رفت
در پی آوردنِ تورات رفت
کرد با اصحاب و یاران گفتگو
هرچه لازم بود گفتش مو به مو
گفت: سی شب از شما هستم جدا
وعده در میقات دارم با خدا
هست هارون جانشین و جان
من
هست هر فرمان او، فرمان من
هان! مبادا بندهی شیطان شوید
باز، دور از خالق سبحان شوید
طاعت از خلاق هستی میکنید
کس نبیند بت پرستی میکنید
میروم تورات و تِبیان آورم
کُلِّ ده فرمانِ یزدان آورم
جانب میقات موسای کلیم
رفت طبق حکم دادار حکیم
الغرض آن وعدهی سی شب گذشت
کس نمیداند، به چه مطلب گذشت!
وعدهی میقات بر پایان رسید
ناگهان از سوی حق فرمان رسید
ای تو را یک عمر، با حق حشر و نشر
بر ( ثَلاثین لَیله ) افزون گشت عَشر
ده شب دیگر در این میقات باش
میهمان خاصِ خوانِ ذات باش
چون که خُلف وعده شد در بازگشت
فتنهی شیطان ز نُو آغازگشت
باز دلها بر بلا شد مُبتلا
ساحری بگرفت از ایشان طلا
در میان بوته آن زَر را گداخت
تا یکی گوسالهی زرّین بساخت
کرد شیطان از درون آن صدا
مردمان را از خدا کردی جدا
بر جماعت باب عصیان باز شد
بتپرستی باز هم آغاز شد
حق اگر در وعدهاش تاخیر کرد
بهر کار دیگری تدبیر کرد
اینچنین از دوستداران خدا
کرد گوساله پرستان را جدا
ای برادر! ای که یارت مهدی است
هستی و دار و ندارت مهدی است
باش آگه گر خداوند غفور
میکند تأخیر در امرِ ظهور
مقصد از این کار باشد امتحان
تا ببیند کردگار مهربان
زاین جماعت کیست دلداری کند
بر امام عصر خود یاری کند
تا ببیند کیست در عَربُ و عَجَم
در مسیر بندگی ثابت قدم
#ایزدی چشم انتظار یار باش
در هوای دولت دیدار باش
دیدنش هر درد، درمان می کند
گَبر و کافر را مسلمان میکند
همدان سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
برابربا ۱۲ شعبان ۱۴۴۶ قمری
فقیه احمد آبادی؛ مکیال المکارم؛ جلد۱؛ صفحه ۲۵۳.
باتشکر از آقای مهدی خدابندهلو بخاطر تایپ اشعار
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #دهه_عاشورا
🔶 #هلال_ماتم
🔷 #یا_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
اولین شعری که توفیق سرودنش را برای محرم الحرام ۱۴۴۷ قمری پیدا کردم.
الحمدلله رب العالمین...
#هلال_ماه_محرم...
دوباره شورش محشر، مجسّم آمده است
نشانِ روز قیامت به عالم آمده است
چه روی داد، که دریای غم، خروشان شد؟!
غریق، آدم و عالم در این یم آمده است
به عُمره کرد بدل، حجّ خویش آن حاجی
که بود مُحرم و بر کعبه، مَحرم آمده است
گریست کعبه، بر احوالِ کعبهی سیّار
عیان ز جوششِ آن اشک، زمزم آمده است
جهانیان همه گریان، همه پریشانند
زمان ضجّه زدن، موسم غم آمده است
نشستهاند به سوگِ شهید تشنه لبی
خدای، بانیِ این بزمِ ماتم آمده است
ز عرش، پیرهنی غرقِ خون شد آویزان
جهان به سایهی آن سرخ پرچم آمده است
وزیده است، نسیمی که بوی خون آرَد
روایتی است، به اسنادِ مُحکم آمده است
دو لب گشوده و《 #لبیکَ_یا_حسین 》بگو
به کعبه، کرب و بلا چون مقدّم آمده است
سپید جامهی احرام کن بدل به سیاه
بگو به مُحرمِ مَحرم، مُحرّم آمده است
به یاد یوم طفوف، از #لهوف ، خطّی خوان
زمانِ خواندنِ نقلِ #مُقرّم آمده است
زده است آب به راهِ همه عزاداران
از آسمان، آن باران که نم نم آمده است
ببین که سیلِ عزادار آید از همه سو
گدا و شاه، در این بزم، تواَم آمده است
مگو که زادگهِ من، فلان کلان شهر است
برای دسته، فضا را ببین، کم آمده است
علم به دوش، جوانان ز دور میآیند
هزار موج به ساحل، از این یم آمده است
هنوز پیر غلامان، طلایهدارانند
اگر چه قامتشان خم از این غم آمده است
به روی صندلیِ چرخدار، پیر زنی
شکسته بسته، پیِ دسته، کم کم آمده است
دعا کند نوههایش به کربلا بروند
که التماسِ دعایش، دمادم آمده است
هلالِ ماه کجا؟! اربعین و راه کجا؟!
