eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
644 دنبال‌کننده
190 عکس
33 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ«19» (کافر و مؤمن یکسان نیستند چنانکه)نابینا و بینا یکسان نیستند. وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ«20» تاریکی و روشنایی(نیز یکسان نیستند). پیام ها: 1- مقایسه خوبی ها و بدی ها و کمالات و کمبودها،یکی از بهترین راه های آموزش و تعلیم است. وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی ... 2- راه حقّ یکی بیش نیست. «النُّورُ» به صورت مفرد آمده)ولی راه های انحرافی زیاد است. «الظُّلُماتُ» وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ«21» و سایه و گرمای آفتاب(یکسان نیستند). وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ«22» إِنْ أَنْتَ إِلاّ نَذِیرٌ«23» و زندگان و مردگان یکسان نیستند.همانا خداوند(حقّ را)به هر کس که بخواهد می شنواند و تو هرگز نمی توانی به کسانی که در گورها هستند (حقّ را)بشنوانی.تو جز بیم دهنده ای(بیش)نیستی. نکته ها: * کلمه«ظل»به معنای سایه و کلمه«حرور»به معنای باد داغ و سوزان است. * در این آیات،مؤمن و کافر به چهار چیز تشبیه شده اند که نتیجه این چهار مقایسه و تشبیه آن است که مؤمن از نظر شخصیّت و سرنوشت با کافر یکسان نیست. مؤمن به بینا و کافر به نابینا. مؤمن به نور و کافر به تاریکی. مؤمن به سایه آرام بخش و کافر به باد سوزان و داغ. مؤمن به زنده و کافر به مرده. * مؤمن،رو به رشد و حرکت است،زیرا هم چشم حقیقت بین،هم نور دارد،هم نفس پاک و هم دل زنده.امّا کافر حاضر نیست حقیقت را ببیند و به خاطر سنگدلی،آن را نمی پذیرد و به دلیل ظلمات جهل و تعصّب و تحجّر در راه حقّ حرکت نمی کند. پیام ها: 1- مؤمنان،مردمی زنده دل و برخوردار از حیات حقیقی هستند.ایمان به فرد و جامعه حیات می بخشد و کفر عامل مرگ فرد و جامعه است. «ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ» 2- رسالت پیامبر هشدار است نه اجبار «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» 3- شرط أثرگذاری تبلیغ آمادگی مردم است وگرنه تبلیغ پیامبر نیز بی اثر خواهد بود. «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» إِنّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ«24» همانا ما تو را به حقّ برای بشارت و هشدار فرستادیم و هیچ امّتی نبوده مگر آن که در آن هشدار دهنده ای گذشته است. پیام ها: 1- خداوند حقّ است و نظام تربیتی از طریق انبیا را هم بر اساس حقّ قرار داده است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» 2- بیم و امید در کنار هم کارساز است. «بَشِیراً وَ نَذِیراً» 3- با این که وظیفه ی انبیا بشارت و انذار است،امّا به دلیل غفلت مردم،هشدار انبیا بیش تر بوده است. «إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ» 4- هرگز زمین از حجّت الهی خالی نبوده است. «إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ» وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ«25» و اگر تو را تکذیب می کنند(نگران مباش،زیرا)بدون شک کفّاری که پیش از آنان بودند نیز(انبیا را)تکذیب نمودند،پیامبرانشان همراه با معجزه ها و دلایل آشکار و نوشته ها و کتاب روشنگر به سراغشان آمدند(امّا آنان ایمان نیاوردند). ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ«26» سپس کسانی را که کفر ورزیدند(به مؤاخذه و مجازات)گرفتم،پس کیفر من چگونه است؟ نکته ها: * «زبر»جمع«زبور»به معنای کتاب هایی است که از نوعی برجستگی برخوردار باشد. پیام ها: 1- آشنایی با مشکلات دیگران،مایه ی تسلّی انسان است. «إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ» 2- انبیا،بهترین ابزار هدایت را با خود داشتند.