✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ㉔
•|⇦علی بن موسی الرضا علیه السلام
༻💠حرف هايش کسي را نمي آزرد.حرف کسي را قطع نمي کرد.حاجت احدي را اگر برايش مقدور بود رد نمي کرد. پاهايش را جلوي کسي دراز نمي کرد. تکيه نمي داد. با هيچ کس بد حرف نمي زد حتي با خدمه اش . آب دهانش را جلوي کسي نمي انداخت .قهقهه نمي زد ، تبسم مي کرد.
༻○مي گفت بي ادبي است در کوچه و بازار چيزي بخوريد . شب ها کم مي خوابيد . زياد روزه مي گرفت . صدقه خيلي مي داد، مخصوصا در تاريکي شب.
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم #دهه_کرامت گرامی
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦علی بن موسی الرضا علیه السلام
༻○پيرمرد سرش را انداخته بودپايين. خجالت مي کشيدو معذرت خواهي مي کرد.
༻○امام با لبخند، دل داري اش مي داد.رفته بودحمام.امام را نشناخته بود. کمک خواسته بود . امام هم پشتش را حسابي ليف کشيده بودند.
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦تمیزی و آراستگی...
༻○رفته بودم ديدن #امام_رضا علیه السلام ، محاسن شان را رنگ کرده بودند، مشکي شده بود و زيبا! گفتم: مبارک باشد.
༻💠 فرمود: هميشه تميز و آراسته باش مخصوصا براي همسرت. تو دلت ميخواهد وقتي مي روي خانه همسرت را ناآراسته ببيني؟
༻○گفت: نه يابن رسول ا...! علي بن موسي فرمود: او هم از تو چنين انتظاري دارد. اين کار علاوه بر پاداش نزد خدا باعث پاکدامني خانواده ميشود
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#دهه_کرامت گرامی
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦سفر گناه، نماز تمام
༻○نشستيم مقابل امام .
ـ يا اباالحسن ! ما دو تا هم شهري هستيم ، مي خواستيم بدانيم نمازمان شكسته است يا تمام .
༻💠#امام_رضا علیه السلام نگاهي به ما كرد :"نماز تو تمام است و نماز تو شكسته."
هاج و واج شديم ، مگر مي شد حكم ما فرق كند . هم شهري بوديم .
༻○ امام رو كردندبه من :"توبراي ديدار سلطان آمده اي ، پس سفرت گناه است . سفر گناه باعث شكسته شدن نماز نمي شود . اما دوستت قصد حلالي دارد و نمازش شكسته است ."
༻💠سرم را انداخته بودم پايين . به خودم لعنت مي فرستادم
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦ضمانت بهشت...
༻○پدرشان می گفتند:"زیارت رضا مثل زیارت خداست در عرش."
خودشان می گفتند:"سه موقع می آیم سراغ تان.
اول: نامه های اعمال را که می دهند.
دوم : پل صراط.
سوم: پای حساب کتاب."
༻○پسرشان می گفتند:" از طرف خدا ضمانت می کنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم."
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#میلاد_امام_رضا علیه السلام گرامی
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ ㉙
•|⇦ مسیر روشن...
▫️•° من شما رو ندیدم، اما ازتون زیاد شنیدم...
یه مرد آسمونی که مثل یه معجزه اومد و مردم رو بهسوی حق دعوت کرد.
▪️•°امام معصوم نبودین، اما یه پیشوای جهانی شدین؛ یه الگوی همیشگی، یه اسم ماندگار، یه پیشتاز راه ظهور.
▫️•° اگرچه شمع وجودتون خاموش شد، مسیرتون تا انقلاب امام مهدی روشنه…
ان شاءالله
📝 ویژه رحلت #امام_خمینی (ره)
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ ㉚
•|⇦ دفاع از امام
◽️•° نیمهٔ خرداد بود که برای دفاع از امامِ انقلاب(#امام_خمینی) به کوچه و خیابان آمدند، بیآنکه نگران جان و مالشان باشند…
و همه فهمیدند که دفاع از امام یعنی چه...
□•°این یعنی ما امتحانمان را پس دادهایم...
یعنی روزی تمامقد برای دفاع از امام زمانمان خواهیم ایستاد و این همان وعدهٔ الهیست...
📝 ویژه قیام ۱۵ خرداد
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦قبر طوس از کیست...
༻○آیا می خواهی دو بیت به شعرت اضافه کنم؟ دعبل گفت: آری! یابن رسول الله!
