1527311503542.mp3
3.74M
🔷جزء خوانی سریع قرآن کریم
#جزء 10
استاد معتز آقایی
🌹🌹🌹
1527294938803.mp3
9.73M
❤شرح دعای روز دهم ماه مبارک
و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین
توسط استاد اخلاق ...آیت الله مجتهدی
بسیاااار عالیه ... دانلود بفرمایید🌹
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
وصیت نامه📝
شهید مدافع حرم حسن غفاری🌹
بسم رب الشهدا و الصدیقین
یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، وادخلی جنتی
بوی شهادت می کند مستم، از ازل مرا، بر مویت بستم
بی قرارم من ای حسین (ع) جانم
آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم. تنها فقط خودت می دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می زند.
دیگر هیچ چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمسشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.
خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.
آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم.
خدای من دوستانم یک به یک می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم.
بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند
نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند
🌹شهید🌹حسن🌹 عفاری🌹
🌹تاریخ تولد: ۱۳۶۱
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
🌷محل شهادت: سوریه
🌺شادی روح شهید صلوات
animation.gif
1.88M
بر روح خدیجه ( س )
کفو خاتم صلوات
بر حامی پیغمبر اکرم (ص) صلوات
همپای خدیجه ( س )
نیست بانوی دگر
بر جود خدایی اش دمادم صلوات
زنده باد یاد شهدا
ادامه کتاب یادت باشه فصل ششم:جریان زندگی مشترک تاتیر۹۳👇👇👇
ادامه کتاب یادت باشه
فصل هفتم
۴۵
بالاخره بعدازچندساعت تاخیر زنگ خانه رازد، صدای حمید را شنیدم انگار آبی بود که روی آتش ریخته باشند،تمام نگرانی ها فراموشم شد.
تعریف کرد که با سربازها برای شستن موکت های حسینیه تیپ مانده است،برای همین وقتی خانه رسیدلباس هایش خیس بود،گفت:برای حسینیه و کارخیرهمه ما سرباز هستیم،داخل سپاه برونداریم بیا داریم.
با نگاهم پرسیدم:فرقشون چیه؟
جواب داد:فرق برو وبیا اونجاس که وقتی میگی برو یعنی خودت اینجا وایسادی، انتظار داری بقیه جلوداربشن، ولی وقتی میگی بیایعنی خودت رفتی جلو،بقیه رو تشویق میکنی حرکت کنن.
این رفتارش باعث شده بود همیشه بین سربازها جایگاه خوبی داشته باشد،موقع کار خودش را در لباس یک سرباز میدید نه کسی که باید دستور بدهد،به حدی صمیمی و متواضع بود که بعضی سربازها حتی چندسال بعد از پایان خدمتشان زنگ میزدند وبا حمید احوالپرسی میکردند.
۴۶
محل کارحمید از قزوین چند کیلومتری فاصله داشت،برای همین با سرویس رفت وآمد میکرد، با اینکه به من میگفت کارش طول میکشد ولی می دانستم صرفا به خاطر کار و ماموریت خودش نیست که از سرویس جامی ماند،هم زمان دو مسئولیت داشت،هم مسئول مخابرات گردان بود وهم مسئول فرهنگی گردان، هرجای دیگری که فکرمیکرد کاری از دستش بر می آید دریغ نمیکرد، ازکارپرسنلی گرفته تا کارهای فوق برنامه فرهنگی تیپ وگردان.
خستگی نمی شناخت مقید بود حقوقش کاملا حلال باشد برای همین بیشتر از ساعات موظفی کار انجام میداد.
۴۷
چند روز مانده به محرم اوایل آبان ماه به طبقه بالا اثاث کشی کردیم،دل کندن از فضایی که زندگی مشترکمان رادر آن شروع کرده بودیم حتی به اندازه همین جابه جایی برایم سخت بود، از گوشه گوشه این فضا خاطره داشتیم.از چند روز قبل وسایل را داخل کارتن چیده بودیم، روز اثاث کشی دانشگاه کلاس داشتم، وقتی برگشتم دیدم حمید به همراه صاحب خانه وپسرشان سه نفری تقریبا کل وسایل را جابه جا کرده بودند،حمید معمولا دوست داشت این طور کارها را خودش انجام بده تا مزاحم کسی نشه،برای همین کسی را خبر نکرده بود.