برای تذکره خواهی، مُسلّم آمده است
به طبل کوبد طبّال، یا حسین کشان
که آه! با دمِ دمّام، همدم آمده است
بگو به سینهزنان: این جهاد اکبرِ ماست
صفوف هیئت، خطّ مقدّم آمده است
ببین که سینه شده سرخ و کتف گشته کبود
به روی شانه چو زنجیر، محکم آمده است
به یاد صحنهی جانسوز عصر عاشورا
که پیشِ چشمِ ترِ من، مجسّم آمده است
میان قافله، اسبی سفید میبینم
که واژگون شده زینش، مُهَمهَم آمده است
چو ذوالجناح که خون میچکید از یالش
سرشک افشان، پشتِ مُخیّم آمده است
آهای! شیعه ستیزِ خدا گریز، بدان
زیاد گر چه غم و طاقتم، کم آمده است
من از حسین نگردم جدا، قسم به خدا
قرین، محبّت مولا به جانم آمده است
بهشتِ نقد بُوَد، بزم سوگواریِ او
همین که منکرش، اهل جهنم آمده است
به سلسبیل چه کارش؟! کسی که میبیند
بساطِ چایی روضه فراهم آمده است
چه مجلسی؟! که به همراهِ جدّهی سادات
رسولِ خاتم، با جدّش آدم آمده است
حسین، کشتهی راه خداست، زنده بُوَد
شهید، در برِ شاهد، مُکرّم آمده است
( هزار و نُهصد و پنجاه و یک جراحت داشت )
چنین بلا به سرش، بهر دِرهم آمده است
نوشتهاند، پس از آنکه جنگ خاتمه یافت
یکی به قتلگه، از بهر خاتم آمده است
ز دیده، اشک فشان، لطمه میزنیم به رخ
سرشکِ شیعه، بر آن زخم، مرهم آمده است
خجسته منتقمِ او، امام منصور است
به انتقام گرفتن، مُصمّم آمده است
شبانه روز برای حسین میگرید
همیشه پُر، گلِ رویش ز شبنم آمده است
حسینِ فاطمه! درمانِ دردهای همه!
الا که نامِ تو، چون اسم اعظم آمده است
منم ز خیلِ گدایان و جیره خوارانت
ز جودِ توست، وجودم مُقوّم آمده است
مکن جدای، ز خوبان، بَدانِ دلخوش را
که میوه بر سرِ بازار، دَرهم آمده است
مگر نه در پیِ اصحاب کهف بود سگی
ز پشتِ قافلهات #ایزدی هم آمده است
همدان
جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی
۱۰ ذی الحجه الحرام ۱۴۴۶ قمری
سالروز عید سعید قربان
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #دهه_عاشورا
🔶 #هلال_ماتم
🔷 #یا_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
#مخمس
#یاحسینعلیهالسلام
🌸 شماره یک
ای که دلها را به سوی حق هدایت میکنی
شرح توحید و نبوت، با ولایت میکنی
دل حریم توست، کز رحمت، حکایت میکنی
حکمرانی با خدا در این ولایت میکنی
ای دُرِ دریای عفو و لطف و غفران یا حسین
آنکه تنها با قیام خود قیامت میکند
از خدا دم میزند پس استقامت میکند
ماسوا را غرق امواج کرامت میکند
آنکه بر هر دل به حکم حق، حکومت میکند
آن تویی، ای سرّ سبحان، روح ایمان یا حسین
کیستم من؟ بندهای از بندگان کوی تو
بودهام سایه نشین قامت دلجوی تو
خُلق احمد یافتم در خُلق تو، در خوی تو
بر مشامم عطر حیدر میرسد از بوی تو
خُرّم از روی تو باشد هر گلستان یا حسین
تو، به هر حالت خدایت را اطاعت کردهای
در دل گودال هم با شوق، طاعت کردهای
هست دنیا مزرعه، کار و قناعت کردهای
بذرِ حُبّ، در مزرعِ دلها زراعت کردهای
کاش! حاصل آورد این دل، فراوان یا حسین
ای که باشد دوستی با تو، تمام دین من
دشمنی با دشمنانت پایهی آیین من
هست بر مبنای تو، هم مهر من، هم کین من
نیست جز بر درگهت، تسلیم من، تمکین من
ای مرا آرام جان، ای جان و جانان یا حسین
ای جهان آفرینش، ریزه خوار خوان تو
پهن در پهنای گیتی، سفرهی احسان تو
عقل چون دیوانگان، سرگشته و حیران تو
رو سفید و رو سیه را دست بر دامان تو
دستگیرم جز تو نَبوَد پای میزان یا حسین
سرزمین قلب من، خشکیدهتر شد از کویر
زیر و رو کن، بذر افشان بر دلم، ای دلپذیر
آب ده، این خاک از سرچشمهی خُمّ غدیر
کن عمارت، خانهی دل، ای توام نعم الامیر
هان! نگردد کعبهی حبّ تو، ویران یا حسین
ذکرت از گرداب غم، دل را به ساحل میبرد
