🔴فرازی از وصیت نامه
♥️ شهیدرضاحاجی زاده
♥️(شهدای خان طومان)
💖فاطمه حلما جان!...
دوستت دارم بدان که بابا رفته است
که تو و امثال تو در امنیت و آرامش
در خاک خود قدم بگذارید....
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی!
طوری که همه ی #ایران به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان #سیزده_سالگی، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش #خدا هم به تو میبالد🌹
.
🍃میبالیم به تویی که هیچ #ادعا نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل #عراقیها ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای #شناسایی!
چه سر نترسی داشتی #بهنام.
چه #مرد بودی تو!
.
🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد.
که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی #شهادت دارم.
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_بهنام_محمدی_راد
.
📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵
.
📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹
.
📅تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊💔
.
🌷جمله اخر شهید محمدرضا دهقان
ماجرای شهادت بسیجی آمربهمعروف
🔹بسیجی ۳۹ ساله، محمد محمدی، دو روز پیش ساعت ۱۹ در درگیری با اراذل و اوباش تهرانپارس با چاقو به شهادت رسید.
🔹بر اساس اظهارات شاهدان حادثه، چند اراذل هنگام پارک خودرو و خرید نان با خودرو خانمی برخورد کردند که پس از اعتراض آن خانم و ورود نانوا، درگیری آغاز شد.
🔹این اراذل با الفاظ رکیک و با صدای بلند به آن خانم فحاشی و ایجاد رعب و وحشت در محله کردند.
🔹در همین هنگام شهید محمدی وارد صحنه شده و از اراذل درخواست میکند به درگیری خاتمه دهند.
🔹اما آنها که در ابتدا دو سه نفر بودند به فحاشی ادامه دادند و با این بسیجی نیز درگیر شده و سایر دوستان خود را نیز مطلع کردند.
🔹در جریان این درگیری، یکی از اراذل با چاقو به پهلوی محمد محمدی ضربه وارد میکند که به دلیل عمق زیاد این ضربه و پاره شدن ریه و قلب، این بسیجی به شهادت میرسد.
بعدازتو
سه دسته شدیم
همانیکہ دروصیتنامهات گفتی
عده ای پشیمان
عده ای بیخیال
و عدهای دارند دق مےکننداز دوریتان
دعاکن ازدسته سوم باشم
ورنه تباه مےشود همه عمرم
#شهید_حمید_باکری😔😔
🖤🏴🖤🏴
هدایت شده از 🇮🇷جامانده از شهدا🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی به آوازه این حریم
به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت
که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت
غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها
جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها
زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت
زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت
میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد
تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین
کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند...
#کلیپ
#فتحالمبین
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹نامه ۳۵
نامه امام به عبد الله بن عباس ، پس از كشته شدن محمد بن ابى بكر .
🎯علل سقوط مصر
✨🌼پس از ياد خدا و درود . همانا مصر سقوط كرد، و فرماندارش محمد بن ابى بكر «كه خدا او را رحمت كند» شهيد گرديد،
✨🌼در پيشگاه خداوند، او را فرزندى خير خواه، و كار گزارى كوشا، و شمشيرى برنده، و ستونى باز دارنده مى شماريم.
✨🌼همواره مردم را براى پيوستن به او بر انگيختم، و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند.
✨🌼مردم را نهان و آشكار، از آغاز تا انجام فرا خواندم، عدّه اى با ناخوشايندى آمدند، و برخى به دروغ بهانه آوردند، و بعضى خوار و ذليل بر جاى ماندند.
✨🌼از خدا مى خواهم به زودى مرا از اين مردم نجات دهد، به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن، آرزوى من شهادت نبود، و خود را براى مرگ آماده نكرده بودم، دوست مى داشتم حتّى يكى روز با اين مردم نباشم، و هرگز آنان را ديدار نكنم.
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
وصیت نامه📝
شهید مدافع حرم امین کریمی🌹
به نام خالق هرچه عشق، به نام خالق هرچه زیبایی،
به نام خالق هست و نیست...
سلام علیکم،
و اما بعد، بنده حقیر امین کریمی فرزند الیاس، چنین وصیت میکنم،
بارالهی، ببخش مرا که تو رحمانی و رحیم،
همسر مهربانم (کُرِخان) حلالم کن، نتوانستم تو را خوشبخت کنم، فقط برایت رنج بودم.