«البینات- الزبر- الکتاب» 3- تکذیب انبیا از روی عمد و لجاجت و با علم و آگاهی از محتوای دعوت آنان بوده است. کَذَّبَ الَّذِینَ ... جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ 4- قهر خداوند،بعد از اتمام حجت است. جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ ... ثُمَّ أَخَذْتُ 5-بیان قهر و قدرت خداوند در کیفر کفّار،مایه ی تسلّی مؤمنان و پیروان حقّ است. «ثُمَّ أَخَذْتُ» 6- قهر خداوند،گاهی در دنیاست. «ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا» (کفّار گمان نکنند رها و مورد غفلت هستند.) 7- کفر،عامل هلاکت است. «أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا» 8-مانور قدرت،لازم است.عذاب کافران،هراس انگیز و شگفت انگیز بوده است. «فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ» 9- از سرنوشت جوامع کفرپیشه عبرت بگیرید. «فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ«27» آیا ندیده ای که خداوند از آسمان،آبی فرو فرستاد،پس به واسطه ی آن میوه هایی رنگارنگ(از زمین)بیرون آورد
🔰وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ«19فاطر» (کافر و مؤمن یکسان نیستند چنانکه)نابینا و بینا یکسان نیستند. 🔰وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ«20فاطر» 🔺تاریکی و روشنایی(نیز یکسان نیستند). ✍پیام ها: 1- مقایسه خوبی ها و بدی ها و کمالات و کمبودها،یکی از بهترین های_آموزش و تعلیم است. وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی ... 2- راه بیش نیست. «النُّورُ» به صورت مفرد آمده)ولی راه های انحرافی است. «الظُّلُماتُ» 🔰وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ«21فاطر» 🔺و سایه و گرمای آفتاب(یکسان نیستند). 🔰وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ«22» إِنْ أَنْتَ إِلاّ نَذِیرٌ«23فاطر» 🔻و زندگان و مردگان یکسان نیستند.همانا خداوند(حقّ را)به هر کس که بخواهد می شنواند و تو نمی توانی به کسانی که در هستند (حقّ را)بشنوانی.تو جز بیم دهنده ای(بیش)نیستی. ✍نکته ها: 🔸 کلمه«ظل»به معنای سایه و کلمه«حرور»به معنای و سوزان است. 🔹 در این آیات،مؤمن و کافر به چیز شده اند که نتیجه این و تشبیه آن است که مؤمن از نظر و با کافر یکسان نیست. مؤمن به بینا و کافر به نابینا. مؤمن به نور و کافر به تاریکی. مؤمن به سایه آرام بخش و کافر به باد سوزان و داغ. مؤمن به زنده و کافر به مرده. 🔸 مؤمن،رو به رشد و حرکت است،زیرا هم بین،هم نور دارد،هم و هم دل زنده. 🔹.امّا کافر حاضر نیست حقیقت را ببیند و به خاطر سنگدلی،آن را نمی پذیرد و به دلیل ظلمات و تعصّب و در راه حقّ حرکت نمی کند. پیام ها: 1- مؤمنان،مردمی و برخوردار از حیات حقیقی هستند. 👌ایمان به فرد و جامعه می بخشد و کفر عامل مرگ فرد و جامعه است. «ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ» 2- رسالت پیامبر است نه «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» 3- شرط أثرگذاری تبلیغ است وگرنه تبلیغ پیامبر نیز بی اثر خواهد بود. «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ»
🔰إِنّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ«24فاطر» 🔺همانا ما تو را به حقّ برای و فرستادیم و هیچ امّتی نبوده مگر آن که در آن هشدار دهنده ای گذشته است. ✍پیام ها: 1- خداوند حقّ است و از طریق انبیا را هم بر اساس حقّ قرار داده است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» 2- و در کنار هم کارساز است. «بَشِیراً وَ نَذِیراً» 3- با این که وظیفه ی انبیا بشارت و انذار است،امّا به دلیل مردم،هشدار انبیا بیش تر بوده است. «إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ» 4- هرگز زمین از خالی نبوده است. «إِلاّ خَلا فِیها نَذِیرٌ» وَ
