#عضویت_در_سپاه
محمد علی از اواسط سال 61 به عضویت سپاه در آمد و قبل از عملیات بدر شهید صادقی فرمانده ی گردان ادوات لشگر 41 ثارالله بود. با شهادت ایشان در این عملیات شهید زندی نیا فرمانده گردان شدند و محمد علی فرمانده ی یگان تطبیق آتش می شود. تطبیق آتش نیازمنده بهترین و باهوش ترین نیروها بود، نیروها که تخصص بسیار خوبی در مباحث ریاضی داشتند.
#فرمانده_تیپ_ادوات
در عملیات کربلای 5 در سال 64 شهید زندی نیا فرمانده تیپ ادوات و دوست و همراه همیشگی محمد علی به شهادت رسید و سردار قاسم سلیمانی در اثنای عملیات از پشت بیسیم محمد علی را به سمت فرمانده تیپ ادوات لشگر انتخاب کرد و محمد علی تا پایان جنگ در این سمت باقی ماند
🍃سمت چپ : شهید الله دادی
🍃سمت راست : شهید زندی نیا
#اخلاص
به جرات می توان گفت از ابتدا تا انتهای جنگ هیچ تودیع و معارفه ای در لشگر 41 ثارالله انجام نگرفت. هنگامی که در #نیمه_شعبان در قرارگاه اهواز از سردار شهید زندی نیا به عنوان پاسدار نمونه تقدیر به عمل آمد شهید زندی نیا بسیار ناراحت شدند و گفتند :
ای کاش زنده نبودم.
اینچنین روحیه هایی بود که باعث پیروزی ما در جنگ شد و همواره محمد علی به حالات شهید زندی نیا غبطه می خورد. مثلا بزرگترین تنبیه در بین نیروهای ما این بود که به رزمنده ی خاطی اجازه شرکت در عملیات را نمی دادند در حالی که بین نیروهای بعثی انگیزه برای جنگیدن بسیار پایین بود و آنها به دلایل مادی در جنگ شرکت می کردند.
#ازدواج
با هم نسبت فامیلی داشتیم، از زمان کودکی ایشان را می شناختم. مادر ایشان به خواستگاری آمدند و سال 65 ازدواج کردیم. مهریه ام 80 هزارتومان به همراه 5 سکه بود. حلقه ازدواجمان هم انگشتر عقیق بود. مراسم ساده ای گرفتیم و زندگیمان را در روستای پاریز آغاز کردیم . 20 روز نگذشته بود که حاجی راهی منطقه عملیاتی شده بود. من می دانستم که با یک رزمنده ازدواج کرده ام که انتهای کارش یا شهادت است یا جانبازی و یا اسارت. حاج علی مرتب به جبهه اعزام می شدند و ما خیلی کم کنار هم بودیم.
#جانبازی
جنگ تمام شد و محمد علی یک ترکش در پا ، دو ترکش در گونه و گردن، و یک ترکش در زانو از جبهه به یادگار آورد. با خاطرات فراوانی از کربلای 1 و 4 و5 و 8 و والفجر 8 و بدر و خیبر و مرصاد که تک تک این لحظات جنگ جلو چشمانش به تصویر کشیده می شد.
#امنیت_سیرجان
در سال های 70 و 71 محمد علی جانشین فرماندهی تیپ دوم صاحب الزمان سیرجان بود. در آن دوران یک دوره آموزش تیراندازی برای نیروهایش برگزار کرد، تا آنها بتوانند در مقابل اشرار منطقه عملکرد بهتری داشته باشند. دوره ای بسیار سخت بود، راهپیمایی هایی طولانی، بدنسازی و ورزشهای سنگین، فعالیت های زیاد در شب. محمد علی با بچه ها قرار گذاشته بود که طوری تمرین کنند که بتوانند از فاصله ی 200 متری یک خودکار را مورد اصابت گلوله قرار دهند و می گفت که من فقط تیر بر پیشانی اشرار را قبول دارم، هرکس نمی تواند اینطور باشد، برود.
