eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
233 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🔖|تکریم خانواده | 💫یکی از موضوعات مهمی که ریشه در خشونت خانواده داره و باعث تهدید در خانواده میشه، سوءظن است که متأسفانه بعضی خانمها و آقایان به اون مبتلا هستن🤦‍♂ مثلاً اینکه این خانم کی بود زنگ زد!؟🤳 اون کی بود سلام کردی!؟😡 یا مردهایی که تعصب بیجا دارند🙅‍♂مثلاً خانمی میگه، همسرش صبح که میره، در🚪 رو روی او قفل میکنه🔒 وقتی برمی‌گرده درو باز میکنه😳 یا خانمی میگه من اجازه ندارم پامو🚶 از خونه بیرون بزارم. البته بعضی مردها هم تمام مسئولیت‌های بیرون از خانه🏘 رو به گردن زن میندازن وفقط مصرف کننده‌ان، ❌نه افراط نه تفریط!❌ 💫اگر بی اعتمادی در زن وشوهر نسبت به هم پیدا بشه نمی‌تونن باهم زندگی کنن،🤨 ✨امام صادق (ع)از قول امیرالمؤمنین(ع) فرمود: کار همدیگر را حمل بر صحت کنید.✨ خوشحال می‌شیم نظرات و تجربیات‌تون رو با ما در میون بزارید👇 @Ya_mahdi_salam721 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
‌ 🔖|تکریم خانواده | 💫یکی از موضوعات مهمی که ریشه در خشونت خانواده داره و باعث تهدید در خانواده میشه
‌ 🔖 |تکریم خانواده| ❇️داستان سایه‌های دیوار ‌ ساحل و پارسا، داستان عشقی معمولی داشتند؛ آشنایی، دلدادگی و سرانجام پیوند زناشویی. خانه‌ی کوچکشان در ابتدا پر از خنده و شور زندگی بود، اما رفته‌رفته، چیزی شبیه به یک سایه آرام‌آرام روی دیوارهای خانه‌شان نشست. این سایه، اسمش “سوءظن” بود. پارسا، مردی که در ابتدا با نگاه‌های عاشقانه ساحل را ستایش می‌کرد، حالا هر زنگ تلفن او را با اخم و سوال “اون کی بود زنگ زد؟” پاسخ می‌داد. اگر ساحل در خیابان به کسی سلام می‌کرد، صدای پارسا فوراً به حالت سوالی و گاهی تند تغییر می‌کرد: “اون کی بود سلام کردی؟” این سوال‌ها، مثل قطرات اسیدی، ذره‌ذره اعتماد ساحل را از بین می‌برد. او که زنی اجتماعی و فعال بود، کم‌کم احساس می‌کرد قفسی نامرئی دور او کشیده می‌شود. اما این فقط یک روی سکه نبود. نرگس، دوست صمیمی ساحل، داستان تلخ‌تری داشت. همسر نرگس، مردی به ظاهر نجیب و آرام، هر صبح قبل از رفتن به سر کار، درِ خانه‌شان را قفل می‌کرد! نرگس، با چشمانی پر از اشک برای ساحل تعریف می‌کرد: “انگار زندانی‌ام. هیچ اجازه‌ای ندارم پامو از خونه بیرون بذارم، مگر با اجازه و حضور خودش. احساس می‌کنم تمام روز نفس کشیدن هم برایم قدغن شده.” این “تعصب بیجا” که مثل خوره به جان زندگی نرگس افتاده بود، داشت او را از درون می‌خورد. ادامه‌ دارد... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
‌ 🔖 |تکریم خانواده| ❇️داستان سایه‌های دیوار ‌ ساحل و پارسا، داستان عشقی معمولی داشتند؛ آشنایی، دلد
‌🔖|تکریم خانواده| از طرفی، ساحل گاهی اوقات با همسایه‌ی طبقه‌ی پایینشان، همسر “آقای کریمی” صحبت می‌کرد. او، زن بسیار توانمندی بود که تمام کارهای بیرون از خانه، از خرید و پرداخت قبوض گرفته تا تعمیرات جزئی، را خودش انجام می‌داد. آقای کریمی فقط “مصرف‌کننده” بود. او تمام مسئولیت‌ها را به گردن همسرش می‌انداخت و خودش تنها نظاره‌گر بود. ساحل با خودش فکر می‌کرد: “نه افراط و نه تفریط! چرا هیچ‌کس حد میانه را پیدا نمی‌کند؟” این بی‌اعتمادی‌ها و فشارها، زندگی ساحل و پارسا را هم کم‌کم به سمت سردی می‌برد. لبخندها کمرنگ شده بود و سکوت‌ها طولانی‌تر. ساحل احساس می‌کرد دیگر نمی‌توانند مثل قبل با هم حرف بزنند، چون هر