eitaa logo
زلال معرفت
2.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با ما 👇 ✅️ انتشار و بهره‌بردارى با ذکر منبع موجب امتنان است. تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۱ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش ششم   🔻"شرح حکمت ۳۱ " 📌▫️در روایت دیگرى آمده است: «امام صادق(علیه السلام) هنگامى که از کنار گروهى عبور مى کرد که با یکدیگر در حال پرخاش بودند مى ایستاد و با صداى بلند فریاد مى زد: از خدا بترسید، از خدا بترسید، از خدا بترسید (تا شرمنده شوند و دست از نزاع بردارند)». ◽️ قرآن مجید صادقان را در سوره ی بقره آیه ی ۱۷۷ چنین معرفى مى کند: «نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید (و تمام در فکر تغییر قبله باشید) بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا ایمان داشته باشد… و در برابر مشکلات و بیمارى ها و در میدان جنگ استقامت به خرج دهد. آنها کسانى هستند که راست مى گویند و آنها پرهیزگارانند». 📌▫️ تعبیر به «مواطن» ممکن است اشاره به میدان هاى نبرد باشد، همان طور که در قرآن مجید آمده است: و ممکن است معنى گسترده اى داشته باشد که هرگونه مقابله با دشمنان را چه در میدان نبرد و چه در غیر آن شامل شود.   ◽️منظور از غضب براى خدا این است هنگامى که حدى از حدود الهى شکسته شود یا مظلومى گرفتار ظالمى گردد انسان خشمگین شود و به دفاع برخیزد.   📌▫️در حدیثى مى خوانیم هنگامى که موسى(علیه السلام) از خداوند سؤال کرد: چه کسانى را روز قیامت که سایه اى جز سایه ی تو نیست در سایه ی عرشت قرار مى دهى؟ خداوند به او وحى فرمود و گروهى را برشمرد از جمله فرمود:  ◽️ «کسانى که به سبب حلال شمردن محارم الهى خشمگین مى شوند همچون پلنگى که مجروح شده است». ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند(عج) 📌زارع پور 📚 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۱ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش هفتم   🔻"شرح حکمت ۳۱ "    ۲ـ ۱ـ شناخت اقسام کفر و تردید  ✨ امام علی(علیه السلام) در این بخش از کلام خود به تبیین پایه هاى کفر می پردازد.  📌▫️ امام در واقع موانع شناخت و عوامل انحراف از حق و هایى که در برابر فکر انسان قرار مى گیرد و مانع از مشاهده ی حقایق مى گردد را بیان فرموده، زیرا هر یک از عوامل چهارگانه بالا به تنهایى کافى است انسان را از معرفت حق باز دارد و در بیراهه ها سرگردان سازد تا چه رسد به این که چهار عامل جمع شود.  ▫️آن گاه در ادامه مى فرماید: «آن کس که تعمق و کنجکاوى ناصواب پیشه کند هرگز به حق باز نمى گردد».  📌▫️منظور از «تعمق» جستجوگرى بیش از حد است مخصوصاً در امورى که رسیدن به کنه آن مشکل یا غیر ممکن است.  ▫️در روایات اسلامى آمده است که درباره ی ذات خدا فکر نکنید، بلکه در صفات و خلق او بیندیشید (زیرا ذات او نامتناهى از هر جهت است و فکر هیچ انسانى به کنه ذات او نمى رسد). 🔺در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که مى فرماید: «درباره ی آفرینش خداوند سخن بگویید (و بیندیشید) و درباره ذات او سخن مگویید (و نیندیشید) زیرا بحث و گفت و گو در این باره چیزى جز بر حیرت انسان نمى افزاید». 📌▫️چه بسیار افرادى که بر اثر این تفکر ممنوع در بیراهه گرفتار شده یا وجود خدا را انکار نموده اند و یا قائل به وحدت وجود (به معناى وحدت موجود) شده اند.  ▫️نیز در کلمات قصار حضرت آمده است که وقتى از امام(علیه السلام) درباره قضا و قدر سؤال کردند فرمود: «راه تاریکى است در آن پا ننهید و دریاى ژرفى است در آن وارد نشوید و سرّ الهى است، براى پى بردن به آن خود را به زحمت نیفکنید». 📌▫️ البته در این گونه موارد به مقدارى که از طریق وحى یا در کلمات معصومان(علیهم السلام) وارد شده، انسان مى تواند وارد شود و بیش از آن نباید خود را گرفتار سازد.  ▫️در روایتى از على بن الحسین(علیه السلام) آمده است که درباره ی توحید از حضرتش سؤال کردند در پاسخ فرمود: «خداوند متعال مى دانست در آخر الزمان اقوامى مى آیند که در مسائل (مربوط به ذات و صفات خدا) تعمق و دقت مى کنند، از این رو سوره «توحید» و آیات آغازین سوره «حدید» تا (عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ) را نازل فرمود. پس هرکس ماوراى آن را بطلبد هلاک مى شود». ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) 📌زارع پور 📚 حکمت31 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۱ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام"بخش هشتم   🔻"شرح حکمت ۳۱ "    ۲ـ ۲ـ شناخت اقسام کفر و تردید    ▫️از این حدیث استفاده مى شود که این آیات، حداکثر معرفت ممکن را به تشنه کامان مى دهد. تعمق و سؤال بیش از اندازه حتى در مورد تکالیف شرعى نیز مورد نهى واقع شده است; قرآن مجید مى فرماید: «(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ); از امورى سؤال نکنید که اگر براى شما آشکار گردد شما را به زحمت مى افکند و ناراحت مى کند». 📌▫️مى دانیم بنى اسرائیل در داستان معروف ذبح گاو که در اوایل سوره «بقره» آمده بر اثر کثرت سؤال و تعمق در بیان تکلیف، خود را به زحمت فوق العاده اى افکندند. ▫️ آن گاه امام درباره ی تنازع مى فرماید: «آن کس که بر اثر جهل، بسیار به نزاع و ستیز برخیزد، نابینایى او نسبت به حق پایدار خواهد ماند».  📌▫️منظور از تنازع در اینجا همان جدال و نزاع در مباحث مختلف است که هرگاه ادامه یابد و هر یک از دو طرف بخواهند سخن خود را به کرسى بنشانند و نسبت به دیگرى برترى جویى کنند 🔺تدریجاً حق در نظر آنها پنهان مى شود و خودخواهى ها و برترى جویى ها مانع مشاهده حق مى گردد و چه بسیار هیچ کدام در آغاز بحث به گفته خود چندان مؤمن نباشد; ولى با ادامه جدال و نزاع کم کم باور مى کند که آنچه مى گوید عین حق و سخن طرف مقابل عین باطل است.  ▫️حال هرگاه این جدال و نزاع در مسائلى مربوط به خداشناسى و سایر عقاید دینى صورت گیرد، سبب مى شود که از راه راست منحرف گردد و گاه منجر به کفر گردد و گاه مى شود که نسبت به عقاید اصیل شک و تردید به خود راه مى دهد،    📌▫️ زیرا هنگامى انسان مى تواند در راه راست گام بگذارد که این گونه حجاب ها را از خود دور سازد و مخلصانه بیندیشد و به مصداق (وَالَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا) به سرمنزل مقصود برسد.  📌▫️ قرآن مجید مى فرماید: «همانان که در آیات الهى بى آنکه براى آنها آمده باشد به مجادله برمى خیزند، کارى که خشم عظیمى نزد خداوند و نزد کسانى که ایمان آورده اند بار مى آورد، این گونه خداوند بر قلب هر متکبر جبارى مهر مى نهد». ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند(عج) 📌زارع پور 📚 حکمت31 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام"   🔻"بهتر از خوب و بدتر از بد:" ✨وَ قَالَ (علیه السلام): فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ.   