#دعوت_حاج_قاسم
در زمان فرماندهی سردار در سپاه یزد، از سرلشگر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس برای شرکت در یکی از رزمایش ها دعوت به عمل آمد. سرلشگر سلیمانی در همان سفر به سردار الله دادی دوست و همرزم قدیمی خود گفت که آماده شو که با من بیایی. شب همان روز سرلشگر سلیمانی در منزل سردار الله دادی نظر همسر سردار را هم در مورد این موضوع جویا شد. همسر سردار با استواری و شجاعت بسیار جواب داد : از آن زمان که حاج علی و شما را شناختم، من و حاج علی نیروی بسیجی و تحت امر شما بودیم و اکنون هم هرجا که نظام و انقلاب به ما نیاز داشته باشد حضور خواهیم یافت.
#تودیع
مراسم تودیع سردار در یزد بود. سردار الله دادی پشت تریبون رفت و گفت رسم است که در مراسم تودیع یک کلیپ به نمایش در بیاید ولی من در سرزمینی خدمت کردم، که در سفری که به شهرستان طبس رفته بودم، پدر 2 شهید را دیدیم که با حقوق 2 فرزند شهیدش و با اموال شخصی اش مسجدی را با هدف ترویج اسلام می ساخت و من در یزد هیچ کاری نکردم که کلیپ آن به نمایش در بیاید، دعا کنید در ماموریتی که در پیش دارم موفق بشوم.
#شهادت
28 دی ماه 1393 بود. سردار الله دادی همراه تعدادی از اعضای جبهه مقاومت که در بین آنها جهاد مغنیه هم حضور داشت، برای بازرسی به منطقه ای مرزی القنیطره رفته بودند، در حین بازرسی بودند که مورد حمله ی موشکی رژیم غاصب صهیونیستی قرار می گیرند که در این حمله ایشان و تعدادی از نیروهای جبهه مقاومت به فیض شهادت نائل آمدند و سردار الله دادی که عمری در حسرت جاماندن از قافله ی شهدا می سوخت به رفقای شهیدش پیوست....
#بازتاب_جهانی
لحظاتی پس از این حمله تروریستی بود که خبر شهادت سردار الله دادی و نیروهای حزب الله به تیتر اول تمام خبرگزاری های دنیا تبدیل شد. خبرگزاری ها موارد ضد و نقیضی در مورد حادثه گرفتند. یک مسئول بلند پایه ایرانی مورد حمله تروریستی قرار گرفته بود و این حادثه به سمتی می رفت که به یک چالش بزرگ منطقه ایی تبدیل شود.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص که در پی سرپوش گذاشتن روی این قضیه بود در مقاله ایی منتشر کرد که اسراییل در حمله به جنوب سوریه قصد نداشته که فرمانده ایرانی را مورد هدف قرار دهد و تصور می کرده که بک گروهی از نیروهای سطح پایین حمله کرده است. در مقابل روزنامه کویتی الرای دیدگاهی متفاوت داشت و اینطور اظهار کرد که :
🔴اینکه اسراییل اعلام کرده از وجود ژنرال ایرانی به اطلاع بوده، فریب کاری است و آنها به خوبی از حضور سردار الله دادی در آن منطقه اطلاع داشتند و در واقع هدف اصلی این حمله تروریستی شهید الله دادی بوده است.
#تشییع
مراسم تشییع باشکوهی در تهران با حضور مقامات بلند پایه کشور در تهران و سیرجان برگزار شد که درحین مراسم پرچم منحوس رژیم غاصب صهیونیستی به آتش کشیده شد. پس از تشییع پیکر شهید را برای خاکسپاری به گلزار شهدای سیرجان منتقل کردند. در اینجا بود که سرلشگر قاسم سلیمانی به درون قبر رفت و سجده کرد. ابتدا پرچم سرخی که نام مبارک اباعبدالله علیه السلام بر آن هک شده بود را در قبر پهن کرد و سپاس جنازه را گرفت و دو پسر شهید راهم صدا کرد به درون قبر بیایند، سپس عبای سید حسن نصرالله را که به پیکر شهید اعطا کرده بود را به روی شهید کشید و مقداری از تربت امام حسین علیه السلام و یکی از دو انگشتر شهید را که همیشه به دست داشت کنار پیکر شهید قرار داد و سپس ذکر تلقین را خواند و خودش سنگ لحد را گذاشت و خاک ریخت و وقتی برخاست همان جمله ایی را گفت که سالار شهیدان بر سر پیکر برادر خود فرمودند: (( الان انکسر ظهری ))