eitaa logo
بصیرت
736 دنبال‌کننده
730 عکس
470 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◼ غربزدگی در مقابل فرهنگ عاشورا : استاد طاهرزاده: 🔷 امروز مي خواهد ما را از عهد جدا كند. امروز نيز دو عهد و دو جبهه در كار است: يكي عهد و جبهة حسيني كه حيات انساني را معني دار مي كند، و ديگري عهد و جبهة ترس و پوچي كه همه زندگي را تباه مي كند. (ع) كهنه شدني نيست، اما عامل كهنه شدن جامعه اسلامي، نزديك شدن به فرهنگ معاويه است- و نه در اثر مرور زمان - براي كساني كه به عهد نبوي وصل هستند حسين(ع) هميشه زنده و جاويد است و فقط عهد نبوي است كه تازه است و تازه مي ماند و فهميدن اين مطلب تنها از طريق حكمت و نهضت ممكن است و لاغير.  وقتي فرهنگ همه روابط را اشغال كرد و زندگي بر اساس ذوق اموي، عادت جامعه شد؛ براي انسان، تنها و تنها، انتخاب يكي از راه هاي ناحق باقي مي ماند، مگر اين كه حسين وار بر اصل فرهنگ اموي شورشي صورت بگيرد و راه جداگانه اي مطرح شود.  در فرهنگ معاويه اي فكر و اخلاق و تربيت و ادب همه رُومي شد و هيچ كس نفهميد كه حقيقت اسلام در حال از بين رفتن است و حتي كسي متوجّه نشد آن نمازي كه در فرهنگ معاويه خوانده مي شود، نماز نيست، چنان كه حجّش نيز حج نيست. در اردوگاه حسين (ع) و با ملاكي كه حسين مي دهد، فرهنگ روُمي همه چيزش باطل و است. بهداشت فرهنگ «رُومي معاويه اي»؛ يعني فاصله گرفتن از ملكوت و مقصد را «تن» انگاشتن و بيشتر بر جنبة حيوانيت خود پرداختن. ولي همان بهداشت در فرهنگ حسيني«مِنَ الاْيمان» است. راستي چه ساده اند آنهايي كه مي خواهند با آشتي با فرهنگ غرب، حقّي و حقّانيتي را براي انقلاب اسلامي حفظ كنند و از اين طريق به اسلام و انقلاب اسلامي آبرو بدهند. ارزش هاي جهت دهنده و واقعي از درون فرهنگ كفر صادر نمي شود، بلكه از درون فرهنگي برمي خيزد كه تسليم زندگي پوچ دنيازدة اموي نشده است.  انساني كه پوچي خود را نمي خواهد، ولي شرايط پوچ گراييِ فرهنگ اموي را پذيرفته، راه جديدي پيشنهاد نمي كند و از انحرافي به ديگر پابه پا مي شود و حسين(ع) مقابل فرهنگ اموي مي ايستد و عالَم ديگري را پيشنهاد مي كند كه سراسر، غير فرهنگ اموي است، نه اين كه با چند انتقاد جزيي بخواهد با آن فرهنگ روبه رو شود. اصلاً عالَم حسين(ع)، عالم ديگري است و برعكس؛ فرهنگ غيرالهي، سراسرش پابه پا شدن از خطايي به خطايي ديگر است. و تا زير سقف چنين فرهنگي هستيد از ستوني به ستون ديگر پناه برده ايد، ولي از اين فرهنگ آزاد نشده ايد چون عالَمتان عالَم فرهنگ رُومي است. بايد عالَمتان عالَم حسيني شود تا نجات پيدا كنيد. اين جاست كه شما مي بينيد در جامعة ، همواره كارشناسي مي آيد بقيّة كارشناسان را تحقير مي كند و خودش به گمان خود حرفي صحيح مي آورد و بعد كارشناس ديگري مي آيد و قبلي را تحقير مي كند، چراكه فرهنگي كه به معصوم وصل نباشد، كارش از خطايي به خطايي ديگر پناه بردن است.  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592   ____