🔰إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ«25فاطر» 🔺و اگر تو را تکذیب می کنند(نگران مباش،زیرا)بدون شک که پیش از آنان بودند نیز(انبیا را)تکذیب نمودند،پیامبرانشان همراه با ها و دلایل آشکار و نوشته ها و روشنگر به سراغشان آمدند(امّا آنان ایمان نیاوردند). 🔰ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ«26فاطر» 🔺سپس کسانی را که کفر ورزیدند(به مؤاخذه و مجازات)گرفتم،پس کیفر من چگونه است؟ ✍نکته ها: 🔻 «زبر»جمع«زبور»به معنای کتاب هایی است که از نوعی برجستگی برخوردار باشد. ✍پیام ها: 1- آشنایی با دیگران،مایه ی انسان است. «إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ» 2- انبیا،بهترین را با خود داشتند.«البینات- الزبر- الکتاب» 3- تکذیب انبیا از روی و لجاجت و با علم و آگاهی از محتوای دعوت آنان بوده است. کَذَّبَ الَّذِینَ ... جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ 4- قهر خداوند،بعد از است. جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ ... ثُمَّ أَخَذْتُ 5-بیان قهر و قدرت خداوند در کیفر کفّار،مایه ی و پیروان حقّ است. «ثُمَّ أَخَذْتُ» 6- قهر خداوند،گاهی در دنیاست. «ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا» (کفّار گمان نکنند رها و مورد غفلت هستند.) 7- کفر، است. «أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا» 8-مانور ،لازم است.عذاب کافران،هراس انگیز و شگفت انگیز بوده است. «فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ» 9- از سرنوشت جوامع عبرت بگیرید. «فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ»
🔰الَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ«27فاطر» 🔻آیا ندیده ای که خداوند از آسمان،آبی فرو فرستاد،پس به واسطه ی آن میوه هایی رنگارنگ(از زمین)بیرون آورد یم.و از بعضی کوه ها(رگه ها و)راه های سفید و سرخ،به رنگ های گوناگون و کاملاً سیاه(بیرون آوردیم). ✍نکته ها: 🔹 «جُدَدٌ» ،جمع«جده»و«جاده»به معنای راه است، «بِیضٌ» جمع«أبیض»به معنای سفید، «حُمْرٌ» جمع«أحمر»به معنای سرخ و «سُودٌ» جمع«أسود»به معنای سیاه است. 🔸 «غَرابِیبُ» به معنای سیاه پر رنگ است و شاید دلیل آن که عرب ها به کلاغ،غُراب می گویند چون رنگش سیاه است. 🔹 گرچه در این آیات،سه رنگ سفید و سرخ و سیاهِ کوه ها را ذکر کرده است ولی با تعبیر «مُخْتَلِفاً أَلْوانُها» اشاره می کند که کوه ها منحصر در این سه رنگ نیستند. ✍پیام ها: 1- با سؤال، ها را بیدار کنید. «أَ لَمْ تَرَ» 2-خطاب به پیامبر در حقیقت به است. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ» 3- خداوند،نظام هستی را بر اساس و معلول قرار داده است.سبب روئیدن گیاه،آب است. «فَأَخْرَجْنا بِهِ» 4- خداوند از آب و زمین یک رنگ،میوه های رنگارنگ می آفریند. «ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها» 5-خطوط و رگه های رنگارنگ در ها تصادفی نیست. «جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ - غَرابِیبُ سُودٌ»
🔰وَ مِنَ النّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ کَذلِکَ إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ«28 فاطر » 🔻و همچنین از مردم و جنبنده ها و چهار پایان به رنگ های گوناگون (آفریدیم)؛از او تنها دانشمندان(ربّانی)خشیت الهی دارند، بی شک خداوند،عزیز و آمرزنده است. ✍نکته ها: 🔹 «أنعام»جمع«نعم»به معنای شتر است ولی به گاو و گوسفند نیز گفته می شود.گرچه کلمه «دواب»به به معنای است شامل آنها می شود ولی بدلیل و نیاز شدید انسان به این سه حیوان نامشان جدا آمده است. 🔸«خَشِیتُ» ترس همراه با تعظیم و برخاسته از علم و آگاهی است. 🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند:« ،کسی است که رفتارش، را تصدیق کند و گرنه عالم نیست». 🔸 این آیه می فرماید: خشیت الهی است و آیه 28 همین سوره می فرماید:خشیت الهی،سبب پندپذیری از انبیا است.پس نتیجه می گیریم که علم باید سبب هشدارپذیری شود. 🔸بنابراین اگر دیدیم که دانشمندان پندپذیر نیستند ولی عوام هشدار پذیرند،باید بگوئیم علمی که در قرآن مطرح است غیر از اصطلاح روز است،بلکه مراد از حقیقت و داشتن نورانیّت و بصیرت و حکمت است و دانشمندان بی تقوی،در آئینه ی قرآن جاهلند؛ 🔹 به عظمت پروردگار،جهل به رسالت و تکلیف در دنیا،جهل به هدف آفرینش،جهل به سرنوشت و قیامت. 🔸 در کنار حرم امام رضا علیه السلام خدمت ی_طباطبایی قدس سره رسیدم و عرض کردم:من در سال های اول تحصیلم همین که مشغول نماز می شدم،حالت گریه و خشوع داشتم،ولی اکنون که با شده ام در نماز ،پس آیه «إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» چه می گوید؟ 🔸 ایشان فرمود:علمی که شما دارید،یک سری و است،اگر علم واقعی بود، تو بیش تر می شد. ✍پیام ها: 1- اختلاف انسان ها و حیوانات،یکی از نشانه های و عظمت الهی است. وَ مِنَ النّاسِ ... مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ 2- در امور جسمی و مادّی،انسان در ردیف دیگر است. «وَ مِنَ النّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ» 3- علم و آگاهی بر ،زمینه ی رسیدن به خشیت الهی است. إِنَّما یَخْشَی اللّهَ ... اَلْعُلَماءُ 4- دانشمندان ،به علم واقعی نرسیده اند. «إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» 5-اهل بسیار است،امّا تنها عالمان به مقام می رسند. «إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»
🔰إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَهً یَرْجُونَ تِجارَهً لَنْ تَبُورَ«29 فاطر » 🔻همانا کسانی که کتاب خدا را می کنند و بر پا می دارند و از آن چه ما روزیشان کرده ایم،پنهان و آشکار می کنند،به دل بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد. ✍نکته ها: 🔹 در آیه قبل سخن از این بود که تنها علما خشیت الهی دارند،گویا این آیه واقعی را شرح می دهد که آنان: 🔸اُنس با قرآن دارند.نماز به پا می دارند و انفاق آنان خالصانه است زیرا هم عَلَنی انفاق می کنند و هم پنهانی و اگر ریاکار بودند تنها علنی انفاق می کردند. 🔹«تَبُورَ» از«بوار»به معنای در تجارت است.از آنجا که این امر موجب فساد و نابودی است به هلاکت هم بوار گفته می شود. 🔸در آیه قبل «یَخْشَی اللّهَ» مطرح شد و در این آیه «یَرْجُونَ» ؛آری،مردان خدا میان خوف و رجا هستند. 🔹 در قرآن ،در کنار هم مطرح شده اند:👇👇👇 🔸«یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ»کتاب خداوند را تلاوت می کنند و نماز به پا می دارند. 🔹«یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ» به کتاب آسمانی تمسک می کنند و نماز به پا می دارند. 🔸«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاهَ» آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده تلاوت کن و نماز به پا دارند.
🔰امتیازات با خدا 1- آنچه از سرمایه داریم،(سلامتی،علم،عمر،آبرو،مال و...)از پس به خود او بفروشیم.آری،اگر فرزندی زمین و مصالح و پولی از پدر گرفت و منزلی ساخت بعد افرادی خریدار منزلش شدند که یکی از آنان همان پدر بود،عقل و وجدان می گوید خانه را به پدر بفروشد،زیرا خود و تمام دارایی هایش از اوست و به بیگانه جوانمردی نیست. 2- خداوند به بهای می خرد،ولی دیگران هر چه بخرند، و است، چون ارزان می خرند و زودگذر است. 3- خداوند را می پذیرد، «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ» ولی دیگران کم را نمی پذیرند. 4- خداوند،از روی عفو و اغماض،عیب جنس را می پوشاند و با همان می خرد.در دعای بعد از نماز می خوانیم: 👌خداوندا! اگر در رکوع و سجود نمازم خلل و نقصی است بگیر و نمازم را قبول فرما.در دعای ماه رجب می خوانیم:«خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرضون الا لک» 🔹یعنی باختند کسانی که در خانه غیر تو آمدند و خسارت کردند کسانی که به سراغ دیگران رفتند. ✍پیام ها: 1- تلاوت قرآن(گرچه مستحب است،)امّا قبل از واجبات آمده است. یَتْلُونَ ... أَقامُوا ... أَنْفَقُوا 2- فکر و فرهنگ، ی عمل است. «یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ - أَقامُوا الصَّلاهَ» 3- کسی که عاشقانه مکتب را بپذیرد،نماز و انفاقش قطعی است.(تلاوت کتاب به صورت مضارع آمده که نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «یَتْلُونَ» ولی نماز و انفاق به صورت ماضی آمده که نشانه قطعی بودن انجام آن است.) «أَقامُوا - أَنْفَقُوا» 4- نماز،باید با به محرومان همراه باشد. «أَقامُوا - أَنْفَقُوا» 5-دارائی های انسان، است. «رَزَقْناهُمْ» 6- اگر توجّه داشته باشیم که دارائی های ما از خداوند است،در انفاق،بخل نمی ورزیم. «أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ» 7- بخشی از داده ها شود،باقی برای خودتان است. «مِمّا رَزَقْناهُمْ» (کلمه «من»به معنای بعضی است) 8-مورد انفاق،تنها نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم کمک کرد. «مِمّا رَزَقْناهُمْ» 9- انفاق،هم سری باشد هم آشکارا.(در انفاق پنهان،خلوص آدمی رشد می کند و در انفاق آشکار،مردم تشویق می شوند.) «سِرًّا وَ عَلانِیَهً» البتّه انفاق برتری دارد،لذا نام آن قبل از انفاق علنی برده شده است. «سِرًّا وَ عَلانِیَهً» 10- امید به رستگاری،باید با و و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون کار،پنداری بیش است. «یَتْلُونَ ، أَقامُوا ، أَنْفَقُوا ، یَرْجُونَ» 11- با داشتن علم و خشیت الهی(که در آیه قبل بود)و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و کمک به محرومان،باز هم خود را ندانید،تنها امیدوار باشید. «یَرْجُونَ» 12- در معامله با خدا،حتّی یک زیان نیست. «تِجارَهً لَنْ تَبُورَ» 13- گمان نکنید با انفاق،مال شما تمام می شود. «تِجارَهً لَنْ تَبُورَ» 14- در فرهنگ اسلام،دنیا بازار است و انسان فروشنده و های الهی، سرمایه و انتخاب مشتری با انسان است.او می تواند با خدا معامله کند و می تواند غیر خدا را انتخاب کند.
🔰لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ«30فاطر» 🔺خداوند پاداش آنان را به طور کند و از فضل خویش به آنان بیفزاید،چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. ✍نکته ها: 🔹 در تمام کلمات این آیه، و لطف الهی می درخشد: پاداش به طور کامل. «لِیُوَفِّیَهُمْ» 🔸با این که سرمایه و توفیق عمل از اوست،باز هم نام پاداش بر آن نهاده است. «أُجُورَهُمْ» 🔹زیاد شدن الطاف و پاداش ها از سوی خداوند. «یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» ✍پیام ها: 1- عمل برای دریافت ،ضرری به اخلاص نمی زند. «لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ» 2- خداوند هم می دهد،هم اضافه می دهد. «لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ» 3- اجر کامل برخاسته از بودن خداوند است. لِیُوَفِّیَهُمْ ... شَکُورٌ 4- خداوند از تلاش ها قدردانی کرده و ها را می پوشاند،ما نیز در برابر خدمات دیگران قدرشناس باشیم و از لغزش های آنان بگذریم. «إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ»
🔰وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ إِنَّ اللّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ«31فاطر» 🔺و آن چه از کتاب به سوی تو وحی کردیم،همان حقّ است که کننده ی کتاب های پیش از آن است؛قطعاً خداوند نسبت به بندگانش و بینا است. ✍پیام ها: 1- در قرآن،سخن باطل،خرافه،گزافه و بی وجود ندارد. «هُوَ الْحَقُّ» 2- میزان هر کلام و کتابی،قرآن است. «هُوَ الْحَقُّ» 3- کتب آسمانی، یکدیگرند. «مُصَدِّقاً» 4- خداوند هم به نیاز بشر به آگاه است،و هم به لیاقت پیامبر برای دریافت وحی. ( «لَخَبِیرٌ» آگاه از باطن و «بَصِیرٌ» آگاه از ظاهر است.) «بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ»
🔰ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ«32فاطر » 🔺آنگاه این کتاب(قرآن)را به گروهی از بندگانمان که(آنان را)برگزیدیم به میراث دادیم،پس برخی از بندگان ما(در عمل به کتاب)بر خود و بعضی میانه رو و برخی با اذن الهی نسبت به کارهای خیر سبقت گیرند، که این همان فضل بزرگ الهی است. ✍نکته ها: 🔹در مورد این آیه ی شریفه،آن چه را از میان اقوال متعدّد انتخاب کردم و با روایات نیز سازگار است،این است که خداوند می فرماید: 👌قرآن را به برگزیدگان از بندگانم پس از پیامبر، که همان امامان معصوم علیهم السلام از ذرّیه ی حضرت علیها السلام باشند به میراث دادیم و دلیل آن که علوم قرآن را به برگزیدگان دادیم این است که بعضی از بندگان،ظالم و برخی میانه رو و بعضی که به گفته ی روایات، پیامبرند در همه ی کارهای خیر سبقت می گیرند و تنها این گروه سوّم برگزیده اند،نه همه. 