۴۸
ایام محرم با اینکه هوا تقریبا سرد شده بود با موتور شب ها میرفتیم هیئت خودمان. آن شب هم مثل شب های دیگری که به هیئت میرفتیم خیلی سینه زده بود،میان دار هیئت خیمه العباس بود،به حدی سینه میزد که احساس میکردم جسم حمید توان این همه سینه زنی را ندارد،وقتی از هیئت بیرون آمد صدایش گرفته بود و چشم ها یش سرخ شده بود،با همان صدای گرفته اولین جمله ای که گفت همین بود:قبول باشه،خیلی هم سعی میکردمستقیم به چشم های من نگاه نکند،که من متوجه سرخی چشم هایش نشوم.
شب حضرت عباس(س)یک شب ویژه برای حمید بود،موقع برگشت سوار موتور که شدیم گفت: دوست دارم مثل آقام حضرت ابوالفضل (س) مدافع حرم بشم ودست وپاهام فدایی حضرت زینب(س)بشه.وقتی این همه سینه زدن و تغییر حالت چهره حمید را دیدم گفتم:حمید کمتر سینه بزن یا حداقل آروم تر سینه بزن،لازم نیست این همه خودت رو اذیت کنی،جوابش برایم جالب بود،گفت:فرزانه این سینه به خاطر همین سینه زدن هیچ وقت نمی سوزه،چه این دنیا چه اون دنیا.بعدهامن متوجه راز این حرف حمیدشدم.
۴۹
حمیدبرای یک ماموریت پانزده روزه سمت لوشان رفت،معمولا از ماموریت هایش زیاد نمی پرسیدم مگراطلاعات کلی که چندتا سوال می پرسیدم تا اوضاع چند روزی که ماموریت بود دستم بیاد.
ازلوشان که برگشت عکس هایی که طی ماموریت انداخته بودرا نشانم داد،بهم گفت این عکس هارو برای شهادتم گرفتم،حالا که داری نگاهشون میکنی ببین کدوم خوبه بنربشه؟
دلم هری ریخت،لحن صحبت هایش نه جدی بود نه شوخی،همین میانه صحبت کردن منو اذیت میکرد،نمی دانستم جوابش را چه بدهم،از دوره نامزدی هربار که عکس های گالری موبایلش را نگاه میکردم ازمن می پرسید کدام عکس برای شهادتم خوب است.حرفش رو جدی نمیگرفتم ولی این بار حسابی جا خوردم و دلم لرزید.
۵۰
دوست نداشتم این موضوع را ادامه بده،چیزی به ذهنم نمیرسید،پرسیدم:پات بهترشده،آب و هوا چطوربود؟سوغاتی چیزی نگرفتی؟کمی سکوت کردو بعد با لبخندی گفت:آن قدر آنجا دویدیم که پام خوب خوب شده،تا من برم به مادرم سر بزنم توازبین عکس ها یکی رو انتخاب کن ببینم سلیقه همسر شهید چه شکلیه!.خداحافظی که کردم رفتم سراغ عکس ها،با هر عکس کلی گریه کردم،اولین باری بودکه حمیدرااین شکلی میدیدم،نور خاصی که من را خیلی میترساند،همان نوری که رفقای پاسدار وهم هیئتی به شوخی می گفتند:حمید نور بالا میزنی،زیرعکس هایش مینوشتند:شهید حمید سیاهکالی یا به خاطر شباهتی که چشم هایش با حیایش به شهید محمدابراهیم همت داشت اورا حمیدهمت صدا میکردند،یکی ازدوستانم که حمید را می شناخت همیشه به من میگفت: نمیدونم چه موقعی،ولی مطمئنم شوهر توشهید میشه،اگر شهیدنشه من به عدالت خدا شک میکنم!.