لطف تو، بارِ کَجَم، سالم به منزل میبرد
شور عاشورایت از سر، عقلِ عاقل میبرد
مرقد شش گوشهات از کعبه هم دل میبرد
عزّت عترت که وصفت گفته قرآن یا حسین
حق دو بحرِ بیکران را کرد زیب خلقتش
حیدر صفدر بُوَد دریای علم و حکمتش
فاطمه، بهر نبوت بود و ساحل، عصمتش
برزخ ما بین، احمد بود با آن عزّتش
مر تو را مرجان به قرآن خوانده رحمان یا حسین
مهر زهرا بود از لطف خدا، آب فرات
خود تو هم مهمان به خیل کوفیان، ای خوش صفات
بسته شد راه فرات، افسوس! از کلّ جهات
بر کسانی کآید از دنبالشان آب حیات
ای به لبهایت فرات و دجله، گریان یا حسین
آب دادی تیغ دشمن، زیر تیغ آفتاب
تشنه لب، جان دادی و ذکرت به لب: آب آب آب
گر چه قلبت بود از داغ علی اکبر، کباب
زد شرر ز آن بیش بر جانت، غم طفل رباب
یافت با شرم از رباب، عمر تو پایان یا حسین
سر، فرازِ نی، سرافرازا! بدن، بر خاک دشت
زیر سم اسبها در قلب صحرا، دفن گشت
دُورِ اعضای تو، نقش چل هلال فتنه گشت
نعل دَه مرکب که رنگین شد ز خونِ چار و هشت
لاله کاری کرد کلّ آن بیابان یا حسین
بر همه آزادگان، درس سعادت دادهای
چون که بر ایشان نشان، راه شهادت دادهای
وقت سجده، جان به جانان، با ارادت دادهای
پَر، ز تن، روح و روان، گرم عبادت دادهای
ای گشوده بهر تو آغوش رضوان یا حسین
ای که بر هجران تو، قلب غمینم مبتلاست
در نمازم روی من بر قبله، دل سوی شماست
#ایزدی را خاطری آزرده از کرب و بلاست
مایهی آرامش و آسایشش در کربلاست
کن مرا شبهای جمعه، باز مهمان یا حسین
🔷 با تشکر از خادمه الرقیه علیهاالسلام خانم ز. ایزدی بابت تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔۴ http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #دهه_عاشورا
🔶 #هلال_ماتم
🔷 #یا_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
#مخمس
#یاحسینعلیهالسلام
🌸 شماره ۲
کس نداند، باز این چه محنت و درد و غم است؟
این چه شورِش بود که شورَش به قلب عالم است
پشت گردون، زیر بار این غم و ماتم، خم است
نوحه خوان، جبریل، منبر، فوق عرشِ اعظم است
آفرینش را غمت بگرفته در بر، یا حسین
دست حق در ظرف دلها، غصه و غم ریخته
غرق خون، پیراهنی بر بامِ عرش آویخته
با همه ذراتِ عالم، عطر آن آمیخته
یاد آن اعضای خونین ز هم بگسیخته
خون نموده قلب زهرا، قلب حیدر، یا حسین
کیستی؟ ای کار موسی کرده، اما بی عصا!
دوّمین سبطِ محمد، خامس اهل کسا
گفته ترسا هم غم خود با تو، چون مومن، بسا
در رثای توست هر شعرِ رسایی، نارسا
ما سوا الله را به سر، ارزنده افسر، یا حسین
حبّ تو، آب بقا، من تشنهی جوی توام
در هیاهوی تو، محو روی نیکوی توام
اسوهی اصحاب کهفی، من ثناگوی توام
آدم خوبی نیام، اما سگ کوی توام
آدمم کن، ای محال از تو مُیسّر، یا حسین
کامِ من از ابتدا با تربت تو، باز شد
چون که شیرم داد مادر، گریهاش آغاز شد
شیرهی جان داد بر من، گرم سوز و ساز شد
با رباب آن لحظه گویی همدل و همراز شد
خواند لالایی، ولی با یاد اصغر، یا حسین
کودکی بودم که مادر با سرشکِ سرخ و آه
کاروان ماتمت را دید، میآید ز راه
مادر و جدّ تو را بگرفت پیش حق، گواه
قصد غربت کرد و پوشاندم به تن رخت سیاه
بلکه من هم رو سفید آیم به محشر، یا حسین
آنکه در قرآن، خدایش گشت مدحت خوان تویی
آنکه درد بیدوا را میکند درمان تویی
آنکه بخشد یک نگاهش مردگان را جان تویی
جان تویی، جانان تویی، والفجر، والمرجان تویی
دستگیری کن از این مسکینِ مُضطَر، یا حسین
ای تو مصباح هدی، سرّ خدا، فلک نجات
از تو خواهم، با تو باشم، در حیات و در ممات
هست ذکرت، ذکر حق و راه حلّ مشکلات
خود تویی بر تشنگان معرفت، آب حیات
ناز پرورده گل زهرای اطهر، یا حسین
بی تو، آیین محمد، روح در پیکر نداشت
بی وجودت، جسم ایمان، در حقیقت سر نداشت