🔹 در روایات متعدّد می خوانیم که ائمّه معصومین علیهم السلام فرموده اند: 👌«بندگان برگزیده ی خدا که وارث کتابند،ما اهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله هستیم». ✍پیام ها: 1- قرآن،به کافی نیست،حامی و مجری لازم دارد. «أَوْرَثْنَا الْکِتابَ» 2- کسی و اعطای مسئولیّت های دینی را دارد که به حال بندگانش آگاهی داشته باشد. «إِنَّ اللّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ - ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا» 3- دلیل محروم شدن از ،خود ما هستیم. «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ - وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ» 4- شرط دریافت ،سبقت در همه ی کارهای خیر است نه انجام بعضی. «بِالْخَیْراتِ» 5-انتخاب خداوند،حکیمانه است.کسانی وارث علوم قرآنند که در گیرند. «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ» 6- ظلم،از سوی است، «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ» ولی توفیق سبقت در خوبی ها، به اذن خداست. «سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ» 7- میراث بردن از قرآن، الهی است. «ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ»
🔰جَنّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ«33 فاطر» 🔻(پاداش الهی و آن فضل بزرگ،)باغ هایی همیشه سرسبز است که به آنها وارد خواهند شد،و در آنها با از طلا و مروارید زینت می شوند و لباس آنان در آن جا(از)ابریشم است. ✍نکته ها: 🔹 کلمه ی «أَساوِرَ» جمع«سوار»،معرّب«دستواره»از کلمات فارسی است که وارد زبان عربی شده است. ✍پیام ها: 1- تکثّر و ها،یک ارزش است. «جَنّاتُ» 2- از غافل نشویم. «جَنّاتُ عَدْنٍ - یُحَلَّوْنَ» 3- پاداش محرومیّت موقت،کامیابی دائمی است.(اگر طلا و ابریشم،در چند روز دنیا بر مردان حرام شد،در بهشت،از آن بهره مند می شوند.) یُحَلَّوْنَ ... مِنْ ذَهَبٍ ... 4- معاد، است.(طلا و لؤلؤ مربوط به زینت بدن مادّی است.) «أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ»
🔰وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ«34 فاطر» 🔻و گویند:سپاس برای خداوندی است که اندوه را از ما زدود،همانا پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. ✍پیام ها: 1- شعار اهل ،ستایش خداست. «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ» 2- در فضای بهشت،غم و نیست. «أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» 3- در بهشت،در کنار نعمت های مادّی(در آیه ی قبل)آرامش روحی مطرح است. «أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» 4- بهشت،به خاطر و سپاس گزاری خداوند،به بهشتیان می رسد. «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ» 5-پوشاندن لغزش ها و از بندگان شایسته از شئون ربوبیّت است. «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ» 6- اهل بهشت، برجستگی هایی هستند که خداوند قدردان و سپاسگزار آنان است. «لَغَفُورٌ شَکُورٌ»
🔰اَلَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ«35 فاطر» 🔻خداوندی که ما را از فضل خویش در سرای ابدی جای داد که در آن جا به ما نمی رسد و درماندگی به سراغ ما نمی آید. ✍نکته ها: 🔹«نَصَبٌ» به معنای تعب و رنج و «لُغُوبٌ» به معنای عجز و ناتوانی است و گاهی در افسردگی بکار می رود. 🔸در کشورهای مترقّی و خانواده های مرفّه،آسایش پیدا می شود ولی است، امّا اهل بهشت هم در آسایش کاملند و هم از غم ها و تحیّرها دور. ✍پیام ها: 1- بهشت،ابدی است. «دارَ الْمُقامَهِ» 2- بهشتیان،نعمت ها را از می دانند،نه از عمل خود. «مِنْ فَضْلِهِ» 3- رنج و غم با حتّی تماس ندارد. «لا یَمَسُّنا» 4- طول ع
مر بیش از حدّ در دنیا،خستگی آور است ولی در بهشت نه خستگی وجود دارد و نه غم. لا یَمَسُّنا ... نَصَبٌ ... لُغُوبٌ 5-آسایش و آرامش بهشت،حتمی است.(جمله ی «لا یَمَسُّنا» تکرار شده است)
