ایتا - Pain

روی در یخچال نوشتم تا صبح باز نشود و در آن خوابیدم، امیدوارم تا صبح یخ زده باشم

840 مشاهده19:45

Pain

گفت مگر در خواب ببینی ما باهم باشیم، خمیازه ای کشیدم

943 مشاهده20:34

Pain

امروز صبح میخواستم سرِ خودم را شیره بمالم ، زنبور‌ها نیشم زدند.

1.1هزار مشاهده11:04

Pain

مرگش چنان بلند بود، که دستی به تدفین‌نمیرسید. 

948 مشاهده11:24

Pain

مردی که کنده بود در قلعه را ز جا
وا میکند پس از تو در خانه را به زور

829 مشاهده15:04

Pain

تیغ میزنی بخاطر خاطره‌ی یه تیغ‌زن؟

976 مشاهده17:57

Pain

ویران شود این شهر که میخانه ندارد

1هزار مشاهده17:57

Pain

دیگه خودم نمینوشم میدم باده به ابلیس. 

1.1هزار مشاهده18:09

Pain

فکر زنجیری کنید ای عاقلان، بوی گیسویی مرا دیوانه کرد

1.5هزار مشاهده19:33

Pain

و هیچ فکر نکردکه ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم. 

832 مشاهده20:15

Pain

حس اژدهایی رو دارم که دستش سوخت، 
فوت کرد

1 مشاهده20:17

Pain

هدایت شده از Pain

ما درحالی که غمگین بودیم، دیگران رو تسلی دادیم،
درحالی که شکست خورده بودیم به دیگران امید دادیم،
درحالی که نمی تونستیم حتی لبخند بزنیم، دیگران رو خندوندیم.
با ما از قوی بودن حرف نزنید. 
‌

1 مشاهده09:59

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی