من، مردان مقاومت زیادی را دیدم؛ گرچه‌ هیچ یک از آنها را نمی شناختم. آن ها با چفیه صورت خود را می پوشاندند و اسلحه شان بر دوششان بود و در مواضع خود پشت دیوار یا ستونی در گوشه ای مستقر بودند. ‌ عده ای از همسایه های محله مان در گوشه ای مینشستند و چای می نوشیدند و بعضی سیگار می پیچیدند و میکشیدند و در مورد احساسات و نگرانی های خود صحبت می کردند. آنها با غرور و عزت احساس میکردند که اشغالگرانی را که با فشردن زانو روی سینه مان ما را مورد توهین قرار میدادند لگدمال کرده بودند؛ اما از آینده ی نامعلوم هراس داشتند. آیا اوضاع همین طور باقی می ماند؟ یا نیروهای زیاد وارد اردوگاه خواهند شد؟ یا اردوگاه را با توپخانه بمباران خواهند کرد؟ یا آن را با ساکنانش به آتش خواهندکشید؟! ‌ نظرات متفاوت بود؛ اما نظر غالب این بود که باید جلوتر رفت یک فرمول در گفتگوها تکرار میشد ما چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ ما فقط این منطقه محصور و آژانس امدادرسانی را داریم دیگر باید از چه بترسیم؟ و تمام صحبت ها این گونه تمام میشد ای مرد آری قسم به خدا یک دقیقه زندگی با عزت و کرامت بهتر است از هزار سال رنج و مشقت زیر سیطره سربازان اشغالگر #ی_لقمه_کتاب #با_هم_کتاب_بخونیم ‍‌📮 @Zedegino | زندگی از نو 🌱

هیچ مطلبی روشن نشد؛ فقط انتظار بود و انتظار و دیگر هیچ روزهای اول تاریک و سنگین گذشت؛ اما به نظر می رسید که ما توانایی سازگاری با هر مصیبتی را هر چقدر هم که بزرگ باشد داریم سختی اش ساعات و روزهای اولش بود که باید می گذاراندیم، بعد، مثل همه بدبختی های قبلی عادی می شد! #ی_لقمه_کتاب #با_هم_کتاب_بخونیم ‍‌📮 @Zedegino | زندگی از نو 🌱

یکی از همسایه های ما دو پسر عضو انقلاب در لبنان داشت. این زن کم مانده بود عقل خود را از دست بدهد؛ در واقع از دست هم داد. حواس پرت و رنگ پریده شد. بدنش لاغر و نحیف شد و به خاطر سرنوشت بچه هایش، مدام کابوس می دید و توهم آزارش می داد. زنان همسایه سعی میکردند به هر طریق ممکن او را دلداری دهند تا نایی برای ادامه زندگی داشته باشد و حداقل ذهنش اتفاقات اطرافش را بفهمد و خیلی تلاش میکردند که متقاعدش کنند کمی غذا بخورد. با ادامه جنگ و طولانی شدن آن یک روز صبح اردوگاه با خبر مرگ آن زن از خواب بیدار شد؛ بدون این که از سرنوشت دو پسرش چیزی بداند! ‌ #ی_لقمه_کتاب #با_هم_کتاب_بخونیم ‍‌📮 @Zedegino | زندگی از نو 🌱

این محور اصلی زندگی ماست همه چیز دیگر با این محور اصلی باید تنظیم بشه. زندگی باید همه چیزشو با این وفق بده مثل تحصیل کار بهداشت و سایر امور زندگی تا زمانی که به اهداف خودمون یعنی شکست اشغال و آزادسازی سرزمین ها دست پیدا کنیم ما بعد از سالها تلاش خالصانه در امر آموزش و آمادگی برای همچین مرحله ای بودیم که به برکت خداوند شروع کردیم. حالا که شروع کردیم نباید متوقف بشیم نباید عقب نشینی کنیم باید پیش بریم و عقب نشینی نکنیم و حتی سطح کارمون رو بالا ببریم و کم نذاریم گام به گام باید توسعه بدیم تا زمانی که اهداف مردم ما محقق بشه مردم ما ثابت خواهند کرد که در حد این وظیفه هستن و مشمول نعمت الهی خواهند بود ‌ #ی_لقمه_کتاب #با_هم_کتاب_بخونیم ‍‌📮 @Zedegino | زندگی از نو 🌱