🔺امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «انجام دهنده كار نيك از كارنيكش بهتر است و انجام دهنده كار بد از كار بدش بدتر»; 🔻شرح حکمت۳۲ ◽️در اينكه چگونه فاعل خير بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود; وجوهى به نظر مى رسد: 1⃣نخست اينكه همواره فاعل از فعل قوى تر است به همين دليل اگر كار نيك باشد آن فاعل از كارش قوى تر و اگر كار بد باشد از كارش بدتر است. 2⃣ديگر اينكه شخصى كه كارى انجام مى دهد غالبا داراى ملكه آن است و آن ملكه مى تواند سرچشمه كارهاى فراوانى بشود، بنابراين اگر كسى را ببينيم كه مثلا يتيمى را نوازش مى كند و دست افتاده اى را مى گيرد مى دانيم كه او داراى صفتى است درونى كه مى تواند سرچشمه ده ها و گاه صدها و هزاران از اين گونه كارها شود و به همين دليل از كارش بهتر است. 3⃣سوم اينكه كسانى كه كار نيكى انجام مى دهند بسيار مى شود كه آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امكانات آن در اختيارشان نيست و به تعبير ديگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسيار بالاتر است و گاه به زبان جارى كرده مى گويند: 📌▫️افسوس كه بيش از آن توان نداريم و اگر مى توانستيم چنين و چنان مى كرديم. همين گونه، شروران بسيار مى شود كه داراى چنين باطنى هستند; يعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند. ▫️در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ وَ نِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَيَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لاَ يُدْرِكُهُ; 🔺نيت مؤمن از عملش بهتر است، زيرا كارهاى خيرى در دل دارد كه نمى تواند آنها را انجام دهد و نيت كافر بدتر از عمل اوست، زيرا كارهاى بدى در سر دارد که توان آن را ندارد».(1) 4⃣وجه چهارمى نیز بعضى براى این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیرى انجام مى دهد معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى کند و آن عوامل را به عقب مى راند و کار خیر را انجام مى دهد 📌▫️به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسى که کار بدى انجام مى دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود. به همین دلیل از عملش بدتر است.(2) ▫️البته منافاتى میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معناى حدیث جمع باشد.(3)   ادامه دارد 🔻پی نوشت: (1). بحارالانوار، ج 67، ص 190. (2). راه روشن، ج 1، ص 153. (3). سند گفتار حکیمانه: در مصادر نهج البلاغه آمده است: جمعى از دانشمندانى که بعد از مرحوم سیّد رضى مى زیسته اند آن را در کتاب خود ـ گاه با تغییراتى ـ آورده اند از جمله زمخشرى در ربیع الابرار در باب «الخیر و الصلاح» و آمدى در غررالحکم در حرف فاء و از کسانى که قبل از سیّد رضى مى زیسته اند و آن را در کتاب خود نقل کرده اند ابوعلى قالى (متوفاى 356) در کتاب خود به نام امالى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 30). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز به عنوان جزیى از خطبه «الوسیله» ذکر شده که در نهج البلاغه نیامده آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 157). ‏🌷هدیه به لبخند(عج) 📚 حکمت32 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۳ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش ۱) 🔻اعتدال در بخشش و حسابرسى   🌟«کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً»  🔺«بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش.»   🔻"شرح حکمت۳۳ "    ـ افراط و تفریط ممنوع! ✨امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى کند.  📌▫️مى دانیم بسیارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضایل اخلاقى را حد وسط در میان افراط و تفریط مى دانند.    ◽️ این مسئله هرچند عمومیت ندارد; ولى در مورد بسیارى از صفات از جمله فضیلت سخاوت صادق است که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته: اسراف و تبذیر، و بخل و تقتیر. مُبذّر از ماده «تبذیر» از ریشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشیدن دانه است;  📌▫️ ولى چون این واژه در مورد اموال به کار رود به کار کسانى اطلاق مى شود که اموال خود را به صورت نادرست مصرف کرده و آن را حیف و میل مى کنند.  ◽️معادل آن در فارسى امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بى رویه و تبذیر اتلاف بى رویه است.  📌▫️البته این در صورتى است که این دو واژه در مقابل هم قرار گیرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممکن است مفهوم عامى داشته باشند.  ◽️«مُقتِّر» از ماده «تقتیر» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى که در مورد اموال به کار رود به معناى بخیل و خسیس بودن است. 📌▫️ «مقدّر» از ماده ی تقدیر به معناى مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است.    ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت33 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۳۳ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش ۱) 🔻اعتدا
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۳ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش ۲) 🔻اعتدال در بخشش و حسابرسى 📖قرآن مجید درباره ی مبذّرین مى فرماید: «حق خویشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا کن و تبذیر مکن، چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند».  ◽️در جاى دیگر درباره ی صفات والاى بندگان برگزیده و عباد الرحمان مى فرماید: «آنها کسانى هستند که هنگامى که انفاق مى کنند نه اسراف مى کنند و نه بخل و سخت گیرى دارند و در میان این دو، حد اعتدال را رعایت مى کنند».    📌▫️در اینجا این سؤال پیش مى آید که تاکید در میانه روى در انفاق چگونه با ایثار (مقدم داشتن دیگران بر خویشتن) که در حالات بسیارى از پیشوایان آمده سازگار است مثل آنچه در شأن نزول سوره «دهر» و داستان مسکین و یتیم و اسیر آمده و به دنبال آن آیه شریفه (وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً)نازل شد.  ◽️پاسخ این سؤال روشن است، مسئله ی اعتدال حکمى عام است و ایثار حکمى خاص که مربوط به موارد معینى است.    📌▫️به عبارت دیگر: اصل بر اعتدال در مسئله ی انفاق و ایثار یک استثناست. به علاوه، دستور به ایثار مربوط به جایى است که بخشش فراوان، نابسامانى فوق العاده اى در زندگى انسان ایجاد نکند و «ملوم» و «محسور» نگردد در غیر این صورت باید از دستور اعتدال پیروى کرد. ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت33 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۴نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام"   🔻 ـ راه بى نیازى   🌟 «أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى.»    «بهترین بى نیازى، ترک آرزوهاست.»   🔻"شرح حکمت " برترین غنا:  ✨ امام على(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پربارش درس بزرگى به همه طالبان غنا و بى نیازى مى دهد.  📌▫️«مُنى» جمع «أُمنیة» به معناى آرزو است و در این عبارت نورانى امام(علیه السلام)، منظور آرزوهاى دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است. ◽️ بدیهى است این گونه آرزوها غنا و بى نیازى را از انسان سلب مى کند، زیرا از یک سو چون همه آنها به وسیله ى خود انسان دست نیافتنى است او را وادار به متوسل شدن به این و آن مى کند و باید در مقابل هر انسانى خواه شریف باشد یا وضیع، باارزش باشد یا بى ارزش، دست حاجت دراز کند و این با غنا و بى نیازى هرگز سازگار نیست.  📌▫️از سوى دیگر براى رسیدن به چنین آرزوهایى باید در مصرف ثروت خود بخل ورزد و همه ى آن را ذخیره کند و عملاً زندگى فقیرانه اى داشته باشد.    از سوى سوم چنین کسى آرامش روح و فکر خود را باید براى رسیدن به این آرزوها هزینه کند.  ◽️ تمام این وابستگى ها زاییده ى آرزوهاى دور و دراز است; هرگاه آن آرزوها از صفحه فکر انسان پاک شود، انسان به غنا و بى نیازى پرارزشى دست مى یابد و به همین دلیل امام(علیه السلام) ترک این آرزوها را برترین و بهترین غنا شمرده است.  📌▫️در تعبیر دیگرى که در حکمت ۳۷۱ آمده است امام(علیه السلام) مى فرماید: «هیچ گنجى بى نیاز کننده تر از قناعت نیست (همان قناعتى که نقطه مقابل آرزوهاى طولانى محسوب مى شود)».  🌟امام هادى(علیه السلام) طبق روایتى که علامه مجلسى آن را از درة الباهرة نقل کرده است، فرمود: «غنا و توانگرى آن است که دامنه آرزو را کم کنى و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشى و فقر آن است که نفس آدمى سیرى ناپذیر و شدیدا (از رسیدن به همه آرزوها) نومید باشد» ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند(عج) 📌زارع پور 📚 حکمت34 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۵ نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" 🔻 ـ ضرورت موقعیّت شناسى ✨ «مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ.»  🔺«کسى در انجام کارى که مردم خوش ندارند، شتاب کند، در باره ی او چیزى خواهند گفت که از آن اطّلاعى ندارند.»   🔻"شرح حکمت "    ـ اثر نسبت هاى ناروا 📌▫️ عیب جویى و ذکر عیوب مردم هرچند آشکار باشد کارى است بسیار ناپسند و اگر کسى نیت امر به معروف و نهى از منکر داشته باشد نباید منکراتى را که از بعضى سر زده آشکارا و در ملأ عام بگوید، بلکه این گونه تذکرات باید خصوصى و مخفیانه باشد; ◽️ ولى به هر حال از آنجا که مردم از گفتن عیوب و کارهاى زشتشان به صورت آشکارا ناراحت مى شوند و در مقام دفاع از خود بر مى آیند. 📌▫️   یکى از طرق دفاع این است که گوینده را متهم به امورى مى کنند که چه بسا واقعیت هم نداشته باشد تا از این طریق ارزش سخنان او را بکاهند و بگویند:    فرد آلوده حق ندارد دیگران را به آلوده بودن متهم کند.  ◽️ بنابراین اگر انسان بخواهد مردم احترام او را حفظ کنند و نسبت هاى ناروا به او ندهند و حتى عیوب پنهانى او را آشکار نسازند باید از تعبیراتى که سبب ناراحتى مردم مى شود بپرهیزد و در یک کلمه، باید احترام مردم را حفظ کرد تا آنها احترام انسان را حفظ کنند و لذا در ذیل این جمله در خطبه «وسیله» آمده است: 📌▫️ «کسى که در جستجوى عیوب مردم باشد آبروى خود را به آنها بخشیده و کسى که سخن چینى کند افراد دور از او اجتناب مى کنند و نزدیکانش او را دشمن مى دارند».  ◽️مرحوم علامه مجلسى در بحارالأنوار روایت جالبى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود: «در مدینه اقوامى داراى عیوبى بودند آنها از ذکر عیوب مردم سکوت کردند، خداوند هم مردم را از ذکر عیوب آنها ساکت کرد. 📌▫️آنها از دنیا رفتند در حالى که مردم آنها را از هرگونه عیب پاک مى دانستند و (به عکس) در مدینه اقوام (دیگرى) بودند که عیبى نداشتند ولى درباره عیوب مردم سخن گفتند خداوند براى آنها عیوبى آشکار ساخت که پیوسته به آن شناخته مى شدند تا از دنیا رفتند». ◽️ ابن ابى الحدید از کامل مبرد نقل مى کند: هنگامى که «قتیبة بن مسلم» سمرقند را فتح کرد اثاث و وسایلى در کاخ هاى آنجا دید که امثال آن دیده نشده بود تصمیم گرفت بار عام دهد و مردم بیایند و موفقیت هایى را که نصیب او شده ببینند.  📌▫️مردم از هر سو به آنجا آمدند و به ترتیب مقاماتشان در آن مجلس نشستند. از جمله پیرمردى بود به نام «حُضَین». هنگامى که وارد شد برادر قتیبه گفت به من اجازه بده سخن درشتى به او بگویم.    ◽️ قتیبه گفت: این کار را نکن او جواب هاى تند و بدى مى دهد. برادر قتیبه اصرار کرد و رو به حضین کرد و گفت: اى ابو ساسان آیا از در وارد شدى یا از دیوار؟ حضین گفت: آرى (من از در وارد شدم زیرا) عمویت (اشاره به خودش کرد) سنش بیش از آن است که بتواند از دیوار وارد شود (و این اشاره به عمل زشتى بود که برادر قتیبه قبلا انجام داده بود و از دیوار خانه زنى بالا رفته بود و به او تجاوز کرده بود). 📌▫️امثال این داستان ها فراوان است و همه گواهى است بر آنچه امام(علیه السلام) بیان فرموده که هرگاه کسى به مردم چیزى بگوید که ناخوش دارند آنها نیز به او نسبت هاى ناروا مى دهند (یا اعمال زشت مخفیانه آنها را آشکار مى کنند) ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند(عج) 📌زارع پور 📚 حکمت35 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۶نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول) 🔻   ـ آرزوهاى طولانى و بزهکارى 🌟 «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ.»    🔺«کسى که آرزوهایش طولانى است کردارش نیز ناپسند است.» 🔻 «شرح حکمت »  📌▫️ ـ آرزوهاى طولانى و سوء عمل :    شک نیست که آرزوها انگیزه ی حرکت انسان براى هرگونه فعالیت است; جوانى که آرزو دارد به مقامات عالیه ی علمى برسد تلاش و کوشش را در فراگیرى علم افزایش مى دهد، ◽️کشاورزى که آرزو دارد مزارع پربار و باغ هاى سرشار از برکات مادى داشته باشد در امر کشاورزى فعالیت مى کند    و مادرى که آرزو دارد جوان برومندى در سنین آخر عمر در کنار او باشد در حفظ و تربیت فرزندش مى کوشد.  📌▫️همین معنا در حدیث معروف پیغمبر اکرم آمده است که فرمود: «آرزو براى امت من مایه ی رحمت است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادرى کودک خود را شیر نمى داد و هیچ باغبانى نهالى نمى نشاند».  ◽️ولى هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نیافتنى و یا غیر ضرروى و خارج از حد نیاز برود، طبیعى است که باید تمام تلاش و کوشش خود را براى رسیدن به آن بگذارد و همه چیز جز آن را فراموش کند و شب و روز به دنبال آن بدود. 📌▫️چنین کسى از یک سو آخرت را به کلى به دست فراموشى مى سپارد و از سوى دیگر براى رسیدن به هدف خود هر وسیله اى را مباح مى شمرد و از سوى سوم در مقابل هر کس خضوع ذلیلانه مى کند و سرانجام گرفتار «سوء العمل» مى شود که امام در جمله حکمت آمیز بالا به آن اشاره فرمود.  ◽️در حالى که اگر دامنه ی آرزو را کوتاه مى کرد و به آنچه مورد نیازش بود قناعت مى نمود، وقت کافى براى رسیدن به وظایف الهى و اندوختن ذخیره هاى آخرت پیدا مى کرد و از آلوده شدن به حرام در امان مى ماند و عزت و کرامت خود را بر باد نمى داد.ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) و 📌زارع پور 📚 حکمت36 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۳۶نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول) 🔻   ـ