༻💠و #امام_رضا (علیه السلام ) چنین سرودند:
و قبر بطــوس یالهـا من مصیبــه
ألحت بها الأحشاء بالزفرات
إلی الحشرحتی یبعث الله قائما
یفـــرج عنا الهم و الکــربات
༻○دعبل گفت :"قبر طوس از کیست آقا ؟"
༻💠امام گفت :"قبر من است . روزی می آید که طوس جای رفت و آمد شیعیان ما می شود. هر کس در غربت زیارتم کند روز قیامت همراه من در جایگاهم خواهد بود."
#ماه_ذی_القعده ماه زیارتی امام رضا علیه السلام
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
༻○ روز جمعه بود که خدمتِ آقای بهشتی رسیدیم. یکی از دوستان گفت: «یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و از شما تقاضای ملاقات داره».
༻○آقای بهشتی گفتند: «من برای روزهای جمعه برنامه دارم. باید به امورات خانواده بپردازم. به بچهها دیکته بگم و توی درسهاشون کمک کنم. در کارهای منزل هم کنار خانومم باشم. البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق میکنه»
۷تیرماه سالروز بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی و 72 نفر از اعضای حزب
📙سیره شهید بهشتی، ص۷۰
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦..غیرت الله..
༻○تا رسید کنار مقتل علی اکبر نوشتند تا اینجا صدای گریه هایش را کسی نشنیده بود فَبَکاء بُکاءً عَلیا بلند بلند گریه می کرد.
༻● نشست روی خاکها دلش آرام نشد. فَوَضَعَ خدَّهُ علی خَدِّه آنقدر معطل شد لشکر خوشحال شدند گفتند با یک تیر دونشان زدیم. هم پسر را زدیم هم پدر را زمینگیر کردیم. صورت رو صورت جوانش است. یک وقت دید صدای ناموسش زینب دارد می آید .
༻○یا صاحب الزمان...دیدم یک خانوم بلند قامت هی زمین میخورد و بلند میشود. هی میگوید یا أُخیا وابنَ أُخیّا یعنی اول نگران حال حسین است تا زینب آمد وسط میدان ابی عبدالله بدن جوانش را رها کرد. نمیخواهد خاطره ی مدینه تکرار بشود. یکبار ناموسش بین نامحرم ها گیر افتاده بس است. چه کرد؟
༻○زیر بغل خواهر را خودش گرفت ، و ردَّها إلی الفُستاط خواهر را خودش به خیمه ها رساند .
༻● آقاجان یک لحظه آمدن ناموس تو بین نامحرم طاقت نیاوردی. پس کجا بودی مجلس یزید ؟ و علیها عرضَ العُصیانِ دست خواهرت را به طنابی بسته بودند. دلقکها و نامحرمها داشتند شادی میکردند.
های حسین.....
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦..عمود آهن
༻○..[شیخ بادکوبه ای میگوید ]..
یک شب قمر بنی هاشم و ابی عبدلله را خواب دیدم ، به ابی عبدلله گفتم حرفی تو دلم هست می خواهم بزنم. گله ای دارم .
༻● فرمودند بگو حرفت را، گفتم آقا رویم نمی شود فرمودند بگو حرفت را، گفتم آقا بالای سر علی اکبر آمدی صورت اکبرت را بوسیدی چرا بالای سر عباس آمدی صورتش را نبوسیدی؟
༻○دیدم صدای گریه ی ابی عبدلله بلند شد فرمودند حاج شیخ عمود آهن برای عباسم صورتی باقی نگذاشته بود.
روزی که در افتیم زپا ای ساقی
از دستت ساغر ما ای ساقی
جان همه گل رخان که شیدای تو اند
ما را در میخانه بپا ای ساقی.
یَدینَ المَقطوعتین العباس
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦..مهلاً مهلا..
༻○مصمم به طرف میدان می رفت دیگر برنگردد ولی یک صدایی از پشت سر آمد روی امام حسین علیه السلام را برگرداند.
༻●گویا فاطمه صدایش می زند ، گویا امیرالمومنین است، هی می دود صدا می زند مهلاً مهلا . پسر فاطمه آرام آرام، نمی گویم نرو یک فرصتی به من بده مادرم وصیت کرده که رویت را ببوسم.
༻○می دانم ساعتی دیگر این گلو هدف خنجر قرار می گیرد به من فرموده تا آن لحظه نرسیده گلویت را ببوسم. به وصیت عمل کرد، امام حسین علیهالسلام با اشاره آرامش کرد. رفت تو خیمه بعضی گفتند دوباره برگشت سه باره برگشت. دل نمی کَند .