۵۱
بعد از ماموریت لوشان کم کم زمزمه های رفتن سوریه وعراقش شروع شد،میگفت:من یا باید برم عراق یا برم سوریه، اینجا موندنی نیستم، بعد از هفت سال عضویت قراردادی تازه در سپاه نیروی رسمی شده بود،در جواب این حرف ها فقط به زبان پاسخ مثبت میدادم که خیالش راحت باشد، ولی ته دلم نمی توانستم قبول کنم،ما تازه داشتیم به هم عادت میکردیم،تازه همدیگه رو پیدا کرده بودیم.
🌹 دار القرآن الکریم اصفهان🌹
✨✨✨✨
🌸جزء دهم : فی قلوبهم مرض چه کسانی هستند؟🌸
💫💫💫💫
آیه ۴۹ سوره مبارکه انفال
إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ .....
🍁((فی قلوبهم مرض ))چه کسانی هستند؟
این اصطلاح به گروه منافقان مدینه اشاره دارد و در کل، مراد از منافقان، مسلمانان ضعیف الایمانی هستند، که :
1️⃣. با هر تبلیغی این سو آن سو می روند(حزب باد در اصطلاح عامیانه )
2️⃣.با اینکه به اسلام اقرار دارند ولی در آن شک دارند
3️⃣. به ثبات در ایمان نرسیده اند.🍁
☘️☘️ بیماری معنوی نیز شرایط بیماری جسمی را دارد ، یعنی وقتی بیمار به معالجه خود اقدام نکرد ، کارش به مرگ منجر میشود.
انسان سست ایمان اگر در صدد رفع شبهه هایش برنیاید حتما کارش به کفر می کشد .
🌿🌿🌿🌿
اگر به اطراف خود و حتی در وجود خودمان بنگریم نمونه هایی از اعمال منافقانه را می یابیم .
🍁🍁چه بسیار کسانی که در شرایط عادی یا هنگام تنگدستی ، قرص و محکم در ایمان هستند ، در جلسات مذهبی حاضرند ، با هر منادی حق و عدالت هم صدا هستند و در برابر هر فسادی فریاد می کشند،
🔶ولی به محض اینکه به اصطلاح دری به تخته خورد و به نوا و پست و مقامی رسیدند یک مرتبه تغییر چهره میدهند و آن شور و عشق سوزان نسبت به خدا و دین در آن ها فروکش کرده و دیگر در برابر باطل فریاد نمی کشند.
آری این کم ظرفیتی یکی از نشانههای بارز منافقان است ، اصلا مگر نفاق چیزی جز دو چهره بودن و یا دوگانگی شخصیت است.🍁🍁
🌷🌷پیامبر ((صلی الله علیه و آله و سلم)) فرمودند :
نشانه های منافق سه چیز است، که در هر کس باشد منافق است. هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند.
1.کسی که در امانت خیانت کند
2.و در سخن دروغ بگوید
3. و به هنگام وعده تخلف جوید.🌷🌷
📚: تفاسیر نور ، المیزان، نمونه، بهرام پور، فایلهای صوتی نور آقای قرائنی
🌷🌷دارالقرآن الکریم اصفهان 🌷🌷
✨✨✨✨✨
🌹جزء دهم : میزان بهره مندی ما از مواهب الهی
🌹
💫💫💫💫
آیه ۵۳ سوره انفال
ذلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
☘️رحمت خدا بیکران و همگانی است، ولی به تناسب شایستگی و لیاقت ها به مردم می رسد.
🔹 اگر نعمتهای الهی را وسیلهای برای تکامل خود بکار بردند و شکر آن را ( که همان استفاده صحیح است) به جا آوردند، خداوند نعمت را پایدار بلکه بیشتر
می سازد ،اما هنگامی که از آن برای طغیان و ظلم و ناسپاسی استفاده شود خداوند نعمت ها را گرفته، یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می کند.
بنابراین دگرگونیها همیشه از طرف ما است و گرنه نعمات الهی زوال ناپذیرند.
انسان خودش ظرفیت الطاف خدا را تعیین می کند.