🔰وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها کَذلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ«36 فاطر» 🔺و کسانی که کفر ورزیدند،برایشان است،نه بر آنها حکم می شود که بمیرند و نه از عذاب دوزخ تخفیفی برایشان هست؛ما این گونه هر ناسپاسی را کیفر می دهیم. ✍نکته ها: 🔹در کنار وعده های بهشت،وعیدهای دوزخ بیان می شود تا میان و امید تعادل باشد. 🔸اهل دوزخ دو تقاضا دارند،یک بار می گویند: «لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ»خدا ما را مرگ دهد تا راحت شویم.خداوند می فرماید: «لا یُقْضی عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا» در دوزخ مرگی در کار نیست که دوزخیان بمیرند و از عذاب نجات یابند؛بار دیگر می خواهند لااقل تخفیفی به آنان داده شود: «یُخَفِّفْ عَنّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ» این آیه می فرماید: «لا یُخَفَّفُ» تخفیفی در کار نیست. ✍پیام ها: 1- کسی که از کافر بودن،به بودن رسید و تمام درهای سعادت را به روی خود بست،تمام درهای نجات نیز به او بسته خواهد شد؛در آن جا نه مرگ است و نه تخفیف. «فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ» 2- کفر،نوعی است. اَلَّذِینَ کَفَرُوا ... کُلَّ کَفُورٍ 3- فرد مهم نیست،خصلت است. «کُلَّ کَفُورٍ»
🔰وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ«37 فاطر» 🔺و آن کفّار در دوزخ ناله می زنند(و می گویند:)پروردگارا! 🔻ما را خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم،غیر از آنچه که قبلاً انجام می دادیم.(در پاسخ به آنان گفته می شود:)آیا ما به شما ندادیم که در آن هر کس که بنای تذکّر دارد متذکّر شود و(عبرت گیرد؟ به علاوه)هشدار دهنده به سراغتان آمد(ولی شما توجّهی نکردید)،پس اینک ،پس برای ستمگران هیچ یاوری نیست. ✍نکته ها: 🔹«صراخ»به معنای و ناله ای است که با درخواست کمک همراه باشد. 🔸 در دو آیه ی قبل،عنوان شد که اهل بهشت و دارند؛در این آیه می فرماید: 👌اهل دوزخ می سوزند و ناله می کنند و تقاضای کمک دارند. ✍پیام ها: 1- به هر تقاضا و ناله ای نباید کرد،درخواست مجرم قابل پذیرش نیست. 🔹«رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» (خداوند می فرماید: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» اگر برگردند،باز همان خلافکاری های خود را دارند.) 2- آن چه انسان را دوزخی می کند،اعمال است. «أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» 3- همه ی سرکشان،روزی به و انابه خواهند افتاد. رَبَّنا أَخْرِجْنا ... 4- آخرت محل از دست داده ها نیست. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ... 5-بسیاری افراد در دنیا خیال می کنند کارشان صالح است،امّا در روز قیامت می فهمند که صالح نبوده و لذا می گویند:پروردگارا! اگر از دوزخ نجات یابیم، عمل صالحی(نه مثل صالح نماهای قبلی)انجام خواهیم داد. «غَیْرَ الَّذِی کُنّا نَعْمَلُ» 6- خداوند به همه ی مردم به که حجّت بر آنان تمام شود،عمر داده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ» 7- از دست دادن فرصت ها،موجب به خویش است. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ... فَما لِلظّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ 8-هدف از عمر،هوشیاری است و انسان گویا عمر نکرده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ» 9- تذکّرِ لحظه ای کارساز نیست،زیرا هر مجرمی برای یک لحظه متذکّر می شود؛ تذکّر باید استمرار داشته باشد. «یَتَذَکَّرُ فِیهِ» 10- تا نذیر نباشد، الهی نیست. «جاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا» 11- کسی که به هشدارهای انبیا توجّه نکند است. جاءَکُمُ النَّذِیرُ ... فَما لِلظّالِمِینَ 12- برای کفّار، ،دعا و ناله هیچ یک کارساز نیست. «مِنْ نَصِیرٍ