༻●فرصت کوتاه بود ، اشاره به قلبش کرد خواهرم آرام باش ، شما هنوز اول راهی باید بروی کوفه. هنوز من زنده ام اولِ مصیبت های شماست. شما باید بیایی تو گودیِ قتلگاه . باید بروی مجلس ابن زیاد. باید سر من را روی نیزه ها ببینی آرام باش.
خواهر را آرام کرد ، زمام مرکب را رها کرد رفت میدان....
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم #عاشورا تسلیت
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦نمازی که در اتاق ژنرال آمریکایی خواندم
༻○«خلبان شدن من هم عنایت خدا بود. قرار بود بعد از پایان دوره در کشور امریکا، مصاحبه نهایی را یک ژنرال امریکایی با من انجام دهد. تمام تلاش های این دو سال، بستگی به همین مصاحبه داشت.
༻● وقتی وارد اتاق او شدم، از من پرسش هایی کرد و من پاسخ دادم. بعد از چند دقیقه، فردی وارد اتاق شد و ژنرال با او رفت و من باید در اتاق منتظر او می ماندم. به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود.
༻○با خودم گفتم، کاش در این جا نبودم و می توانستم نماز را اول وقت بخوانم! از طرفی ممکن بود نماز خواندن من در آنجا باعث دردسر شود، ولی با خودم گفتم هر چه بادا باد هیچ کاری مهم تر از نماز نیست.
༻● در گوشه ای از اتاق روزنامه ای پهن کردم و مشغول نماز شدم. در همین لحظه ژنرال وارد اتاق شد، ولی من با توکل بر خدا نماز را ادامه دادم.
༻○ نماز که تمام شد، از ژنرال عذرخواهی کردم و درباره نماز
برای او توضیح دادم. او هم لبخندی زد و پرونده ام را امضا کرد و پایان دوره ام را تبریک گفت. آن روز موفقیت خود را در توجه کردن به نماز اول وقت، آن هم در شرایط حساسی مثل آنجا دیدم».
༻●پیام رفتاری شهید :یاری خواستن از خداوند برای ادای تکلیف الهی همچون نماز در اول وقت و عنایت همیشگی خداوند.برای شادی روحشان صلوات
🗓۱۵ مرداد سالروز شهادت خلبان عباس بابایی
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦...یار تهى دستان
༻○امام محمّد باقر عليه السّلام فرموده است :
هنگامى كه پدرم امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام به شهادت رسيد و خواستم پيكر مطهّر او را غسل دهم ، عدّه اى از اصحاب و اهل منزل را كنار جنازه آن حضرت احضار كردم .
༻●چون بدن مقدّس حضرت برهنه و آماده غسل دادن شد، حاضران به مواضع سجده حضرت سجّاد عليه السّلام نگاه كردند، كه در اثر سجده هاى طولانى ، پوست پيشانى و سر زانو، كف پا و كف دستهايش سخت شده و پينه بسته بود، چون كه او در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و سجده هاى بسيار طولانى انجام مى داد.
༻○و هنگامى كه به پشت و سر شانه هاى پدرم امام سجّاد عليه السّلام نظر افكندند، اثراتى همانند جاى طناب مشاهده كردند؛ و چون علّت آن را پرسيدند؟
༻● در پاسخ ايشان گفتم : قسم به خداوند! كسى غير از من سبب آن را نمى داند و چنانچه پدرم زنده مى بود، هرگز رازش را فاش نمى كردم .
༻○آن گاه امام باقر عليه السّلام افزود: هر وقت مقدارى كه از شب سپرى مى گشت و اهل منزل مى خوابيدند، پدرم وضو مى گرفت و دو ركعت نماز مى خواند؛ و سپس آنچه آذوقه در منزل موجود بود، جمع مى نمود و در خورجينى مى ريخت و آن را روى شانه اش مى انداخت و از منزل بيرون مى رفت و به سمت محلّه هاى فقيرنشين حركت مى كرد و آن محموله ها را بين بيچارگان و تهى دستان تقسيم مى كرد.
༻●و كسى هم او را نمى شناخت ، فقط مى دانستند كسى آمده و بين آن ها چيزى تقسيم كرده است و هر شب منتظر او بودند و درب منازل خود را باز مى گذاشتند تا سهميّه شان را جلوى منزلشان بگذارد.