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۶نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش دوم) 🔻   ـ آرزوهاى طولانى و بزهکارى 🌟 «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ.»    🔺«کسى که آرزوهایش طولانى است کردارش نیز ناپسند است.» 🔻 «شرح حکمت »  📌▫️ ـ آرزوهاى طولانى و سوء عمل ۲: ◽️در حدیثى قدسى که در کتاب شریف کافى آمده مى خوانیم: خداوند به موسى بن عمران فرمود: «آرزوهایت را در دنیا طولانى مکن که مایه ی قساوت قلب تو مى شود و شخص قسىّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود».  📌▫️روشن است، قساوت و سنگدلى ناشى از فراموش کردن ذکر خدا و یاد مرگ و قیامت است و افرادى که گرفتار آرزوهاى دراز هستند هم خدا را فراموش مى کنند و هم مرگ و قیامت را.  ◽️اولیاى خدا به قدرى آرزوهایشان کوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند که هر لحظه احتمال مى دادند فرمان رحیل و کوچ کردن از دنیا صادر شود. در حدیث پرمعنایى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: 📌▫️ «قسم به آن کسى که جان محمد به دست اوست هرگز پلک هاى چشم من به هم نخورد مگر این که گمان مى بردم که پیش از آنکه پلک ها به روى هم بیایند قبض روح شوم». منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است.   ◽️حدیث معروفى است که هم از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و هم از امیر مؤمنان على(علیه السلام)نقل شده که فرمودند: خطرناک ترین چیزى که بر شما مى ترسیم پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دراز است، زیرا پیروى از هواى نفس انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى دراز موجب نسیان آخرت مى شود.  📖قرآن مجید هم مى گوید: یکى از دام هاى مهم شیطان همین طول امل است: «(وَقالَ لاََتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصیباً مَفْرُوضاً * وَلاَُضِلَّنَّهُمْ وَلاَُمَنِّیَنَّهُمْ وَلاَمُرَنَّهُمْ… یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً); 📖شیطان چنین گفته که از بندگان خود سهم معینى خواهم گرفت; آنها را گمراه مى کنم و به آرزوها سرگرم مى سازم و به آنها فرمان مى دهم… شیطان به آنها وعده هاى دروغین مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فریب و نیرنگ به آنها فرمان نمى دهد» ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند امام زمان(عج) 📌زارع پور 📚 حکمت36 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۷نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول)    🔻ـ ضرورت ترک آداب جاهلى  📌▫️(در سر راه صفین دهقانان شهر انبار  تا امام را دیدند پیاده شده، و پیشاپیش آن حضرت مى دویدند. فرمود : چرا چنین مى کنید ؟گفتند عادتى است که پادشاهان خود را احترام مى کردیم، فرمود) ◽️«به خدا سوگند که امیران شما از این کار سودى نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت مى افکنید و در آخرت دچار رنج و زحمت مى گردید، و چه زیانبار است رنجى که عذاب در پى آن باشد، و چه سودمند است آسایشى که با آن، امان از آتش جهنّم باشد.» 🔻«شرح حکمت »  ◽️ـ تشریفات زشت و زیان آور 📌▫️در زمان هاى گذشته معمول بوده ـ و هم اکنون نیز در بعضى از نقاط جهان معمول است ـ که اهل یک کشور یا اهل یک شهر براى تعظیم امرا و سلاطین اعمالى انجام مى دادند که نشانه نهایت ذلت بود. ◽️آنها نیز از این رفتار خشنود مى شدند، چراکه علاقه داشتند همواره شهروندانشان خود را ذلیل وخوار و بى مقدار در برابر آنها بدانند تا فکر قیام در مغزشان خطور نکند و سلطه آنان باقى بماند. 📌▫️ولى اسلام که به انسان ها شخصیت داده و آدمى را مسجود فرشتگان و اشرف مخلوقات مى داند و جهان را مسخر او مى شمرد، اجازه نمى دهد افراد با ایمان براى بزرگداشت امرا تن به کارهاى ذلیلانه بدهند. ◽️ به یقین اگر به جاى حضرت على(علیه السلام) معاویه بود آنها را به این کار تشویق مى کرد ولى امام به آنها هشدار داد و به سه دلیل آنان را بر حذر داشت. 1⃣نخست این که امرا هیچ گونه نفع عاقلانه اى از این کار نمى برند، بلکه ممکن است باعث غرور و کبر آنها شود و شخصیت خود را گم کنند. 2⃣ دیگر این که زحمت فوق العاده اى بر دوش توده هاى مردم مى افتد و گاه ممکن است در چنین شرایطى افرادى ضعیف زیر دست و پا بمانند.  3⃣سوم این که این عمل ناصالح مایه ی گرفتارى در آخرت مى شود، زیرا نوعى شرک محسوب مى شود. 📌▫️به عکس، اگر آنها به احترامات معقول قناعت کنند و به جاى این مشقت، آرامش را براى خود بپذیرند، آرامشى که امان از آتش دوزخ را نیز به همراه دارد، هم امرا گرفتار کبر و غرور نمى شوند و هم مردم مشقت توأم با ذلت را نمى بینند و هم در آخرت سربلند خواهند بود. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) و لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت37 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۳۷نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول)    🔻ـ
