''♥️💖'' 🌻Believe that you are beautiful 🌻and have what it takes to move 🌻mountains, and you’ll move 🌻mountains. Don’t allow yourself....🌿💜 🌻to be let down by what others 🌻say. Get up and do what you 🌻can do best. Good morning. باور داشته باش که تو زیبایی و هر آن چه برای بالا رفتن از کوه نیاز است را به خودت داری، و تو به بالای کوه خواهی رسی. به خودت اجازه نده که به خاطر حرف دیگران پایین بیایی. بلند شو هر کاری را که می توانی به بهترین شکل ممکن انجام بده. صبح به خیر💛✨ ^🍊👑^ #کپی_در_کانالها_ممنوع 🚫🚫 ╔━━━๑ ☆🍊☆๑━━━╗ Eitaa.com/zeinabl🌱 ╚━━━๑☆🍊☆๑━━━╝
⟮🧡💛🧡💛
.
عجبــحالوهوایـےدارد؛
چادرِمشکۍزهرایـےمن ..'!
.
#چادرانِهـ🌱'!
#کپی_در_کانالها_ممنوع🚫
╔━━━๑ ☆🍊☆๑━━━╗
Eitaa.com/zeinabl🌱
╚━━━๑☆🍊☆๑━━━╝
Glitter Bunny.apk
3.53M
#کیبورد_گوگولے🐰♥️
کھ قولش رو داده بودیم😉
@zeinabl 🌿
#کپشن_روز_پدر☘
وقتی کوچک بودم تو قهرمان زندگی من بودی ! 🌻
عاشق این بودم که با من بازی کنی ، مرا بیرون ببری، با من حرف بزنی !
عاشق این بودم که در آغوش تو به خواب بروم ، کنار تو بنشینم و به تو نگاه کنم!
عاشق این بودم که تو را به بقیه نشان بدهم و بگویم این آقا پدر من است …😘
همیشه از این که دست های تو را بگیرم احساس قدرت میکردم …
شاید فکر کنی حالا که بزرگ شده ام دیگر نیازی دستانم را بگیری چون به اندازه کافی قوی و مستقل شده ام.♥️🍃
اما در درون من هنوز کودکی زندگی میکند که سخت محتاج دستان پر قدرت توست ، سخت حسرت آغوش تو را دارد و هنوز با بوسه پر مهر تو لبریز عشق میشود.
بابای عزیزم تا زمانی که زنده ام محبت هایت را فراموش نمیکنم ، به تو افتخار میکنم و خدا را شاکرم که پدری به من داد که تا ابد مثل کوه تکیه گاه من است. 🌸🌵
بابای مهربانم ، روزت مبارک 🧡🌱
#روز_پدر🌹
#میلاد_امام_علے 🌹
#کپی_در_کانالها_ممنوع 🚫
╔━━━๑ ☆🍊☆๑━━━╗
Eitaa.com/zeinabl🌱
╚━━━๑☆🍊☆๑━━━╝
محبانزینبˇˇ!'
↯♥️💫↯
محبانزینبˇˇ!'
علے مع الحق...🌸🌿
♥️🌻
نـرســد اگـر بـــه عـلی کـسی
بـه کـــجا رَوَد بـــه کـجا رسَد
بـه خدا قسم کــه اگـر کســی
بـه علی رســد بـه خـدا رسـد
🌸🍃ولادت امام علی(ع)
و روز پدر مبارک باد 🌸🍃
#کپی_با_صلوات_آزاد 💭
#داستان_پند_اموز 🌸🐚
روزى على (عليه السلام) در شدت گرماى بعد از ظهر به طرف منزل آمدند، زنى را ديد كه بر در خانه ايستاده است، به حضرت على (عليه السلام) عرض كرد: شوهرم به من ستم مىكند، تهديد مىكند قسم ياد كرده من را بزند.
حضرت فرمودند: صبر كنيد شدت گرما تخفيف پيدا كند به خواست خداوند با تو میآيم و به كارت رسيدگى خواهم كرد، زن با نگرانى و ناراحتى عرض كرد: با طول غيبت من از منزل خشم شوهرم شديدتر می شود و كار سختتر می شود، حضرت با شنيدن اين سخن سر فرو برد و چند لحظه فكر كرد.
پس از آن سربرداشت و فرمود: بخدا قسم بدون كمترين تاخير بايد حق مظلوم گرفته شود، اين سخن را گفت و پرسيد: منزلت كجا است؟ با زن حركت كرد تا در خانهاش رسيدند.
در خانه حضرت ايستاد و از بيرون در با صداى بلند سلام كرد، جوانى از خانه بيرون آمد حضرت به وى فرمود: از خدا بترس، تو زنت را ترساندهاى او را از منزل بيرون كرده اى، جوان با خشونت و با بی ادبى گفت: كار همسر من به تو چه ربطى دارد؟ بخدا قسم براى گفته تو زنم را آتش خواهم زد.
على (عليه السلام) از شنيدن سخنان جوان كه از خودسرى و قانون شكنى او حكايت میكرد سخت بر آشفت، شمشير از نيام كشيد و فرمود: من تو را امر به معروف و نهى از منكر میكنم و فرمان الهى را ابلاغ مینمايم، تو با من از گناه سخن میگويى و از امر حق سرپيچى مىكنى، در اين بين سخن آن حضرت با آن جوان رد و بدل می شد، كسانى كه از آن كوچه عبور مىكردند، اطراف على (عليه السلام) جمع شدند و به عنوان امير المومنين به آن حضرت سلام میكردند، جوان آن حضرت را شناخته بود از سلام مردم متوجه شد كه با شخص اول مملكت سخن میگويد، تكان خورد و به خود آمد و با شرمندگى سر را بطرف دست على (عليه السلام) فرود آورد و گفت: يا امير المومنين از لغزش من درگذر، به خدا قسم امرت را اطاعت مىكنم و حداكثر تواضع را نسبت به همسرم معمول خواهم داشت.
حضرت شمشير خود را در غلاف فرو برد و به زن نيز توصيه كرد كه با شوهرت طورى رفتار كن كه در چنين كارهايى خشونتى وارد نشود
#کپی_در_کانالها_ممنوع ⭕️⭕️
╔━━━๑ ☆🍊☆๑━━━╗
Eitaa.com/zeinabl🌱
╚━━━๑☆🍊☆๑━━━╝