༻○و اين برآمدگى ها و كبودى هائى كه بر سر شانه و پشت پدرم مى باشد، اثرات همان حمل آذوقه براى تهى دستان و بيچارگان مى باشد.
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام تسلیت
📚مستدرك الوسائل : ج 7، ص 182، ح 6.
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦غارت گوشواره
▪️ - آقا! گوشوارهٔ خوب برای فروش دارم، نمیخرید؟
▫️•°با تعجب پرسید: چرا گوشوارهات خونیه؟
▪︎سرباز خندید و گفت: تازه از #کربلا برگشتم. مگر نمیدانی؟ آنجا فرصت برای باز کردن قفل گوشواره نبود، آن را کشیدم...
🚩 اَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ
✨مهدیاران
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦من مختصرم کوچک و کوتاه و غریبم
عمرم به سه تا آیه ی کوثر رفته...
༻○همه جا شلوغ بود.
زمین و زمان پر بود از صدای شیون و نالهی زنان شامی که حالا سیاه پوشان و شرمگین برای بدرقه اهل بیت علیهمالسّلام از خانه ها بیرون آمده بودند.
༻●بانویی که تکیه گاه کاروان بود، سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود:
༻○«ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید...»
༻●او، حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها بود که سفارش حضرت رقیه سلاماللهعلیها را به شامی ها میکرد و با دلی سرشار از اندوه، یادگار برادر را در شام میگذاشت و میرفت.
༻○تا کاروان مهمانانِ داغدیده پیدا بود، اشک چشمان مردم شام، خیال بند آمدن نداشت...
📚ریاض القدس، ج ۲، ص ۲۳۷
📚خصائص الزینبیه، ص ۲۹۶
♡آجرک الله یاامام زمان عج
#شهادت_حضرت_رقیه سلام الله علیها تسلیت
ان شاءالله #اربعین کربلا ی معلا
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦ دستگيري #امام_رضا عليه السلام از زائران در راه مانده
[ محدث نوري رضوان الله عليه نقل ميکند:]
༻💠 يکي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت:
در شبي که نوبت خدمت من بود، در رواقي که به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم.
༻○ ناگاه در خواب ديدم که در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند:
༻💠 « برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من ميآيند و اکنون در اطراف «طرق» (هشت کيلومتري مشهد) بر اثر بارش برف راه را گم کردهاند. برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن کند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حرکت کنند.»
▪️ آن خادم ميگويد:
▫️ از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار کرده و ماجرا را برايش گفتم.
او نيز با شگفتي برخاست و با يکديگر بيرون آمديم؛
در حالي که برف به شدت ميباريد، مشعلدار را خبر کرديم
༻💠 و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن کرد. آنگاه با عدهاي از خدام حرم به خانهي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم؛ سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حرکت کرديم. نزديک طرق به زوار رسيديم.
༻○آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند.
از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند :
«ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم.
༻💠 امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نميتوانستيم مسير
حرکت را تشخيص دهيم؛ تا اينکه از شدت سرما دست و پاي ما از کار افتاد و خود را آمادهي مرگ نموديم. از مرکبها فرود آمديم و همه يک جا جمع شديم.
༻○ فرشهايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن کرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم. در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود. همين که چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود که به او فرمود:
༻💠« برخيز! که دستور دادهام چراغها را بالاي منارهها روشن کنند. شما به طرف چراغها حرکت کنيد.»
همه برخاستيم و به طرف چراغها حرکت کرديم که ناگاه شما را ديديم.»
📚 دارالسلام ، ج 1/267.
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦ روز اقتدار و صلابت
༻○ فرودگاههای کشور رو بمباران کرده بودن. همه ترسیده بودن، اما امام با صلابت گفته بود: دزدی اومده سنگی انداخته و فرار کرده.
༻○با این حرفش، مردم آروم شدن. یاد گرفتن نباید ترسید. باید چشمتوچشم دشمن ایستاد. باید از خاک وطن دفاع کرد. حرف نائب امام زمان نباید زمین بمونه.
༻○و این شد که تا الان ایستادیم و جنگیدیم و دفاع کردیم.
ویژهٔ هفته #دفاع_مقدس
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•۴۲ུྃ
•|⇦فهمیده راباید فهمید تا فهمیده شد
༻○روزی بچهها چشمشان به عراقی کوتاه قدی افتاد که به سمت خاکریز خود میآمد . صبر کردند تا اسیرش نمایند.