حرفی ممکن بود جرقه‌ای برای سوءظن جدیدی باشد. روزی ساحل در حال خواندن کتابی بود که جمله‌ای نظرش را جلب کرد. جمله‌ای از امام صادق (ع) که از قول امیرالمؤمنین (ع) فرموده بودند: “کار همدیگر را حمل بر صحت کنید.” این جمله مثل نوری در تاریکی ذهنش درخشید. حمل بر صحت کردن… یعنی فرض را بر درستی گذاشتن، یعنی به جای سوال و تردید، ابتدا نیکی را در نظر گرفتن. ساحل با خودش فکر کرد که شاید، اگر پارسا به او اعتماد می‌کرد و کارهایش را حمل بر صحت می‌کرد، زندگیشان اینقدر تیره و تار نمی‌شد. و شاید اگر خودش هم گاهی به جای تفسیر منفی، به پارسا فرصت توضیح می‌داد، کدورت‌ها کمتر می‌شد. او فهمید که اگر بی‌اعتمادی مثل یک بیماری در کانون خانواده ریشه بدواند، دیگر هیچ عشقی نمی‌تواند آن را زنده نگه دارد. زندگی مشترک، بدون اعتماد، مثل خانه‌ای است که ستون‌هایش سست شده‌اند و هر لحظه ممکن است فرو بریزد. درحالیکه به پنجره خیره شده بود، به انعکاس تصویر خودش در شیشه نگاه می‌کرد. آیا واقعاً می‌توانستند این سایه‌های تیره را از دیوارهای خانه‌شان پاک کنند؟ آیا راهی برای بازگرداندن آن اعتماد از دست رفته وجود داشت؟ و سوال مهم‌تر اینکه، آیا ما در زندگی‌هایمان، به جای حمل بر صحت کردن، ناخواسته خانه‌هایمان را با سایه‌های سوءظن تاریک نمی‌کنیم؟ 📍خوشحال می‌شیم نظرات و تجربیات‌تون رو با ما در میون بزارید👇 @Ya_mahdi_salam721 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌ 🔖|‌تکریم خانواده| یکی دیگه از عواملی که باعث خشونت در خانواده میشه فقر و بیکاریه... یه سؤال آیا واقعا با خشونت مشکلی حل میشه؟ یعنی نیاز مالی برطرف میشه؟ بر عکس با حفظ آرامش میشه پیشرفت کرد... آرامش در خانواده مهم‌ترین عامل در حفظ و پیشرفت اعضاست... نگو کار نیست، یا درد دارم و نمی‌تونم ... شده دستفروشی و شاگردی کنی، ارزشش رو داره... نظر امام صادق(ع)‌ رو در این رابطه ببینیم👆 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 🔖|تکریم خانواده | 📌 یکی دیگه از عوامل خشونت، بدآموزی در خانواده‌هاست! دقت کردید که وقتی یک سریال یا فیلم پرطرفداری پخش میشه، تکه کلام‌ها و حرکات بازیگرانش خیلی سریع در بچه‌ها و خانواده‌ها اثر میذاره و بخشی از گفتگو‌های روزانشون میشه! حالا وقتی صحنه‌های خشن و ناهنجار هم در این فیلم‌ها باشه، قطعاً به همون میزان در ذهن میمونه و در رفتار اثر میذاره.⛔️🔞 هجمه‌های فرهنگی به این روش از طریق ماهواره، موبایل، بازی‌های رایانه‌ای و ... وارد جامعه شده و با تحقیر و تخریب بنیان‌ خانواده و مقدسات، باعث خشونت، تندخویی و رفتارهای ناهنجار میشه😡😯 پس برای حفظ خانواده تربیت بچه‌های سالم و آرام باید جلوی این هجمه‌ها رو بگیریم و اجازه ندیم هر محتوای بررسی نشده‌ای به ذهن بچه‌ها و فضای خانوادمون وارد بشه. نظر شما چیه؟ چطور می‌تونیم جلوی این هجمه‌ها رو بگیریم؟ خوشحال می‌شیم نظرات و تجربیات‌تون رو با ما در میون بزارید👇 @Ya_mahdi_salam721 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
حکمت ۵۰☘️.mp3
زمان: حجم: 6.65M
‌ 🔖|تکریم خانواده| 💢چرا زن وشوهر، والدین با بچه ها یا بچه ها با والدین دعوا میکنن؟🤔 ❣قلب مردم دنبال انس هست و تحمل تنهایی رو نداره!🫂 اگر به این انس تو خانواده اهمیت ندیم، میرن دنبال افراد بیرونی و هر جایی که بتونن این حس رو تأمین کنن😨 ⁉️چکار کنیم این انس شکل بگیره؟ گوش بدید حتما👆 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f