اگر جایی سیلی خوردیم، دنبال عوامل خارجی نگردیم بلکه عوامل درونی باعث آن شده است.
با توجه به آیات قرآن دو عامل ((گناه و طغیان)) نعمت را تبدیل به بلا می کند.
نمونه بارز آن
تاخیر در فرج امام زمان( عجل الله تعالی فرجه الشریف)است، که زمان مشخصی برای آن در نظر گرفته شده ولی به خاطر گناهان و شرایط انسان به تاخیر می افتد .
دانشمندان غیر اسلامی عامل بعضی بلاها و مصیبت ها را جبر تاریخ و اقتصاد بیان میکنند.
و مردم عادی آنها را به خرافات و شانس ربط میدهند.
این عوامل هیچ تاثیری در این مورد ندارد و خداوند عامل همه بلاها و مصیبتها را اینگونه بیان کرده است که:
همه چیز را در خودتان جستجو کنید، این اراده شما است که مشخص میکند چقدر از مواهب الهی بهره مند شوید.
نمونه بارز آن زن فرعون است که اراده قوی داشت و عاقبت به خیر شد و پسر نوح با اینکه پسر پیغمبر بود سرانجام خوبی نداشت.
🌹دارالقرآن الکریم اصفهان 🌹
✨✨✨
🌺جزء دهم :آرامش از خداست🌺
💫💫💫
آیه ۲۶ سوره توبه :
ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ .......
💠 در قرآن 6 بار کلمه سکینه آمده است، که 5 بار آن در مورد جنگ و جهاد است.
💠 در جنگ حنین خدا 4 لطف بر مؤمنين کرد:
1⃣سکینه و آرامش
2⃣ لشکریان نامرئی و امداد فرشته ها
3⃣ قهر بر کفار
4⃣ پذیرش توبه کسانی که فرار کردند.
☘نکات آیه :
1⃣لغزش رزمندگان سبب نمیشود که برای همیشه محروم بمانند.
اطرافیان خود را با یک لغزش از رحمت خود محروم نکنید.
2⃣امدادهای غیبی رمز پیروزی است.
3⃣اطمینان و آرامش هم برای رهبر لازم است هم برای امت.
4⃣آرامش از طرف خداست.
5⃣حق پيروز است و باطل نابود شدنی است.
💠 قرآن باطل را به کف روی آب و حق را به خود آب مثال زده است.
🌷🌷🌷
🌹دارالقرآن الکریم اصفهان 🌹
✨✨✨
🌺جزء دهم:ارزیابی 🌺
💫💫💫
آیه ۲۴سوره توبه :
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ.....
🍃این آیه مانند یک خط کش و وسیله ارزیابی است که میگوید ببینید طبق آن چگونه ارزیابی می شوید
🌷خطاب به رسول (ص) می فرماید : اگر آنچه دارید ، در نظرتان محبوب تر از خدا و پیامبر او و جهاد در راه خداست منتظر مجازات و کیفر شدیدی از سوی خدا بر شما نازل گردد.
🔹حدیث داریم هر که میخواهد ببیند چقدر دین دار است ببیند کجا دروغ می گوید. اگر به خاطر یک درهم دروغ گفتی دین شما یک درهم است.
🔺آیه خطرناکی است، میفرماید نماز را دوست داری یا رختخواب گرم، نماز اول وقت یا تجارت و سود، پدر و مادرت یا خدا و پیامبرش،... هر جا دین در خطر باشد و به خاطر دین آن کار را ترک نکردی منتظر قهر خدا باش.
حفظ دین بر همه این مواردی که در آیه ذکر کرده است مهمتر است.
🔺کسانی که مادیات را بر معنویات ترجیح می دهند فاسق اند.
☘چرا ماجرای کربلا اتفاق افتاد؟
1⃣چرا پست مرا گرفتند
2⃣ عشق به حکومت ری
3⃣لقمه حرام
4⃣ جهل و نادانی و حب دنیا
🌷🌷🌷
📚 : تفاسیر نور، المیزان، نمونه، بهرام پور، فایلهای صوتی نور آقای قرائنی