سرفرازا! بی تو، قرآن هم به سر، افسر نداشت
کشتی دین، بین گرداب بلا لنگر نداشت
کشتی اسلام را سکان و لنگر، یا حسین
ای که باشد تربتت بر درد بیدرمان، دوا
دشمنان را میکنی چون دوستان، حاجت روا
غرق اقیانوسِ احسانت تمام ماسوا
گریه در دریا کند ماهی، پرنده در هوا
بهر تو، ای کشته شمشیر و خنجر، یا حسین
السلام! ای گوهر غلطان به خاک و خون شده
بر تو گریان تا قیامت، دیده گردون شده
سیل اشکش گاه جیحون گشته، گه سیهون شده
ز آن چه کردی در صف طف،عقل هم مجنون شده
ای خدا را مظهر، ای سبط پیمبر، یا حسین
ای به غربت بر جفای پورِ هنده مبتلا
ای قرین با اهل بیتت، هر چه رنج و ابتلا
چون ز پیکر شد سر پاکت جدا در کربلا
رفت تا شام بلا، جا کرد در طشت طلا
بر لبت زد خیزران، خصم ستمگر، یا حسین
آنکه میخواند سرش در طشت زر قرآن تویی
آنکه خصمش چوب کین زد بر لب و دندان تویی
گنج پنهانی که پیدا گشت در ویران تویی
بر رقیه در دل شب، سرزده مهمان تویی
ای سرت چون کعبه، در احرام دختر، یاحسین
ای امام ابن امام! ای انبیا حیران تو
جان صدها چون من، ای جان جهان! قربان تو
دردمندم باشدم اُمّید بر درمان تو
#ایزدی در هر بلا زد دست بر دامان تو
برنگردان هیچکس نومید از این در، یا حسین
🔷 با تشکر از خادمه الرقیه علیهاالسلام خانم ز. ایزدی بابت تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔۴ http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #دهه_عاشورا
🔶 #هلال_ماتم
🔷 #یا_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام
#مخمس
#یاحسینعلیهالسلام
🌸 شماره ۳
ای درخشان گوهر دریای رحمت، یا حسین
اختر تابندهی برج هدایت، یا حسین
بیکران دریای موّاج کرامت ، یا حسین
اسوه ایثار و مردیّ و شجاعت، یا حسین
پرچمت بالاست تا روز قیامت، یا حسین
ای جهان آفرینش، ریزه خوار خوان تو
در همه عالم گشوده، سفرهی احسان تو
دردمندان را بُوَد اُمّید بر درمان تو
جان من، جان همه عالم شود قربان تو
دادهای بر مردمان، درس شهادت، یا حسین
در شب معراج، وقتی رحمت للعالمین
کرد سیر آسمان، همراه جبریل امین
بر یمینِ عرش دیدی، گشته مکتوب
اینچنین
که حسین است از شرف، فلک نجات راستین
ای برای خلق، مصباح هدایت،یا حسین
این روایت را بیان کردند بر ما، خاص و عام
که حسین مِنّی، احمد را به لب بودی مدام
بعد از آن فرمود: من هم از حسینم والسلام
میتوان فهمید، ز این قَلّ و دلّ، خیر الکلام
که ز یک نورید با ختم رسالت، ا حسین
حق، بیان فرموده در آیات قرآن کریم
بر ذبیح الله، فدیه شد یکی ذبح عظیم
تا بمانَد زنده اسماعیل و خلّاق علیم
آرَد از صلبش محمد را که با قلب سلیم
پرورد چونان تویی، بهر امامت، یا حسین
مقصد از ذبح عظیم،ای ناطق قرآن تویی
جان و جانان علی،مرجانِ اَلرحمان تویی
بلکه ممدوحِ خدا در سورهی انسان تویی
راضیه، مرضیه، نفس مطمئنه، هان تویی
که خدا فرمود: داخل شو، به جنت، یا حسین
بوسه از زیر گلویت، شخص پیغمبر گرفت
از لب و از سینهات بوسه به چشم تر گرفت
فطرس از یمن توسل بر تو، بال و پر گرفت
گشت راحت از عذاب و زندگی از سر گرفت
تا سلام خلق را آرد برایت، یا حسین
کیستی؟ ای آفرینش آمده حیران تو
جملهی آزاد مردان، طفل ابجد خوان تو
طیر و وحش و جنّ و انسان و ملک، گریان تو
دستگیر بی کسان! دست من و دامان تو
ز ابتدا احسان و لطفت بوده عادت، یا حسین
تو شهادت را نمودی روز اول، انتخاب
تا شفیعِ امّت جدّت شوی، یوم الحساب
حق به صلبِ تو، امامت را نهاد، ای مستطاب
هر دعا گردد به تحت قبهی تو مستجاب
ای قرین نام نیکویت با اجابت، یا حسین
جان به قربانت که از رحمت، خدای لاینام
کرده جسم زائرت بر آتش دوزخ، حرام
طوف قبرت برتر است از طوف، در بیت الحرام
بس که در درگاه حق داری مقام و احترام
هر کسی شد بندهی تو، یافت عزّت، یا حسین
ای شهید تشنه لب، ای حبّ تو آب حیات
ای که باشد مهر زهرا مادرت، آب فرات
بین که ما غرقیم در دریای رنج و مشکلات
کن سوار از لطف خود ما را به کشتیّ نجات
جانب ساحل ببر ما را ز رحمت، یا حسین
مهدی زهرا که صبح و شب، بر او بادا سلام
یا لثارات الحسینش هست بر لب، در قیام
گیرد از خصم تو، آن منجیّ عالم، انتقام
ای که باشد خوردنِ هر خاک جز خاکت حرام
رازها بنهفته در این پاک تربت، یا حسین
ای که زیر سمّ مرکب، خُرد گشته پیکرت
ای که روی نیزه رفته تا چهل منزل، سرت
شکر لله، بودهام از خردسالی، نوکرت
نوکر خود را مران از در، به حق مادرت
در قیامت از غلامت کن شفاعت، یا حسین
ای مزارت قبلهگاه عارفان در کربلا
بر تو خون گریید چشم آسمان در کربلا
از کرم، هر اربعین، ما را رسان در کربلا
#ایزدی را باز هم کن میهمان در کربلا
تا بخواند روضه در صحن و سرایت، یا حسین
همدان
چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۰ خورشیدی
۳ ذی الحجه الحرام ۱۴۴۲ قمری
🔷 باتشکر از خادمه الرقیه علیهاالسلام خانم ز. ایزدی بابت تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔۴ http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
🔶 #شعر_داستانی
🔷 #شهدای_کربلا
🔶 #شهدای_بنی_هاشم
🟢 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام_شماره_۳
🟡 #کد_شعر_عاشورایی_۰۰۰۳_۱_۷۲
﴿ ذکر مصائب حضرت علی اصغر علیه السلام ﴾
« جنایت بیل داران در کربلا »
به نام آنکه پدیدار کرده لیل و نهار
دوباره روح دهد، بر درختها به بهار
همان که قادرِ مطلق، همان که قهّار است
اگر چه داده به ما اختیار، جبّار است
بیا برادر من! روی کن تو بر تاریخ
حرامیانِ ستمکار را نما توبیخ
پس از قضیهی کرب و بلای محنت بار
خروج کرد به خونخواهی حسین، مختار
سرانِ لشکر کفّار را تمام گرفت
ز قاتلینِ جفا پیشه، انتقام گرفت
حکایت است که روزی، روایتی بشنفت
به خشم آمده و با « ابی خَلیق » بگفت
شنیدهام سرِ اصغر ز تن جدا کردند
به روی نیزه زدند و بر او جفا کردند
مگر نه اینکه به خاکش سپرده بود امام
به پشت خیمه گهِ خود به احترامِ تمام
بگو چگونه فتنهای تحقّق یافت؟
بگو کدام ستمکار، قبر او بشکافت؟
جواب داد که فردای روز عاشورا
بگفت حرملهی دون به ابن سعدِ دَغا
الا امیر! ببین، بینِ لشکرت سرمست
هر آنکه کشته کسی را سرش گرفته به دست
که آوَرَد سرِ وی را برای ابن زیاد
به رسم جایزه او را دهند، سکّه زیاد
بنا به حکمِ تو، من نیز یک نفر کُشتم
خلاصه دستِ خودم را به خونش آغشتم
حسین، خون وی، افشاند جانبِ افلاک
تن مطهّرِ او را سپرد بر دلِ خاک
کنون چگونه سرش را به دست آرم من؟
برِ امیر، میان طبق گذارم من؟
نمود امر، عمرِ سعد بر اَبو ایّوب
که زیر و رو بکند خاک خیمهگه را خوب
بسیج گردد، با خیلِ بیل دارانش
که تحتِ فرمان هستند و جزء یارانش
ز خاک تیره، قنداقه را برون آرند
به دست حرملهی کینه توز، بسپارند
روان شدند، سوی خیمه گاه آن دونان
که بیدرنگ، اطاعت کنند از فرمان
ز زیر خاک نمودند خارج آن قنداق
که بود حرملهی بیحیا به آن مشتاق
برای آنکه بگیرند سکه افزونتر
ز شیرخواره بریدند آن جماعت، سر
به پیش دیدهی افرادِ خانوادهی وی
تنش به خاک نهادند و سر زدند به نی
بگو به خلق، تو ای « #ایزدی » به دیدهی تر
از آنچه کرد به آل پیامبر، آن لشکر
همدان
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۴ شعبان ۱۴۴۵ قمری
📚 سید عبدالله حسینی دشتی؛ باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام؛ صفحه ۱۶۳.
به نقل از:
📚 محمد واعظ قزوینی؛ ریاض القدس؛جلد ۲؛ صفحه ۱۰۴.
ایضاً:
📚شیخ علی فلسفی؛ نهضت حسینی؛ صفحه ۳۴.