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۷نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش دوم ) 🔻 «شرح حکمت » 📌▫️قابل توجه است که در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: روزى امیر مؤمنان به سراغ اصحابش آمد در حالى که بر مرکب سوار بود. گروهى پشت سر حضرت به راه افتادند. امام نگاهى به آنها کرد و فرمود: با من کارى داشتید؟ ◽️ عرض کردند: نه یا امیرالمؤمنین ولى دوست داریم همراه تو راه برویم.    امام به آنها فرمود: «برگردید، زیرا راه رفتن پیاده در کنار سوار موجب مفسده (غرور و خودبرتربینى) براى شخص سوار و سبب ذلت براى پیاده است».  📌▫️سپس امام صادق(علیه السلام) افزود: دفعه دیگرى باز امام سوار بود و جمعى پشت سر او پیاده به راه افتادند. امام(علیه السلام)فرمود: «بازگردید، زیرا صداى کفش ها پشت سر انسان ها موجب فساد دل هاى احمقان مى شود (نوکى جمع أنوَک بر وزن أحمق و به معناى احمق است». ◽️ باید توجه داشت که هدف از این سخنان این نیست که مردم، بزرگان را احترام نکنند، بلکه منظور این است که احتراماتى که نسبت به شاهان و مانند آنها داشتند و نشانه ی ذلت و بدبختى احترام کنندگان بوده و مایه ی غرور و نخوت احترام شوندگان ترک شود.   📌▫️ نکته ی روایت «نصر بن مزاحم» از آنچه «نصر بن مزاحم» در کتاب صفین آورده استفاده مى شود که دهقان هاى شهر انبار علاوه بر این کار اسب ها و غذاهاى خوب براى امام و لشکریان و علف بسیار براى مرکب هاى آنها را به عنوان هدیه آورده بودند و امام افزون بر این که مراسم ذلت بار آنها را تخطئه کرد افزود: ◽️ «امّا این چهارپایانى که آورده اید ما مى پذیریم; ولى به عنوان خراجتان قبول مى کنیم و غذاهایى را هم که آورده اید در صورتى مى پذیریم که قیمت آن را از ما بگیرید».  📌▫️ البته پذیرفتن هدیه مسلمان نه تنها عیب نیست، بلکه سنّتى است و حتى در روایات گفته شده که از پذیرش هدیه برادران مسلمان خوددارى نکنید، ولى هدف امام این بوده که این سنّت نادرست را بشکند که براى در امان ماندن از شرّ امرا براى آنان هدایایى مى بردند و روشن سازد که حکومت اسلامى همچون حکومت سلاطین جبار نیست. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت37 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۸نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول) 🔻ـ ارزش ها و آداب معاشرت با مردم (به فرزندش امام حسن علیه السّلام فرمود)    🔺پسرم! چهار چیز از من یاد گیر (در خوبى ها)، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى کنى زیان نبینى: الف-  خوبى ها    ۱- همانا ارزشمندترین بى نیازى عقل است،    ۲- بزرگ ترین فقر بى خردى است،    ۳- ترسناک ترین تنهایى خودپسندى است.    ۴- و گرامى ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست. ب-  هشدارها    ۱- پسرم! از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زیانت مى کند.    ۲- از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى دارد.    ۳- از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى فروشد.    ۴- و از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند، دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور مى نمایاند. 🔻«شرح حکمت »۱  📌▫️امام علیه السّلام چرا نفرمود من هشت چیز را به تو توصیه مى‌ کنم، بلکه فرمود: چهار چیز و چهار چیز. ◽️ پاسخ سؤال این است که امام مى‌ خواهد بدین وسیله مخاطب را متوجه تفاوت این دو را با هم سازد، زیرا چهار قسمت اول ناظر به صفات «اخلاقى» است و چهار قسمت دوم ناظر به امور «رفتارى» و اضافه بر این چهار قسمت اول از باب اوامر است و چهار قسمت دوم از باب نواهى. ◽️امام در چهار قسمت اول نخست مى‌فرماید: «(فرزندم) بالاترین سرمایه ‌ها عقل است»؛ 📌▫️(إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ). انسانى که داراى عقل کافى است هم از نظر معنوى غنى است و هم از نظر مادى؛ از نظر معنوى عقل، او را به سوى خدا و اعتقاد صحیح و فضایل اخلاقى واعمال صالحه دعوت مى‌کند، ◽️زیرا عواقب شوم رذایل اخلاقى را به خوبى درک مى‌نماید و او را از آن باز مى‌دارد و در امور مادى با حسن تدبیر و همکارى صحیح با دیگران و تشخیص دوست و دشمن و درک فرصت‌ها و استفاده صحیح از نیروى دیگران به فواید و برکات مادى مى‌رساند، بنابراین سرمایه پیروزى در دنیا و آخرت عقل است. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند امام زمان علیه السلام تسلیت 📌زارع پور 📚 حکمت38 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۳۸نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش اول) 🔻ـ ار
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۸نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" (بخش دوم ) 🔻«شرح حکمت » ◽️استثنایى که بعضى از شارحان به این اصل کلى زده‌اند که منظور از عقل، آنجاست که از طریق مشورت نتوان کارى کرد صحیح به نظر نمى‌رسد، زیرا در مورد مشورت نیز عقل است که انسان را به استفاده از افکار دیگران و عمل کردن به نتیجه مشورت دعوت مى‌کند.    📌▫️نقطه ى مقابل جمله ى اول چیزى است که امام علیه السلام در دومین جمله از گفتار حکیمانه خود بیان کرده است. مى‌فرماید «بزرگ‌ترین فقر حماقت و نادانى است». ◽️ زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى‌دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى‌دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. 📌▫️در دنیا نیز بر اثر ندانم‌ کارى‌ها دوستان خود را از دست مى‌دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى‌ شمرد.  ◽️بخل و تنگ‌ نظرى که لازمه ی حماقت است مردم را به او بدبین مى‌ کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را ازدست مى ‌دهد و به همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى ‌شود. 📌▫️یکى از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیمارى است که نه دارو مى‌ خورد و نه پرهیز مى‌کند. ◽️هنگامى که از آن حضرت صادق علیه السًلام سؤال کردند احمق کیست گفت: احمق کسى است که تنها به رأى خود و شخص خود عقیده دارد و تمام فضیلت را براى خود روا مى‌دارى وچیزى بر ضد خود قائل نیست، حق را به طور کامل براى خود مى‌شمرد و هیچ حقى براى دیگرى بر خود روا نمى‌داند.    📌▫️ سپس در سومین جمله از این کلمات نورانى مى‌فرماید: «بدترین تنهایى ووحشت خودبینى و خودپسندى است».  ◽️«وحشت» در لغت هم به معناى تنهایى آمده است و هم به معناى ترس وناراحتى ناشى از آن و به یقین، افراد خودبزرگ ‌بین دوستان خود را به زودى از دست مى‌دهند، زیرا مردم حاضر نیستند زیر بار چنین افراد خودبین وخودخواهى بروند و به این ترتیب در زندگى تنهاى تنها مى ‌مانند. 📌▫️ سرانجام در چهارمین دستور انسان‌ساز مى‌ فرماید: «برترین حسب و نسب اخلاق نیک است» ◽️حسب در لغت هم به شرافت‌هاى ذاتى و صفات برجسته اطلاق شده و هم به شرافت پدران و اجداد، بنابراین منظور امام این است که بالاترین شرافت ذاتى واکتسابى از پدران و اجداد دارا بودن حسن خلق است، 🔺 زیرا بیش از هر چیز جاذبه دارد و قلوب را متوجه انسان مى‌ کند و شرافت‌هاى دیگر تا این حد توان ندارند. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت38 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۳۹نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" 🔻   ـ جایگاه واجبات و مستحبّات    «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ.»    «عمل مستحب  انسان را به خدا نزدیک نمى گرداند، اگر به واجب زیان رساند.» 