༻●کمی که جلو تر آمد ، دیدند حسین ریزه است که لباس عراقیها را به تن کرده و سلاح شان را به دوش گرفته، همان موقع نزد فرمانده رفت و در پاسخ نگاههای پرسشگر وتاحدودی عصبانی او گفت:
༻○« خودتان گفتید به خط رفتن برای من زود است. من به آنجا رفتم، یک عراقی را دست خالی کشته ، لباس و پو تین وسلاح او را به همراه آوردم تا ثابت کنم اراده و عشقم از جثه ام بزرگتر است
༻●شهید محمد حسین فهمیده:🔻
هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفهای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم.
📚کتاب زندگی به سبک شهدا
8 آبان؛ روز نوجوان گرامی باد
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه ۴۳༺⃟•ུྃ
•|⇦شهیدی که هیچوقت تسلیم نشد
༻○رفته بودیم برای بازدید از موشک های فوق پیشرفته ی روسی.
وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو کرد به کارشناس موشکی روسیه و گفت:"اگه می شه فن آوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید!
༻●"ژنرال ها و کارشناسان روسی خندیدند و گفتند:"امکان نداره این فن آوری فقط در اختیار کشور ماست."
༻○حسن خیلی جدی و محکم گقت:"ولی ما خودمون این موشک رو می سازیم"
و دوباره صدای خنده ی اونا بلند شد.
༻●وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش کردیم نمونه شو بسازیم،ولی نشد.وقتی از ساخت موشک ناامید شدیم.
༻○حسن راهی مشهد الرضا شد.خودش تعریف می کرد،"به امام رضا متوسل شد و سه روز توی حرم موندم.روز سوم بود که عنایت امام رضا رو حس کردم و حلقه ی مفقوده کار به ذهنم خطور کرد .
༻○وقتی زیارتم تموم شد دفترچه نقاشی دخترم رو برداشتم و طرحی رو که به ذهنم رسیده بود کشیدم تا وقتی رسیدم تهران عملی ش کنم."وقتی حسن از مشهد برگشت،سریع دست به کار شدیم و موشک رو ساختیم که به مراتب از مدل روسی،بهتر و پیشرفته تر بود.
💌به مناسبت سالروز پدر صنعت موشکی ایران
شهید حسن تهرانی مقدم
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟• ۴۴
•|⇦رفت تا دنبال خدا بگردد
༻○کوله پشتی اش را برداشت و رفت تا دنبال خدا بگردد
گفت: تا کوله ام از خدا پر نشود برنخواهم گشت.
نهالی رنجور و کوچک کنار راه ایستاده بود، مسافر با خنده ایی رو به درخت گفت:چه تلخ است کنار جاده بودن و نرفتن.
༻●درخت زیر لب گفت:ولی تلخ تر آن است که بروی و بی رهاورد برگردی.کاش میدانستی آنچه در جستجوی آنی همین جاست....
༻○مسافر رفت و گفت: یک درخت از راه چه می داند، پاهایش در گل است، او هیچگاه لذت جستجو را نخواهد یافت و نشنید که درخت گفت:
اما من جستجو را آغاز کرده ام و سفرم را کسی نخواهد دید جز آن که باید.
༻●مسافر رفت و کوله اش سنگین بود. هزار سال گذشت، هزار سال پر خم و پیچ، هزار سال بالا و پست.مسافر بازگشت رنجور و ناامید. خدا را نیافته بود، اما غرورش را گم کرده بود...
༻○به ابتدای جاده رسید جاده ایی که روزی از آن آغاز کرده بود. درختی هزار ساله بالا بلند و سبز کنار جاده بودزیر سایه اش نشست تا لختی بیاساید. مسافر درخت را به یاد نیاورد. اما درخت او را می شناخت
༻●درخت گفت:سلام مسافر، در کوله ات چه داری، مرا هم میهمان کن.
➖مسافر گفت:بالا بلند تنومندم، شرمنده ام.کوله ام خالی است و هیچ چیز ندارم.
༻○درخت گفت: چه خوب وقتی هیچ چیز نداری همه چیز داری.اما آنروزی که میرفتی در کوله ات همه چیز داشتی، غرور کمترینش بود، جاده آن را از تو گرفت.
༻●حالا در کوله ات جا برای خدا هست و قدری از حقیقت را در کوله مسافر ریخت...دستهای مسافر از اشراق پر شد و چشم هایش از حیرت درخشید و گفت:
༻○هزار سال رفتم و پیدا نکردم و تو نرفته ایی و اینهمه یافته ایی!
➖درخت گفت: زیرا تو در جاده رفتی و من در خودم، و پیمودن خود دشوارتر از پیمودن جاده هاست...
༺⃟✨حضرت امیرالمؤمنین علی علیه اسلام فرمودند:
"مَن عَرَفَ نَفسهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه"
آن کس که خود را شناخت به تحقیق که خدا را شناخته است.
༻○من عرف نفسه فقد عرف ربه ,آن کس که خود را شناخت به تحقیق که خدا را شناخته اس ,کوله پشتی اش را برداشت و رفت تا دنبال خدا بگردد ,آنچه در جستجوی آنی همین جاست
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟• ۴۵
•|⇦پدر امت...
༻○از کوچهای عبور میکرد.
کودکی را دید که سر به دیوار گذاشته بود و گریه میکرد!
༻•°نزدیک رفت؛ کودک را روی دامن نشاند و اشکهایش را پاک کرد.
علت گریهی بچه را پرسید؟
༻○کودک گفت: بچههای اینجا مرا از بازی طرد میکنند و میگویند: چون پدر نداری، ما با تو همبازی نمیشویم.
༻•°اشک از چشمانِ مولا جاری شد.. مقداری اشرفی به کودک داد و فرمود: برو با بچهها همبازی شو و اگر گفتند پدر نداری، بگو بابایِ من علیبنابیطالب است :)♥️
📖کتابامیرالمومنین/ص۱۲۷
♡هدیه به لبخند#امام_زمان عج
#روز_پدر_مبارک_باد
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦ این انقلاب امانتیِ امامزمانه...
༻○مردم پیروزی انقلاب را جشن میگرفتند و در شهر غوغایی بود. حاجحسن همش تو فکر بود و رنگ و بوی جشن تو صورتش دیده نمیشد. همه با تعجب نگاهش میکردند
༻○به حاجحسن گفتم: «حاجی چی شد؟ شما که از همهٔ محله بیشتر پیِ این انقلاب بودی. حالا چی شده الان تو فکری؟» یه نگاه معناداری به من کرد و گفت: «تازه اول راهیم!» خندیدم و گفتم: «حاجآقا خوبی؟ شاه رفت! همه چی تموم شد!» سرش رو پایین انداخت و گفت:
༻○«الان این انقلاب امانتیِ امامزمانه. باید پرچمداری کنیم و برسونیمش به دست خودِ آقا. هرموقع خودش بیاد، اونوقت کلّ شهر رو چراغونی میکنم.»
༻○ انگار کلّ چراغای رنگی دور سرم چرخید و یه کوه مسئولیت افتاد رو دوشم. نگاهم افتاد به مردم که همگی شاد و خندان بودند و بههم تبریک میگفتند. بعد رو به آسمون گفتم: «اللهم عجّل لولیک الفرج»
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#دهه_فجر گرامي
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ
•|⇦یاد خدا
༻○در طول زندگی مشترک و کوتاهمان، هر روز صبح با صدای تلاوت قرآن او از خواب بیدار می شدم. چهره اش موقع خواندن قرآن دیدنی بود. چنان در قرآن غرق می شد که متوجه اطرافش نبود.
༻○یک روز از او پرسیدم: ابراهیم چرا تو همیشه صبحهای زود قرآن می خوانی؟ وقت های دیگر
روز هم می توانی این کار را بکنی.
༻○در جوابم گفت: یاد خدا در اول روز، آرامشی خاص به آدم می دهد و باعث می شود که همه ی کارهای آدم در طول روز، به خاطر خدا و برای جلب رضای او انجام شود.
شهیدابراهیمباباحاجیان
شادی روح جمیع شهدا صلوات
♡هدیه به لبخند #امام_زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
هدایت شده از زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
#واگویه༺⃟•ུྃ ㉚
•|⇦ دفاع از امام
◽️•° نیمهٔ خرداد بود که برای دفاع از امامِ انقلاب(#امام_خمینی) به کوچه و خیابان آمدند، بیآنکه نگران جان و مالشان باشند…
و همه فهمیدند که دفاع از امام یعنی چه...
□•°این یعنی ما امتحانمان را پس دادهایم...
یعنی روزی تمامقد برای دفاع از امام زمانمان خواهیم ایستاد و این همان وعدهٔ الهیست...
📝 ویژه قیام ۱۵ خرداد
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