🔴 عاشورا یعنی مبارزه با کاخ نشینها : ◼ معاویه اولین کسی است که اسلامی را با عجین کرد . معاويه با ساختن ، ارزشي جامعه را تغيير داد، يعني از آن به بعد ديگر«بزرگي» به داشتن ساختمان هاي باشكوه است، نه به ايمان ژرف و عميق. و امام حسين(ع) بنا دارد اين نظام ارزشي را تغيير دهد تا انسان در نظام معاويه اسير زمين و سنگ و گچ بُري نگردد و از آسمان و ملكوت و خدا باز بماند، و در پوچيِ زندگي دست و پا زند، و در آن حال نه مي تواند زندگي پيشنهادي معاويه را بپذيرد، و از عهد (ص) كه خاطره اش هنوز در ذهن ها به جا مانده است، كاملاً فاصله بگيرد، و نه مي تواند در چنان شرايطي كه نظام ارزشي در جامعه به وجود آورده، به عهد ديني برگردد.  امام حسین ( ع) در موقعيتي نسل موجود را درك كردند كه معاويه شرايطي ساخته بود تا آن نسل نه جرأت و همّت زيرپا گذاشتن نظام دروغين معاويه را داشته باشد و نه همّت برگشتن همه جانبه به عهد دين محمّدي را؛ نه بر اساس اطلاعاتي كه از گذشته داشتند مي توانستند دل از عهد ديني بركنند و نه مي توانستند به خودي خود به آن عهد بازگردند و لذا لازم بود به آن نسل در آن شرايط كمك شود تا همّت برگشت به عهد محمّدي برايشان ممكن گردد وگرنه در چنگال ارزش هاي اموي-روُمي متوقّف و پوچ مي شدند، حسين(ع) راه برگشت را به آن ها نشان داد و آنان را به آن عهد دعوت كرد.  حتّي اگر مسئله به شهادت ختم شود باز تنها راه نجات، همان راه حسيني يعني بازگشت به عهد ديني است، و جرأت شهيد شدن در اين راه خدمت بزرگي است به ملّتي كه مي خواهد انتخاب بزرگ داشته باشد، چراكه اسير معاويه اي شدن، نه چارة درد است و نه امكان تحمّل آن در ذات و انسان موجود مي باشد. اين جاست كه اگر احياء خود را مي خواهي بايد خيلي از چيزها را فدا كني. اين حيله و القاي معاويه بود كه هم مي توان بود و هم بر عهد معاويه اي پابرجا؛ اين خود از ريشه اي ترين ابعاد روحاني انسان است و حسين (ع) نشان داد كه عهد ديني با عهد معاويه اي سازگار نمي باشد و جمع بين اين دو ممكن نيست. انسان در عهد معاويه اي از خانه امن بقاء در بندگي بيرون خواهد ماند، وگرنه حسين(ع) هم بدون معارضه با به عهد ديني خود مشغول مي گشت.  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592 _
🔴 *روان شناسی مردم کوفه در زمان امام حسین (ع)* ✍ م.نوروزی ◼ مردم کوفه در طول از دوستان و محبان ( ع) بوده اند و احادیث زیادی در مدح داریم که نشان میدهد اهلبیت ( ع) هم به کوفه و مردمانش علاقمند بوده اند. از طرفی در برهه هایی از زمان همین مردم ، خون به دل امام معصوم کرده و حتی مورد نفرین هم قرار گرفته اند. (زمان امام علی ( ع)). ◼ از همین کوفه ۱۲ هزار نامه به امام ( ع) نوشته میشود و عاجزانه و مشتاقانه از حضرت میخواستند که به کوفه بیاید و از حمایت مردم بهره مند شود. هرچند در این میان عده ای و مزدور هم بودند ، اما اکثریت مردم واقعا امام حسین (ع) را دوست داشتند. پس مشکل کار کجا بود؟!!!! ◼ مشکل و گرفتاری مردم این بود که هم امام حسین (ع) را دوست داشتند و هم دنیا و رفاه طلبی را ، تا زمانیکه حاکم کوفه فردی آرام و بی