🔷 با تشکر فراوان از مداح اهل البیت علیهم السلام آقای مهدی خدابندهلو برای تایپ این ابیات و سپاس از عزیزانی که با نیت تعجیل در فرج، این سروده را در بین دوستان آل الله، نشر میدهند.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔۴ http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
🔶 #شعر_داستانی
🔷 #شهدای_کربلا
🔶 #شهدای_بنی_هاشم
🟢 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام_شماره_۷
🟡 #کد_شعر_عاشورایی_۰۰۰۷_۱_۷۲
﴿ توسل به مظلومترین شهید عالم ﴾
بار دگر از لطف حق، لب باز کردم
با نام رب العالمین، آغاز کردم
تا نام او بُردم، دلم آرام گردید
آسوده قلبم از غم ایام گردید
میخواهم اکنون با عزیزان راز گویم
این داستان با دوستانم، باز گویم
چندین نفر از مومنینِ با ولایت
گشتند اسیرِ مشکلاتی بینهایت
با یاد مهدی که امام انس و جان است
محرم به راز شیعیان، صاحب زمان است
در مسجد سهله، شبی بیتوته کردند
تا حاجت خود را گرفته، باز گردند
هر یک از آنها گوشهای گرم دعا شد
با کبریا شد، دور از کبر و ریا شد
سرگرمِ اعمالی که بُد معمول بودند
بر استغاثه تا سحر، مشغول بودند
در بیتِ رب، با حسرتِ ارباب رفتند
بعد از دعا از خستگی در خواب رفتند
یک تن از آنها دید خواب مصطفی را
آن اسوهی صدق و صفا، مهر و وفا را
گفته: ای که عالی رتبه، ز امرِ ذوالجلالی
بر گو جواب از مرحمت، دارم سوالی
بهر رهایی از شدائد با توکل
از جان و دل، بر چه کسی جویم توسل؟
تا از گرفتاریّ و خیلِ مشکلاتم
پروردگارم زودتر بخشد نجاتم
در پاسخ او، عقل کل، ختم رسل گفت
یک نکته کَش با گوش دل بایست بشنفت
فرمود: بر آن کاو عزیز دادگر بود
بر آن شهیدی کز همه مظلومتر بود
آن شخص، بار دیگر از ختم رسالت
پرسید: کای بر سر تو را تاجِ جلالت
ما را، ز شأن و رتبهی ایشان خبر نیست!
بین شهیدان از همه مظلومتر کیست؟
« یس » که دور از رجس و نقص و عیب باشد
دانای اسرارِ شهود و غیب باشد
گفت: از شهیدانی که جانبازی نمودند
سر باختند، آنگه سرافرازی نمودند
بیش از همه در نزد حیّ داور من
مظلومتر باشد علیّ اصغر من
یار حسین من، همان طفل رضیع است
کاو شیعیان را در صف محشر، شفیع است
با چاره ساز آن دم که در راز و نیازید
این شیرخواره را شفیع خویش سازید
شد مُهر مِهرش در تمامِ دهر رایج
بحر النّتایج باشد و باب الحوائج
ای « #ایزدی » از بهر حل مشکلاتت
رو بر علی اصغر نما، بخشد نجاتت
با صدق نیت کن بر او مرثیّه خوانی
وز دیدگان، پیوسته کن گوهر فشانی
یاد آور از آن دم که لبهایش ترک داشت
لب بر لبش با گریه، ثارالله بگذاشت
بگرفت دست حق، به روی دست او را
با دشمنان آغاز کرد این گفتگو را
فرمود: بر فرزند من، رحمی نمایید
بهر تماشای لبش چشمی گشایید
این شیرخوارِ تشنه کامِ ما ببینید
دارد تلظّی میکند، او را ببینید
اما به طفل شیرخوار، آبی ندادند
بر ظلمتِ دل، نورِ مهتابی ندادند
از ابن سعدِ دون، همین تدبیر آمد
که حرمله از حُکمِ او با تیر آمد
چون در کمان آن دیو سیرت، تیر بگذاشت
گویی به حلق آسمان، شمشیر بگذاشت
تیر سه شعبه، حلق شش ماهه، هدف کرد
خونِ گلو، آن تشنگی را برطرف کرد
تیر آمد و بُرد از سرش هوش علی را
بنمود ذبح از گوش تا گوش علی را
کشتند کودک را گروهی بیعدالت
مولا کشید از مادرِ اصغر، خجالت
همدان
یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی
نیمه شعبان ۱۴۴۵ قمری
📚 سید عبدالله حسینی به دشتی؛ باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام؛ صفحه ۱۷۶.
به نقل از:
📚 دست خط واعظ محترم حاج شیخ علی آسوده.
🔷 با تشکر فراوان از مداح اهل البیت علیهم السلام آقای مهدی خدابندهلو برای تایپ این ابیات و سپاس از عزیزانی که با نیت تعجیل در فرج، این سروده را در بین دوستان آل الله، نشر میدهند.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 #اشعار_محرم_الحرام
🔷 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
🔶 #شعر_داستانی
🔷 #شهدای_کربلا
🔶 #شهدای_بنی_هاشم
🟡 #حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام_شماره_۶
🟢 #کد_شعر_عاشورایی_۰۰۰۶_۱_۷۲
﴿ صلهی حضرت علی اصغر علیه السلام به روضه خوان ﴾
به نام خدا میگشایم زبان
که بر دوستان گویم این داستان
شده نقل از #شیخ_حسین، #عندلیب
همان عالم و روضه خوانِ نجیب
که از قول، آخوندِ ملّا علی
که بود اقتدایش به مولا علی
ز #معصومی ، آن مرجعِ اعلمی
که حیرانِ زُهدش شده عالمی
بفرمود: یک عالم روضه خوان
ز شهر همدان برفت از جهان
به منبر بسی داشت آن خوش شعار
توسل به شش ماههی شیرخوار
خلاصه، همه عمرش آن منبری
دلیی داشت پاک و علی اصغری
بدیدم به رویا که آن خوش سرشت
به باغی است، چون باغهای بهشت
بدیدم که او غرق در نعمت است
نصیبش همه راحت و رحمت است
در آن باغ زیبا، یکی قصر داشت
به خدمت در آن خادمانی گماشت
در آن گلستان، گل به هر رنگ بود
همی نور و نعمت، هماهنگ بود
به او گفتم: ای روضه خوان حسین
که میآمدت نان، ز خوان حسین
بگو بر تو این باغ و این خانه را
چنین زندگانیّ شاهانه را
که با عزتی، بیمثل دادهاند
به یمن کدامین عمل دادهاند؟
همی دیده بگشود او بر رُخم
همان لحظه فرمود در پاسخم
که این هدیهای از علی اصغر است
چه اصغر! که خود حجت اکبر است
چو من بارها روضهاش خواندهام
بر او اشک از دیده افشاندهام
مرا بر سر از لطف، منت نهاد
به دست خود این هدیه بر من بداد
الا « #ایزدی ! » دم ز اصغر بزن
بخوان روضه، بر سینه، بر سر بزن
بگو دشمنان کار او ساختند
به سویش ز کین تیر انداختند
ز سر بُرد تیر عدو، هوش او
همی ذبح شد گوش تا گوش او
حسینی که حیران او مانده صبر
بر آن شیر خواره، خودش کَند قبر
پس آن تشنه لب را به چشمی پر آب
به خاکش نهان کرد پیش رباب
همدان
جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۳ شعبان ۱۴۴۵ قمری
📚 سید عبدالله حسینی دشتی؛ باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام؛ صفحه ۱۷۶.
