مراحل تفکر و توجه به نفس :
طریقه تفکر برای مبتدیان در سلوک؛
فقط تفکر در مساله مرگ و عواقب آن تا جایی که پس از مدتی حالت تحیر و گیجی دست دهد و دنیا و هستی خود در نظرش پوچ و بی ارزش میشود هر چند که باید با سرپرستی استادش به وظایف شرعی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود عمل نماید اما با همین تفکر مداوم در مرگ و منازل بعد از آن پس از مدتی که حال تحیر و سر در گمی دست داد به مرحله دوم عالم مثال منتقل میشود برای این کار کتاب منازل الاخره مرحوم قمی و بخش هایی از خطبه های نهج البلاغه و دوره ی معادشناسی مرحوم علامه طهرانی بسیار مفید است.
🔹طریقه تفکر برای متوسطان در سلوک؛
پس از مرحله ی اول خود را متوجه خود کند و با خود بگوید هر چه خیال می کنم و میبینم از خودم خارج نیست.
این چشمان سالک است که از اشیا در خارج عکسبرداری میکند و به داخل حافظه مغز انتقال می دهد.
که همین را عالم مثال و خیال گویند. و اینگونه فکر را بایستی ادامه دهد تا آنجا که ملکه شود و نتیجه آن، آن است که از خارج منقطع شده و به داخل خود متوجه می شود و این اولین مرحله تجرد است و در این حال گاهی خود را از بدن و جسد در مکاشفه روی زمین می بیند و گاهی به کلی از بدن غفلت کرده و آن را گم می کند و زمانی اصل خودی خود را گم شده میبیند و چون این آثار در او پیدا شد باید فکر را به مرحله سوم تغییر داد که آن خروج از عالم مثال و خیال است.
🔸مرحله سوم از تفکر؛
طریقت سالکان پایانی می باشد و آن به این صورت است که کلا باید تلاش کرد کلیه صورت و موهومات را از آینه ی نفس محو نموده و فکر را فقط در نیستی و عدم محصور نمود و مراد از فکر در عدم، عدم استقلال خود است و گفته ی عرفا که «همه چیز غیر حق معدوم است» همین است. یعنی همه چیز به او موجود است. در توحید افعال، فاعل حق است و در توحید صفات و اسماء، سمع و بصر و سمیع و بصیر از باب مثال صفات و اسمائی است که از اوست، نه از اشیاء و در توحید ذات، جز یک ذات دیده نمی شود و چنانچه سالک مدتی این تفکر را ادامه داد و آن را ملکه ی خود کرد سلطان معرفت تجلی خواهد کرد یعنی حقیقت خود را به نورانیت و بی صورت می بیند.
اگر در حال جذبه باشد بهتر است و هر قدر سیر بکند اثرش را حاضر خواهد یافت و به جهت ترتیب این عوامل سه گانه است که باید سالک اول از عالم طبیعت به عالم مثال ترقی کند و سپس از عالم مثال به عالم ارواح و انوار حقیقیه و به همین مطلب در دعای شب نیمه شعبان اشاره شده است آنجا که می فرماید: «سَجَدَلک سوادی (عالم طبیعت) وخَیالی(عالم مثال) و بَیاضی(عالم حقیقت) » که اصل معرفت آن وقت است که هر سه فانی شود و حقیقت و سجده عبارت از فناء است. و فنای در مراتب نفس دنبالش بقاء بالله خواهد بود.
🔹در مورد مرحله دوم سالک خانهای از خودیت در خود بسازد و از خارج به خودیت خود توجه کند و در نهایت خانه خود را خراب و محو کند .برای مثال توجه شود به خانه ایی که کودکان از گل درست میکنند و سپس آن را تخریب مینمایند . خودی نفس را ابتدا" باید در اثر تلقین به دست آورد و سپس در مرحله سوم آن را تخریب کرد و این حالت حاصل نمیشود مگر با انصراف کلی از عالم بیرون و توجه کامل به درون ، بنا براین هر چند خودی نفس مطلوب نیست ولی برای نفی آن چاره نیست از اینکه در حد ملکه باید آن را در خود تجسم کند. کاربرد تفکرخیلی بیشترازذکروعبادت است.
🔸در پایان متذکر این مطلب می شویم که حد تکمیل فکر عالم مثال که بعد از آن وقت محو صورت است آن است که یا باید خود به خود ملتفت شده عیاناً حقیقت مطلب را ببیند و یا آن قدر فکر بکند که از علمیّت گذشته عینیت حاصل گردد و آن وقت محو موهومات کرده و در عدم فکر بکند تا آنکه از طرف حقیقت نفس خودش تجلیات معرفتی پدید آید و همین جاست که معرفت نفس معرفت الله را دنبال دارد. خداوند روزی کند. بکوشیم به ترتیب، تفکر در این عوالم سه گانه را به طور منظم و پی گیری مداوم داشته باشیم تا از سیر و سلوک و گذشت زمان با مراقبه های درونی نتیجه ای مثبت گرفته و هرچه زودتر به سر منزل مقصود نائل گردیم.
استاد محمد صالح کمیلی
#نفی_خواطر
#تفکر
#سکوت
#مکاشفه
🌴گوهر معرفت 🌴
15.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☫بِسْـــــمِالـلَّـهِالرَّحْـمَنِالرَّحِیـــــمِ☫
#مکاشفه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
أشهَدُ أنَّ سَیِّدَتَنا فاطِمَةَ بِنتَ رَسوُلِ اللهِ عِصمَةُ اللهِ الکُبریٰ وَ حُجَّةُ اللهِ عَلیَ الحُجَجِ
عـــــلامه ذوفنـــون
ســــالک توحیــــدی
عــــــالـــم ربــــّـانی
نــــــــــــادرۀ دوران
حـضــرت آیــتالله
حســـن زاده آمــلی
رفـــع الله درجـاته
🌴گوهر معرفت 🌴