🔻 « شرح حکمت »  ◽️روشن ترین تفسیرى که براى این گفتار حکیمانه امام(علیه السلام) به نظر مى رسد این است که هرگاه کارهاى مستحب ضررى به واجبات بزند ارزش آن کاسته مى شود و ثواب آن کم مى گردد، مثل این که کسى از سر شب تا بعد از نیمه شب مشغول عزادارى باشد ولى خواب بماند و نماز صبح او قضا شود.  📌▫️همه مى گویند آن مستحبى که به این فریضه لطمه زد کم ارزش است. یا این که به سراغ کارهاى خیر و کمک به مستمندان برود; ولى در اداى دیون خود و یا حج واجب کوتاهى کند.    ◽️دلیل آن هم روشن است فرائض و واجبات مصالحى دارد که اگر ترک شود به انسان لطمه جدّى مى زند در حالى که مستحبّات چنین نیست و به این مى ماند که کسى داروى اصلى درد خود را رها کرده و به داروهاى اضافى و غیر ضرورى بپردازد. 📌▫️ در حدیثى که در غررالحکم از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «چهار چیز است که دلیل بر سقوط دولت ها مى شود: ضایع ساختن اصول، و چسبیدن به فروع و مقدم داشتن اراذل و مؤخر داشتن افاضل».  ◽️تفسیر دیگرى که براى این گفتار حکیمانه است این که در بعضى از عبادات اگر واجبات را رها کنند و به مستحبات بپردازند مستحب اساساً باطل است; مانند کسى که روزه قضاى واجب بر اوست اگر روزه مستحب بگیرد از اساس باطل است و یا این که حج واجب را رها کند و به سراغ حج مستحب برود که به عقیده جمعى حج مستحب او باطل است.    📌▫️ احتمال سوم نیز در تفسیر این سخن این است که اشاره به مسئله ی ضدین که در علم اصول آمده باشد، زیرا جمعى معتقدند که امر به شى نهى از ضدّ خاص آن مى کند و بر این اساس معتقدند کسى که بدهکارى فورى داشته باشد اگر در وسعت وقت نماز بخواند نماز او باطل است، ◽️زیرا انجام نماز در وسعت وقت به واجب فورى لطمه زده و چون امر به شى نهى از ضد مى کند این نماز قابل تقرب نیست و باطل است; 📌▫️ ولى اخیراً محققان این مطلب را نپذیرفته اند و امر به شى را سبب نهى از ضد خاص نمى دانند. البته جمع میان همه این تفسیرها نیز منعى ندارد; ولى مناسب تر همان تفسیر اوّل است. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخند امام زمان علیه السلام لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت39 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۰نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" 🔻 ـ راه شناخت عاقل  ✨ «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.»   🔺 «زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.» 🔻«شرح حکمت »  📌▫️  ـ فرق جایگاه زبان عاقل و احمق    آنچه امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه بیان فرموده کنایه زیبایى است درباره ی کسانى که سنجیده یا نسنجیده سخن مى گویند.  ◽️اشاره به این که انسان عاقل نخست اندیشه مى کند سپس سخن مى گوید در حالى که احمق نخست سخن مى گوید و بعد در اندیشه فرو مى رود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است; ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او. 📌▫️ همین عبارت با شرح جالبى در خطبه ۱۷۶ آمده است و در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «زبان انسان با ایمان پشت قلب (و فکر) او است، لذا هنگامى که مى خواهد سخنى بگوید نخست در آن تدبّر مى کند سپس بر زبانش جارى مى سازد، ولى زبان منافق جلو قلب او است، لذا هنگامى که تصمیم به چیزى مى گیرد بدون هیچ گونه تدبّر بر زبانش جارى مى سازد». ◽️از آنجا که على(علیه السلام) باب علم پیامبر(صلى الله علیه وآله) است این سخن را از او آموخته است. امام حسن عسکرى(علیه السلام) این سخن را با عبارت لطیف دیگرى بیان فرموده: «قلب (و فکر) احمق در دهان او و دهان شخص حکیم در قلب اوست!». 📌▫️مرحوم سیّد رضى پس از ذکر این کلام حکمت آمیز مى گوید: «این سخن از مطالب شگفت انگیز و پرارزش است و منظور این است که عاقل زبانش را به کار نمى گیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت; ولى احمق سخنانى که از زبانش مى پرد و حرف هایى که بدون دقت مى گوید بر مراجعه به فکر و اندیشه و دقت رأیش پیشى مى گیرد، بنابراین گویا زبان عاقل پشت قلب او قرار گرفته و قلب احمق پشت زبان اوست». ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت40 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۱نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش اول 🔻 ـ راه شناخت احمق   ✨ «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِی فِیهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ.» 🔺  «قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.» 🔻«شرح حکمت»    ـ باز هم فرق عاقل و احمق 📌▫️مرحوم سیّد رضى در آغاز این سخن حکیمانه مى گوید: «همان جمله پرمایه قبل از امام(علیه السلام) به تعبیر دیگرى بدین صورت نقل شده است: «قلب احمق در دهان اوست و زبان عاقل در درون قلبش قرار دارد».  ◽️سپس مى افزاید: «و هر دو یک معنا را بازگو مى کنند»; (وَمَعْناهُما واحِدٌ.). تفاوت این دو تعبیر آن است که در تعبیر اول مى فرماید: زبان عاقل پشت قلب (عقل) اوست. در اینجا مى فرماید: در درون قلب اوست و در آنجا مى فرمود: قلب احمق پشت زبان اوست و در اینجا مى فرماید: در دهان اوست. 📌▫️به یقین هر دو بیان تعبیرى کنایى زیبا و صحیحى است و هر دو اشاره به یک حقیقت دارد و آن این که افراد عاقل بى مطالعه، فکر و دقت سخن نمى گویند; ◽️حسن و قبح، سود و زیان، مناسبت و عدم مناسبتِ گفتار خود را به دقت بررسیده و سپس آن را بر زبان جارى مى کنند در حالى که افراد نادان به عکس آن هستند; سخنى را بى مطالعه مى گویند و بعد که به آثار زیانبارش برخورد کردند در فکر فرو مى روند که آیا صلاح بود ما چنین سخنى را بگوییم؟ 📌▫️در کتاب محجة البیضاء همین مضمون کلام امام(علیه السلام) با شرح بیشترى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که مى فرماید: ◽️ «زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى مى کند سپس بر زبانش جارى مى سازد ولى زبان منافق جلو قلب (عقل) اوست هنگامى که تصمیم به چیزى بگیرد بدون مطالعه بر زبانش جارى مى سازد». ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت40 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۱نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش دوم 🔻 ـ راه شناخت احمق   ✨ «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِی فِیهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ.» 🔺  «قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.» 🔻«شرح حکمت»    ◽️ـ در حدیث دیگرى از امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى خوانیم: «سخنانى که بر زبان هر انسانى جارى مى شود دلیل بر میزان عقل اوست». 🔺نیز در همان کتاب در عبارت کوتاه ترى آمده است: «سخن انسان معیار عقل اوست».  