پدر و مادر عزیزم، ببخشید مرا، نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم
پدر و مادر عزیزم (حاج آقا و حاج خانوم)، داماد و پسر لایق و
مهربانی نبودم، حلالم کنید.
بنده در کمال صحت و سلامت عقل چنین وصیت میکنم؛
بعد از فوت بنده، تمامی دارائی و اموال من در اختیار همسر مهربانم قرار گیرد و ایشان بنا به اختیار و صلاح دید خود عمل نماید.
و در آخر؛
از تمامی عزیزانی که نسبت به بنده حقیر لطف کردهاند، خواهر، برادر عزیزم حلالیت میطلبم و خواهش میکنم و باز خواهش میکنم که خود را اسیر غم نکنند. لطف و تدبیر خداوند چنین بود.
همسر مهربان و عزیزم، ای دل آرام هستی من، ای زیباترین ترانهی زندگی من، ای نازنین؛
از شما خواهش میکنم که باقی عمر گرانقدر خود را به تحصیل علم و ادامهی زیبای زندگی بپردازی. (من از شما راضی هستم)، زیبای من خدا نگهدارت باد
بنده حقیر امین کریمی چبنلو
14/6/1394
🌹شهید🌹امین🌹کریمی🌹
🌷تاریخ ولادت: ۱۳۶۵
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
🌹محل شهادت: سوریه
🌺شادی روح شهید صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
#خاطرات_شهید_احمد_علی_نیری
سن شهادت: ١٩ سال
اهل شهرستان دماوند
#قسمت 3⃣1⃣
دست بوسی امام زمان (عج)
🍃یک بار با بچه ها ی مسجد و احمد آقا به زیارت قم و جمکران رفتیم. بعد از اقامه ی نماز، به ما گفتن برای خرید یک ساعت وقت دارید. ما راه افتادیم به سمت مغازه ها، یکدفعه دیدم احمد آقا از سمت پشت مسجد به سمت بیایان شروع به حرکت کرد! به یکی از رفقام گفتم: «احمد کجا می رود؟!» دنبالش راه افتادیم. آهسته شروع به تعقیبش کردیم. آن زمان مثل حالا نبود، حیاط آن بسیار کوچک و تاریک بود. احمد جایی رفت که اطرافش خیلی تاریک شد.
🍃احمد متوجه شد دنبالش داریم می رویم. به ما گفت: «کار خوبی نکردید برگردید.» گفتیم: «نمی شه ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم می آییم.» دو دفعه دیگه هم اصرار کرد برگردید. ولی ما همان جواب قبلی را دادیم. بعد نگاهش را به صورت ما انداخت و گفت: «طاقتش را دارید؟ می توانید با من بیایید!؟» ما که از همه ی احوالات احمد بی خبر بودیم گفتیم: «طاقت چی رو؟ مگه کجا می خوای بری؟»
🍃نفسی کشید و گفت: «دارم میرم دست بوسی مولا.» باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: «اگه دوست دارید بیایید بسم الله.» نمی دانید چه حالی بود. شاید الان با خودم می گویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود. با ترس و لرز برگشتیم. ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس می آید. چهره اش برافروخته بود با کسی حرف نمی زد و سرجایش نشست. از آن روز سعی کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم. بار دیگر شبیه همین ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد.
📚 کتاب عارفانه، صفحه ٨٨ الى ٩٠
کانال سنگر شهدا
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🕊🌷🍃
اگرشمااهݪِشہآدت،باشید
یقیناهرکجاکہباشید
وموعدشبرسد
شمارادرآغوشمیگیرد.
- پ.ن↯
چہدرجبهہ ...
چہدرسوریہ ...
چہدرکوچہپسکوچہهاۍتہران💔
شامگاه ۲۷ مهر امسال پاسدار بسیجی محمد محمدی در درگیری با ۷ نفر از اراذلواوباش محله تهرانپارس تهران مورد ضربوجرح با چاقو قرار گرفت و به شهادت رسید.
این پاسدار شهید که پس از درگیری اراذل اوباش با یک خانم وارد صحنه میشود و از آنها درخواست رعایت عفت کلام و رفتار میکند تا درگیری خاتمه یاید مورد حمله قرار گرفته و بر اثر شدت جراحت ضربه چاقو به شهادت میرسد.
