eitaa logo
زلال معرفت
2.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با ما 👇 ✅️ انتشار و بهره‌بردارى با ذکر منبع موجب امتنان است. تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📒 9⃣2⃣ 🔻 🔸بچه های اصفهان را به ایران منتقل کردند من هم با دست خالی از میان مدافعان حرم به ایران برگشتم، با حسرتی که هنوز اعماق وجودم را آزار می‌داد.. 🔹پس از شهادت دوستان مدافع حرم،حال و روز من خیلی خراب بود بارها تا نزدیکی شهادت می‌رفتم ،اما شهید نمیشدم..خودم می دانستم که چرا شهادت را از دست دادم! ⬅️به من گفته بودند که هر نگاه حرام حداقل ۶ ماه شهادت آنان که عاشق شهادت هستند را عقب می‌اندازد... 🔸 روزی که عازم سوریه بودم این پرواز ما با پرواز آنتالیا همزمان بود. چنددختر جوان با لباس‌هایی بسیار زننده در مقابلم قرار گرفتند و من ناخواسته به آنها نگاهم افتاد. 🔹 بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هرچی میخواستم حواس خودم را پرت کنم انگار نمی شد، اما دیگر دوستان من در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. ⬅️این دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند... نمی دانم شاید فکر کرده بودند من هم مسافر آنتالیا هستم هر چه بود گویی قرار بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شد. 🔸گویی شیطان و یارانش آمده بودند تا به من ثابت کنند هنوز آماده نیستی. با اینکه در مقابل عشوه‌های آنها هیچ حرف و عکس‌العملی انجام ندادم اما متاسفانه نمره قبولی از این آزمون نگرفتم 🔹در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم چند نفر دیگر را می‌شناختم که آن ها را نیز جزو شهدا دیده بودم میدانستم که آنها نیز شهید خواهند شد.. 🔻 یکی از آنها علی خادم بود،علی پسر ساده و دوست داشتنی سپاه بود، آرام بود و بااخلاص...توی فرودگاه ،در جایی نشست که هیچ کسی در مقابلش نباشد، تا یک وقت آلوده به نگاه حرام نشود 🔸در جریان شهادت رفقای ما علی، هم مجروح شد و همراه با ما به ایران برگشت و با خودم فکر کردم که علی به زودی شهید خواهد شد، اما چگونه و کجا ؟ ⬅️یکی دیگر از رفقای ما که او هم در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بود او در ایران بود.و حتی در جمع مدافعان حرم هم حضور نداشت اما من او را در جمع شهدا دیده بودم.. شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می شدند..! مشاهده کرده بودم 🔹من و اسماعیل خیلی باهم دوست بودیم یکی از روزهای سال ۹۷ به دیدنم آمد، یک ساعتی با هم صحبت کردیم اسماعیل خداحافظی کرد و گفت قرار است برای ماموریت به مناطق مرزی اعزام شود. 🔻رفقای ما عازم سیستان شدند ،مسائل امنیتی در آن منطقه به گونه‌ای است که دوستان پاسدار برای ماموریت به آنجا اعزام می شدند. 🔸 فردای آن روز سراغ علی خادم را گرفتم، گفتند رفته سیستان. ➖ یکباره با خودم گفتم نکند باب شهادت از سیستان برای رفقای ما باز شود سریع با فرماندهی مکاتبه کردم و با اصرار، تقاضای حضور در مرزهای شرقی را داشتم اما مجوز حضور ما در سیستان صادر نشد. 🔹مدتی گذشت. با دوستان در ارتباط بودم.اما نتوانستم آنها را همراهی کنم، در یکی از روزهای بهمن ۹۷ خبری پخش شد،خبر کوتاه بود! اما شوک بزرگی به من و تمام رفقا وارد کرد... ✨ادامه دارد... ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