📌▫️در ادامه ی همین کلمات قصار در جمله ۳۹۲ خواهد آمد: «سخن بگویید تا شناخته شوید; زیرا شخصیت انسان زیر زبان او پنهان شده است». ◽️ هرگاه در مورد عبادات و طاعات و گناهان و سیئات دقت کنیم مى بینیم قسمت عمده ی طاعات با زبان و قسمت مهم گناهان نیز با زبان است، بنابراین زبانى که در اختیار صاحبش نباشد بلاى بزرگى است و به عکس، زبانى که در اختیار عقل انسان باشد منبع برکات و طاعات فراوانى است.  📌▫️نکته ی مفهوم واقعى عقل و حمق در اینجا این سؤال پیش مى آید که عقل و حماقت در انسان ها ذاتى ایشان است; نه عاقل را مى توان بر عقلش ستایش کرد و نه احمق را بر حماقتش نکوهش.  ◽️پاسخ سؤال این است که منظور در اینجا عقل و حماقت اکتسابى است. کسى که ذاتا احمق است در واقع نوعى بیمارى دارد که در صورت امکان باید به وسیله دیگران معالجه شود; 🔺ولى گاه انسان حماقت را با اراده خود فراهم مى سازد; با نیکان و پاکان و عاقلان و خردمندان معاشرت نمى کند و بر عکس به دنبال هواى نفس مى رود و با افراد نادان و شرور طرح دوستى مى ریزد، 📌▫️تحصیل علم را رها مى کند و با اختیار خود در وادى جهل گام بر مى دارد و هنگامى که مسئله سرنوشت سازى پیش آید با این که مى تواند تأمل کند، به مشورت بپردازد و از این و آن نظر بخواهد همه اینها را ترک کرده و بى گدار به آب مى زند و گرفتار غرقاب مى شود. ◽️  نکوهش حضرت از چنین حماقتى است. همان گونه که امام(علیه السلام) در غررالحکم مى فرماید: «عقل غریزه اى است که با علم و تجربه افزون مى شود. (و در نقطه مقابل با ترک علم و عدم بهره گیرى از تجارب ضایع مى گردد)». ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لزوم 📌زارع پور 📚 حکمت41 ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش اول 🔻ـ بیمارى و پاک شدن گناهان  ✨  (و به یکى از یارانش که بیمار بود فرمود) 🔺 خدا آنچه را که از آن شکایت دارى (بیمارى) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیمارى پاداشى نیست امّا گناهان را از بین مى برد، و آنها را چونان برگ پاییزى مى ریزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست ها و قدم هاست، و خداى سبحان به خاطر نیّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد. 🔻«شرح حکمت »  📌▫️ بیمارى و ریزش گناهان مطابق این روایت، امام(علیه السلام) هنگامى که یکى از یاران خود را بیمار مى بیند (ضمن احوال پرسى) به او مى فرماید: «خداوند این درد و بیمارى تو را سبب ریزش گناهانت قرار داد».  ◽️این بشارت بزرگى بود که امام(علیه السلام) به آن یار بیمار داد که قطعا سبب شادى او شد، و فشار درد و بیمارى را براى او کاست و روحیه اى را که بیمار براى مبارزه با مرض باید پیدا کند در او دمید.  📌▫️مى دانیم درد و رنج ها و بلاها و حوادث ناگوار فلسفه ها متعددى دارد; یکى از آن فلسفه ها آمرزش گناهان است; یعنى خداوند مى خواهد بنده ی صالحش را که لغزشى داشته در همین دنیا پاک کند تا حساب او به قیامت نیفتد. ◽️ اضافه بر این، انسان در حال بیمارى توجه خاصى به خدا پیدا مى کند و گاه به یاد مرگ مى افتد و از گناهان خود توبه مى کند و همین بیدارى و آگاهى و توبه نیز سبب دیگرى براى ریزش گناهان اوست. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۲ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش اول 🔻ـ بیما
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش دوم 🔻ـ بیمارى و پاک شدن گناهان 🔻«شرح حکمت »  📌▫️ آن گاه امام راز این نکته را که چرا فرمود: بیمارى سبب سقوط گناهان است و نفرمود: پاداش و اجر دارد، بیان مى کند و مى فرماید: «زیرا بیمارى پاداشى در آن نیست; ولى گناهان را مى ریزد، همچون ریزش برگ درختان». ◽️ «حطّ» به معناى هرگونه ریزش و پایین آوردن است و «حتّ» در اصل به معناى ریزش برگ از درختان است. سپس براى توضیح بیشتر مى فرماید: «اجر و پاداش، تنها در گفتار به زبان و عمل با دست و پاست». 📌▫️ روشن است که پاداش مربوط به عمل است; خواه با زبان انجام گیرد و یا با اعضاى بدن انسان; ولى یک بیمارى ناخواسته که به انسان عارض مى شود کارى نیست که او انجام داده باشد تا خداوند اجر و پاداشى براى او قرار دهد. ◽️البته اگر این بیمارى بر اثر اعمال و طاعاتى باشد; مثلا سرباز مجاهدى که به سوى میدان جنگ مى رود، خسته و ناتوان و بیمار گردد این بیمارى که زاییده اطاعات اوست ممکن است اجر داشته باشد، ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۲ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش دوم 🔻ـ بیما
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش سوم 🔻ـ بیمارى و پاک شدن گناهان 🔻«شرح حکمت »  ◽️سپس امام(علیه السلام) در پایان این سخن مى افزاید: «خداوند سبحان کسانى را از بندگانش که بخواهد (و لایق بداند)، به موجب صدق نیت و پاکى باطن داخل بهشت مى کند».  📌▫️اشاره به این که خداوند به نیت خوب و اراده اعمال صالح به انسان پاداش مى دهد، زیرا نیت و اراده، عملى است باطنى که در بسیارى از روایات براى آن پاداش ذکر شده است. ◽️سریره ی صالح و باطن نیکو نیز مولود اعمال صالحى است که در گذشته انجام داده و آن هم داراى پاداش نیک است. 📌▫️گاه کسانى هستند که تصمیم بر کارهاى نیک گسترده اى دارند; ولى دستشان به جایى نمى رسد و یا در سایه خودسازى داراى سریره صالحه شده اند.    خداوند به لطف و کرمش، این گونه افراد را وارد بهشت مى کند. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۲ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش سوم 🔻ـ بیما
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۲نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش چهارم 🔻ـ بیمارى و پاک شدن گناهان 🔻«شرح حکمت »  ◽️مرحوم سیّد رضى در ذیل این کلام حکمت آمیز (گویا نیاز به توضیح دیده و با عبارات شیوایى آن را شرح مى دهد و) مى گوید: «آنچه امام(علیه السلام) فرموده راست و درست است; بیمارى اجر و پاداش ندارد، چرا که از قبیل امورى است که استحقاق عوض دارد (نه اجر و ثواب) 📌▫️زیرا عوض و پاداش را انسان در مقابل کارهاى خداوند نسبت به بندگانش مانند بیمارى ها و مانند آن مستحق مى شود; اما اجر و ثواب، در مقابل فعل بندگان است، بنابراین بین این دو فرق است; فرقى که امام با آن علم نافذ و نظریه صائب خود به آن اشاره فرموده است» ◽️ در واقع مرحوم سیّد رضى به نکته تازه اى اشاره مى کند و آن فرق میان عوض با اجر و پاداش است; یکى را مربوط به فعل خدا مى داند و دیگرى را مربوط به فعل بندگان خدا. 📌▫️این شبیه چیزى است که متکلمان در علم کلام گفته اند که خداوند حکیم اگر گروهى را گرفتار آفات و بلاها مى کند حکمتش ایجاب مى کند که در برابر آن عوضى به آنها بدهد وگرنه با حکمت خدا سازگار نیست.  ◽️بدیهى است انسان در مشکلات بیش از هر زمان دیگر به یاد خداست مخصوصاً در حال بیمارى که افزون بر یاد خدا به فکر مرگ و معاد و قیامت نیز مى افتد و از گناهان خود توبه مى کند و سعى دارد مسیر زندگى نادرست خویش را اصلاح کند و روشن است که در چنین حالتى دعا به استجابت مقرون تر است. مجموعه این جهات سبب مى شود که گناهان انسان به سبب بیمارى فرو بریزد. 📌▫️این نکته نیز شایان توجه است که در بعضى از روایات اجر و ثواب هایى براى بیمارى ذکر شده که منظور از آن همان فرو ریختن گناهان و یا تفضلات الهى به بیماران با ایمانى است که تقصیرى در ابتلاى به بیمارى نداشتند. ◽️ از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که عباداتى که انسان در حالت سلامت انجام مى داد اگر بر اثر بیمارى ترک شود خداوند از باب تفضل ثواب آنها را براى او مى نویسد. ‏🌷هدیه به لبخند (عج) 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۲ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۳نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش اول 🔻ـ الگوهاى انسانى  ✨«یَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً.»  (در یاد یکى از یاران، «خبّاب بن أرت» فرمود)  🔺«خدا خبّاب بن أرت  را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.» 🔻«شرح حکمت »   ◇ـ مجاهدى وارسته     ◽️ امام(علیه السلام) در این گفتار پرمایه خود تعریف و تمجیدى از یکى از مجاهدان اسلام و مسلمانان راستین به نام «خبّاب بن الارتّ» دارد، اوصافى که مى تواند براى همه الگو باشد و از آن پند و اندرز گیرند. ✨امام علی(علیه السلام) در اینجا پنج وصف مهم براى خبّاب به دنبال طلب رحمت الهى، براى او ذکر مى کند: 1⃣ نخست اسلام وى از روى عشق و علاقه و رغبت است نه از روى ترس و نه از روى طمع و نه به سبب تقلید کورکورانه.  📌▫️ آرى او اسلام را به خوبى شناخت و به آن عشق ورزید و مسلمان شد و بهترین دلیل براى عشق و علاقه ی او به اسلام این بود که بارها مشرکان او را شکنجه کردند که دست از اسلام بر دارد، شکنجه ها را تحمل کرد و دست از دامان پیامبر نکشید.  2⃣وصف دوم اینکه او جزء مهاجران بود و مهاجرتش براى اطاعت خدا صورت گرفت. شاید هجرت بعضى از مکه به مدینه براى ترس از مشرکان یا طمع در آینده ی اسلام بود; ◽️ ولى این مرد مجاهد تنها به موجب اطاعت خداوند هجرت کرد و مى دانیم هجرت مهاجران فصل جدیدى در تاریخ اسلام گشود، زیرا آنها با انصار مدینه دست به دست هم داده لشکر نیرومندى براى اسلام فراهم شد که در سایه ی آن توانست در مبارزات خود با دشمنان پیروز گردد و حکومت اسلامى به کمک آنها تحقق یابد. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۳ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝#شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه 🔎"حکمت ۴۳نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش اول 🔻ـ الگو
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۳نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش دوم 🔻«شرح حکمت »    📌▫️جالب این که در حالات خبّاب نوشته اند که او در میدان بدر و تمام غزواتى که بعد از آن صورت گرفت از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) جدا نشد. 3⃣ سوم اینکه او مرد قانعى بود و زندگى ساده و زاهدانه اى داشت و مى دانیم افراد قانع افرادى عزیز و سربلندند و در برابر ثروتمندان از خدا بى خبر هرگز سر تعظیم فرود نمى آورند.    در حقیقت او در این کار از پیغمبر گرامى اسلام الگو مى گرفت. 4⃣  در چهارمین جمله خشنودى او را از تقدیرات الهى بیان مى کند با این که او دوران هاى سخت و طوفانى اسلام را از نزدیک مشاهده کرد و زجر بسیار کشید و تحمل شدائد نمود; اما با این حال همیشه از خدا راضى بود; راضى از مقدرات الهى و به پاداش هاى نیک. 📖 قرآن مجید درباره گروهى از مؤمنان راستین مى فرماید: «(رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْه); هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از خدا» و درباره صاحبان نفس مطمئنه مى فرماید: «(راضِیَةً مَرْضِیَّةً); هم آنها از خدا خشنود بودند و هم خدا از آنها خشنود». ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج)و نائب برحقش لبیک یا حسین است 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۳ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📝 🔎"حکمت ۴۳نهج البلاغه ی امام علی علیه السّلام" بخش سوم 🔻«شرح حکمت » 5⃣ در پنجمین و آخرین توصیف مى فرماید: او در تمام عمر مجاهد بود; در مکه جهادى آمیخته با شکنجه داشت. مشرکان آتش افروختند، او را به پشت بر آتش خواباندند به گونه اى که قسمت زیادى از پشت او سوخت; ولى هرگز از اسلام باز نگشت. 📌▫️در اواخر عمرش به کوفه رفت و در سال ۳۷ و بعضى گفته اند ۳۹ هجرى چشم از جهان بربست. بعضى گفته اند در جنگ صفین و نهروان در لشکر على(علیه السلام) بود در حالى که از بعضى از روایات استفاده مى شود هنگامى که امیر مؤمنان از صفین بازگشت قبرى را در بیرون دروازه کوفه دید. از صاحب آن پرسید عرض کردند: قبر خباب است.    ▫️ صفات بالا نشان مى دهد چه کسانى مى توانند محبوب اولیاء الله باشند و چه صفاتى انسان را به خدا و معصومان(علیهم السلام) نزدیک مى کند. نکته خباب بن ارتّ که بود؟ «خباب بن ارت» که کنیه او ابو عبدالله یا ابو محمد یا ابو یحیى بود از سابقین در اسلام و بزرگان صحابه. او از طایفه بنى تمیم بود.   📌▫️در زمان جاهلیت او را اسیر کردند و به مکه آورند و فروختند و سپس آزاد شد. در عصر جاهلیت کار او آهنگرى و ساختن شمشیر بود. بعضى مى گویند: ششمین نفرى است که اسلام را پذیرفت و بعضى معتقدند پس از چند نفرى به افتخار اسلام درآمد و همان گونه که قبلاً اشاره کردیم او شکنجه هاى سختى از مشرکان مکه دید. در بعضى از تواریخ آمده است که خلیفه دوم در ایام خلافتش از او سؤال کرد: مشرکان مکه با تو چه کردند؟     پشت خودش را نشان داد و گفت: نگاه کن. ▫️ هنگامى که خلیفه آثار آتشى را که بر پشت او افروخته بودند مشاهده کرد که پس از سال ها باقى بود گفت: تا امروز پشت کسى را این چنین ندیده بودم و همان گونه که در بالا اشاره شد، او در جنگ بدر و تمام غزوات اسلامى بعد از آن شرکت داشت. 📌▫️او فرزندى داشت، که در زمان پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) متولد شده و حضرت نام «عبداللّه» را بر او نهاد. به این ترتیب او هم جزء صحابه محسوب مى شد. ▫️ عبدالله مردى پارسا و از شیعیان مخلص على(علیه السلام) بود که خوارج وى و همسرش را به طرز بسیار بى رحمانه اى کشتند; او را ذبح و شکم همسرش را که باردار بود پاره کردند. امیر مؤمنان هنگامى که جنایات خوارج را برمى شمرد، شهادت عبدالله را مطرح فرمود و آنها را مسئول خون او دانست. ✨ادامه دارد ‏🌷هدیه به لبخندامام زمان(عج) چهره جان میشود غبار تنم 📌زارع پور 📚 حکمت ۴۳ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