🔷 با تشکر فراوان از مداح اهل البیت علیهم السلام آقای مهدی خدابندهلو برای تایپ این ابیات و سپاس از عزیزانی که با نیت تعجیل در فرج، این سروده را در بین دوستان آل الله، نشر میدهند.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔۴ http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #محمد_بن_علیعلیهالسلام
🔹 #جواد_الائمهعلیهالسلام
🔸 #محمد_تقیعلیهالسلام
🔹 #ابن_الرضا
🔸 #کاظمین
💐 #کد_شعر۹۰۰۱
{ حضرت امام جواد علیهالسلام و ردّ نورانیت عمر بن الخطاب}
باز با نام خداوند کریم
صحبتم آغاز شد همچون قدیم
شکر لِلَّه! مقتدایم احمد است
شامل حالم، عطای سرمد است
فاش میگویم به آوای جلی
بعدِ احمد هست مولایم علی
پیرو راهِ سقیفه نیستم
دوست با آن سه خلیفه نیستم
سنگ حیدر را به سینه میزنم
دشمن او را همیشه دشمنم
بشنو این حرف حق، از باطل گُریز
چونکه نزدیک است روز رستخیز
نقل گشته در برِ مأمونِ دون
که خدا سازد عذابش را فزون
ناگهان یحیی بن اکثم از قضا
پرسشی کرد از جواد بن الرضا
گفت: آنان که حدیث آوردهاند
از رسول حق، روایت کردهاند
که عُمر را این فضیلت هست تاج
چونکه باشد اهل جنّت را سراج
الغرض، از نور آن نیکو سرشت
میشود روشن، همه باغ بهشت
رأی خود را کن در این باره بیان
تا حقیقت بر همه گردد عیان
داد پاسخ: این روایت باطل است
راویاش عاقل نباشد، جاهل است
بیگمان این ادّعا باشد محال
نیست چیزی غیر وهم و جز خیال
در بهشت از لطف خلاق مبین
جمع میباشند خیل مرسلین
و آن ملائک که مُقرّب بودهاند
روز و شب در طاعتِ رب بودهاند
آن ملائک، ز ابتدای سرنوشت
تا ابد هستند در باغ بهشت
هان! مگر نه در جنان، آدم بُوَد
افتخار نسل او، خاتم بُوَد
با وجود آن رسولان عظام
که نباشد مثلشان، کس در مقام
بیگمان، نورِ هم ایشان بیشتر
باشد از آن نور که دارد عمر
نورِ ایشان گر نبخشد روشنا
بر بهشتِ روح بخش و جان فزا
پس چهسان دارد عمر این سرنوشت
یک تنه، روشن کند نورش، بهشت؟!
« #ایزدی » این حرفهای خندهدار
مانده نزد اهل سنّت، یادگار
کاش آنان هم هدایت میشدند
پیرو خطّ ولایت میشدند
ای برادر! سُنّیِ آزاده باش
بر قبول حرف حق، آماده باش
مسلمین دانند این مطلب، همه
که عمر سیلی زده بر فاطمه
نور را با قاتل کوثر چه کار؟
این روایتهای جعلی واگذار
قاتل محسن، وجودش ظلمت است
منکر قرآن و خصم عترت است
همدان
شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ شمسی
۱۸ شوال ۱۴۴۵ قمری
علامه مجلسی؛ بحار الانوار؛جلد ۵۰؛صفحه ۸۱؛ حدیث ۶.
به نقل از:
علامه طبرسی؛ الاحتجاج؛ جلد ۲؛ صفحه ۴۷۷ - ۴۸۰؛ حدیث ۳۲۳.