#شهید_محمد_محمدی
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَبکبریسلاماللهعلیها
#برگی_از_خاطرات_شهدا
📜 شهید حسن رجایی فر
♦️ وقتی برگشت، گفتم چرا ترکشها را از تنت بیرون نیاوردی؟
گفتم من اینجا برات نوبت میگیرم تا ترکشها را از تنت بیرون بیاوری.
گفت نه نیازی نیست اینها که به من کاری ندارند، یکی سوغات حضرت زینب (سلام ا... علیها) و یکی سوغات حضرت رقیه (سلام ا... علیها) است.
برای بار دوم که میخواست برود بهش گفتم که کل سوغاتی را گرفتی، دیگر نیازی نیست بروی سوریه.
در جوابم گفت: تا جان در بدن دارم از حرم دفاع میکنم.
⭕️ اشاره شهید سپهبد قاسم سلیمانی به جنگ #سفیانی و نبرد پایانی خیر و شر
🔸 یکی از مدافعان حرم میگوید در پایان جنگ با داعش حاج قاسم سلیمانی به قرارگاه آمد. آمده بود به بچهها خدا قوّت بگوید نشستم کنارش گفتم: حاجی جنگ دیگه تموم شد با اجازتون من برگردم سر درس و زندگیم، بغضم را فرو بردم و گفتم سفره جنگ را جمع کردند ما جا موندیم از قافلهی شهدا برای ما دعا کنید.
🔸 حاجی دستم را گرفت توی دستش و فشار داد و گفت: فلانی خیلی عجله نکن به زودی یک جنگ سنگینی خواهیم داشت که همه شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم آرزو میکنند کاش بودند و در این جنگ کنار شما میجنگیدند!
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
...ادامه نامه ۳۶
🎯اعلام مواضع قاطعانه در جنگ
🌼✨امّا آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدى، و رأى مرا خواستى بدانى، همانا رأى من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم.
🌼✨نه فراوانى مردم مرا توانمند مى كند، و نه پراكندگى آنان مرا هراسناك مى سازد.
🌼✨هرگز گمان نكنى كه فرزند پدرت، اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت،
🌼✨ و يا در برابر ستم سست مى شود، و يا مهار اختيار خود را به دست هر كسى مى سپارد، و يا از دستور هر كسى اطاعت مى كند.
🌼✨بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنى سليم سروده:
🌼✨«اگر از من بپرسى چگونه اى بدان كه من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم، بر من دشوار است كه مرا با چهره اى اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود».
💐🕊🌿🕊🌺🌿
🍂🌺🕊🌺
🍂🌾
🌺
🕊
وصیت نامه📝
شهید مدافع حرم روح الله طالبی🌹
به نام خدا
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم…..ان شاء الله
پروردگارا من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو می دهم که جز تو خدایی نیست. تو یگانه و بی همتایی تو یکتا و شریکی نداری، گواهی می دهم که بهشت و جهنم حق است و موجود؛ و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق است.
خدایا تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم، آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم.
در این راه کسی من را مجبور نکرد که از پدر و مادر عزیزتر از جانم و از همسر مهربان و یار و یاور و در سختی ها و اقوامم چشم بپوشم، بلکه تنها برای رضای خدا و پیروی از ولایت فقیه و دفاع از مظلوم و نابود کردن دشمنان اسلام
🌹شهید🌹روح الله🌹طالبی🌹
🌷تاریخ ولادت: ۱۳۶۶
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
🌹محل شهادت: سوریه
🌺شادی روح شهید صلوات
🕊
🌺
💐🕊🌿🕊🌺🕊
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
#خاطرات_شهید_احمد_علی_نیری
سن شهادت: ١٩ سال
اهل شهرستان دماوند
#قسمت 4⃣1⃣
امام زمان (عج) زائر قبر شهید
🍃هر هفته با احمد آقا به زیارت مزار شهدا می رفتیم. یکدفعه سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی شناختم. همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را می شناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتما یک ماجرایی دارد. اصرار کردم.
🍃وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را می داد. مولای ما قبلا به کنار مزار این شهید آمده بودند.» البته می گفت: «اگه این حرفها را می زنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی. و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی.»
📚 کتاب عارفانه، صفحه ٩٠
کانال سنگر شهدا
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🔸 امام علی (ع) :
از کینه داشتن به یکدیگر و دشمنى ورزیدن به هم و پشت کردن به یکدیگر و یارى نکردن هم دورى کنید تا در کارهاى خویش موفّق شوید
📚 تصنیف غررالحکم،ح 9748
التماس دعا...