آزار بود ، سیل نامه ها برای امام حسین نوشته میشد ، اما زمانیکه بن زیاد حاکم کوفه شد و زهر چشم گرفت ، مردم کوفه در یک دوراهی سرنوشت ساز و قرار گرفتند: ، یا دنیا ، یا امام حسین ( ع) .؟!!!! ◼ مردم کوفه در این انتخاب ، دنیا را بر سیدالشهدا ترجیح دادند و رفتند در خانه و در را بستند. لذا بن عقیل تنها ماند و بشهادت رسید. مشکل مردم کوفه راحت طلبی ، دنیادوستی و تن پروری آنها بود . تا زمانیکه میتوانستند امام حسین را در کنار دنیایشان داشته باشند همراه سیدالشهدا بودند، اما زمانیکه گفتند یکی را انتخاب کنید ، ترسیدند و دنیا را انتخاب کردند و شدند!!! ◼ مردمی که دنیازده شوند ، در هنگامه سرنوشت ساز نمیتوانند دل از دنیا بکنند و دین و امام معصوم را رها می کنند. مردم کوفه اینگونه شدند . حال باید به خودمان و احوال دلمان بپردازیم. آیا ما دنیازده نشده ایم ؟!!! اگر امام زمان ( عج) تشریف بیاورند ، در انتخاب بین دنیا و امام قرار بگیریم ، کدام راه را انتخاب می کنیم. ؟!!! این سؤال مهمی است که باید از خودمان بپرسیم و دنبال جوابش باشیم. 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592 ۹۹ __
🔹آیت الله حائری شیرازی (ره): 🔸 *حرکت نور و ظلمت در آخرالزمان* عصر ما عصری است که به خاطر حاکمیت ، هزار سال است که عدهای از نور به میروند «وَ الَّذينَ کفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات» و به خاطر ولایت الله، عده ای هزار سال است از ظلمت به میروند. فاصله اینها در این عصر ما بیشتر از یک سال قبل است، بیشتر از ده سال قبل است، بیشتر از صدسال قبل است؛ چرا؟ چون هر دو در حال دور شدن از هم هستند. بشر به ظلمتی رسیده است که در هیچ سابقه چنین ظلمتی نداشته است. ظلمهایی در این میشود که در هیچ عصری چنین ظلمتی نبود. بالعکسش هم هست. پاکهایی پیدا میشوند در این عصر که در هیچ عصری چنین پاکهایی نبودند. اینها به خاطر ولایت الله است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» . اصل ولایت است. انسان اگر تحت الهی باشد مرتباً از ظلمت به سمت نور میرود. طاغوت اسم خاصی ندارد. هر جا خدا نبود است. خود انسان وقتی غیر خدایی عمل کند، میشود طاغوت. ظلمتش را زیاد میکند. اما هنگامی با ولایت الله است که از ظلمت به نور میرود. شما میگویید من با نماز از به میروم یا با الله از ظلمت به نور میروم؟ نه؛ با نماز نمیروی، با ولایت میروی. وقتی ولایت نبود، انسان را دور میکند از خدا. به نگاه کن. مگر اشقیای سپاه عمر سعد نماز نمیخواندند؟ نماز بی ولایت میخواندند. شدند اشقیای با همان نماز، با همان حج، با همان جهاد، با همان امربه معروف، با همان نهی از منکر، با همان روزه، با همان زکات، با همان صله رحم. همه اینها را انجام میدادند، اما شدند اشقیای کربلا. چرا؟ چون با ولایت طاغوت بودند و این مهم است که انسان بگوید من به این رهبر (آیت الله خامنه ای) حواسم هست و اقتدا کرده ام، حرفهای دیگران هر که باشند حواست را پرت نکند. 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592 ۹۹ ....