🔷 با تشکر از آقای مهدی خدابندهلو بخاطر تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #محمد_بن_علیعلیهالسلام
🔹 #جواد_الائمهعلیهالسلام
🔸 #محمد_تقیعلیهالسلام
🔹 #ابن_الرضا
🔸 #کاظمین
💐 #کد_شعر۹۰۰۲
﴿ حضرت امام جواد علیه السلام و ردّ فضائل ساختگی برای شیخین ﴾
من به بسم الله الرحمن الرحیم
هر سخن آغاز کردم از قدیم
نام حق بر من پرِ پرواز داد
آنچه را گم کرده بودم، باز داد
دل به لطف حیّ سرمد میدهم
خانهی دل، بر محمد میدهم
آل یاسین رهنمایان منند
در حقیقت، روح ایمان منند
شکر حق گویم که در دور زمان
دشمنم با دشمن این خاندان
ای برادر! در مسیری معنوی
همرهی بنما تو با این مثنوی
چون جواد آن کز امامت داشت تاج
کرد با دُختِ خلیفه، ازدواج
داشتی در مجلس مأمون حضور
گفته شد حرفی که بود از عقل دور
« #ابن_اکثم » کاو بُدی قاضی القضات
کرد این پرسش از آن نیکو صفات
گفت: گشته نقل، ابوبکر و عمر
که بُوَد دامادشان پیغامبر
در مثل خود این دو یار نازنین
آنچنان هستند بر روی زمین
که بُوَد در آسمان ز امر جلیل
رتبهی میکال و شأن جبریل
از رسول است این کلامِ مستدل
این دو، چونان آن دو اَند، اندر مثل
هان! در این باره چه میگویی شما؟
رأی خود را بازگو کن نزد ما
داد پاسخ: این خبر گردیده جعل
چون مفادش دور می باشد ز عقل
آن ملکها بس مقرّب بودهاند
معتقد بر حضرت رب بودهاند
در تمام عمر، مؤمن زیستند
اهل شرک و بت پرستی نیستند
کس ندید از آن دو، هرگز یک گناه
سر نپیچیدند از حکم اله
لیک آنهایی که بُردی نامشان
کُفر بوده، پیش از اسلامشان
هر دو کافر، هر دو مشرک بودهاند
پیشِ بتها سجدهها بنمودهاند
عمر آنان طی شدستی پیشتر
در زمان جاهلیت، بیشتر
فاش میگویم که این باطل مثال
هست در نزد خردمندان محال
« #ایزدی » این گفتهی مولا جواد
آبروی آن دو را دادی به باد
عاقبت، روزی همین مولای پاک
آن دو را بیرون کشد از قعر خاک
زنده سازد آن دو را آتش زند
هر دو را در نارِ سوزان افکند
همدان
شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ شمسی
۱۸ شوال ۱۴۴۵ قمری
علامه مجلسی ره؛ بحار الانوار؛ جلد ۵۰؛ صفحه ۸۱؛حدیث ۶.
به نقل از:
علامه طبرسی؛ الاحتجاج؛ جلد ۲؛ صفحه ۴۷۷ _ ۴۸۰؛ حدیث ۳۲۳.
🔷 با تشکر از آقای مهدی خدابندهلو بخاطر تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #محمد_بن_علیعلیهالسلام
🔹 #جواد_الائمهعلیهالسلام
🔸 #محمد_تقیعلیهالسلام
🔹 #ابن_الرضا
🔸 #کاظمین
💐 #کد_شعر۹۰۰۳
﴿ حضرت امام جواد علیهالسلام و ردّ حدیث دو سید پیران بهشت!!! ﴾
بسم رب العالمین، رب العباد
آن خداوندی که میباشد جواد
آنکه قرآن بر محمد داده است
هر که در بندش بُوَد، آزاده است
آل پیغمبر خدا را مظهرند
چشمه ساری، مُنشعب از کوثرند
ای محب خاندان مصطفی
با تو گویم داستانی از وفا
« #ابن_اکثم » پیش مأمون لب گشاد
گفت با دردانهی زهرا، جواد
این روایت از رسول مصطفی است
در ثنای آن دو یار با صفاست
که ابوبکر و عمر را سرنوشت
میکند آقای پیران بهشت
هر چه در این باره خواهی باز گو
در حضور اهل مجلس، راز گو
حضرتش فرمود: این حرف خطا
از چه نسبت میدهی بر مصطفی؟
نیست پیری در بهشت جاودان
هر که شد اهل جنان، گردد جوان
این خبر آل اُمیّه کرده جعل
بر علیه آنچه احمد کرده نقل
که دو فرزند علیّ و فاطمه
در جنان هستند آقای همه
این دو که ریحانهی پیغمبرند
بر جوانان بهشتی سرورند
« #ایزدی » این خاندان را چاکر است
در ثناشان شاعر است و ذاکر است
همدان
شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ شمسی
۱۸ شوال ۱۴۴۵ قمری
علامه مجلسی ؛ بحار الانوار؛ جلد ۵۰؛ صفحه ۸۱؛ حدیث ۶.
به نقل از:
علامه طبرسی؛ الاحتجاج؛ جلد ۲؛ صفحه ۴۷۷ _ ۴۸۰؛ حدیث۳۲۳.
🔷 با تشکر از آقای مهدی خدابندهلو بخاطر تایپ اشعار.
📚 برای مشاهده آرشیو اشعار قدیم و جدید #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔶 یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🤲 التماس دعای فرج.