با سلام 🔰مطالبی در جهت 🔰شناخت امام زمان مهمترین وظیفه هست 🔰شبهات را دقیق بشناسیم و پاسخ دهیم آبادی دنیا در ظهور https://eitaa.com/fatemi5/2562 درلشکر امام زمان مخای چه کاره بشی👇 https://eitaa.com/fatemi5/2563 امام زمان امام تحول خواه👇 https://eitaa.com/fatemi5/2564 ایران قبل از ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2567 وجود علمای دلسوز👇 https://eitaa.com/fatemi5/2574 شاهد بودن ائمه👇 https://eitaa.com/fatemi5/2576 فواید دعا👇 https://eitaa.com/fatemi5/2577 حکومت قبل ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2578 انقلاب اسلامی قبل از ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2579 معنای انتظار فرج👇 https://eitaa.com/fatemi5/2580 ماموریت ولی‌فقیه در غیاب امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2581 چهار ویژگی یاران امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2582 معرفت و جهالت👇 https://eitaa.com/fatemi5/2583 شبهات یمانی👇 https://eitaa.com/fatemi5/2584 گناه برای ظهور 👇 https://eitaa.com/fatemi5/2585 چهار شرط اصلی ظهور👇 https://eitaa.com/fatemi5/2586 علل غیبت امام زمان 👇 https://eitaa.com/fatemi5/2587 ویژگی یاران امام زمان👇 https://eitaa.com/fatemi5/2588 فواید امام غایب👇 https://eitaa.com/fatemi5/562 🔰تنظیم : فاطمی 🔰لطفا باشیم
🔰إِنَّ اللّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ«38 فاطر » 🔺همانا خداوند به غیب آسمان ها و زمین آگاه است،بدون شک او به راز دل ها داناست. ✍نکته ها: 🔹* در آیات گذشته خواندیم که:خداوند افرادی را برای قرآن برگزید،افرادی را به بهشت می برد و افرادی را به ؛این آیه می فرماید:زیرا او همه چیز را می داند و از نهان و آشکار و از درون و بیرون آگاه است. ✍پیام ها: 1- کسانی که فرصت های دنیا را از دست داده و عمل انجام نداده اند و در آخرت ناله می زنند که ما را از دوزخ نجات بده تا عمل انجام دهیم،در سخن خود صداقت ندارند. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 2- ایمان به این که خداوند همه چیز را می داند بهترین بازدارنده انسان از خلاف است. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
جلسه ۱۳ فروردین ۴۰۰
🔰هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاّ مَقْتاً وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً«39فاطر» 🔺او کسی است که شما را در زمین (پیشینیان)قرار داد؛پس هر کس کفر ورزد بر ضررش خواهد بود و کافران را کفرشان جز دشمنی و خشم نزد پروردگارشان نمی افزاید،و کافران را کفرشان جز خسارت نمی افزاید. ✍نکته ها: 🔹* مراد از خلیفه بودن انسان در این آیه،یکی از سه امر اس: 🔹جانشینی ها از ملّت ها، 🔹جانشینی فرزندان آدم از انسان های پیش از خلقت آدم، 🔹جانشینی انسان از خداوند 🔸 «مقت»به معنای غضب شدید است که در قرآن در مورد چیز بکار رفته است: 1.کفر. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ ... إِلاّ مَقْتاً 2.زنا. «إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ مَقْتاً» 3.گفتن و عمل نکردن. «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» 4.سخن بی منطق. «یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ» ✍پیام ها: 1- جانشینی انسان در زمین باید شکر باشد نه کفر. جَعَلَکُمْ خَلائِفَ ... فَمَنْ کَفَرَ (شما نیز رفتنی هستید و دیگران جانشین شما خواهند شد،در این چند روز دنیا کفر نورزید.) 2- کفرِ انسان به خود اوست و ضربه ای به خدا نمی زند. «فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 3- کفّار،کفر خود را به نیاکان یا جامعه نیاندازند. «فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 4- خطرات و آثار کفر نیست و هر لحظه گسترش می یابد. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ .. إِلاّ مَقْتاً ... إِلاّ خَساراً 5-کفر به خودی خود،عامل است،گرچه کافر عمل فاسدی انجام ندهد. «لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً» 6- بیان خطرات گناه، برای بازداشتن گناهکار است. «مَقْتاً - خَساراً»
🔰قُلْ أَ رَأَیْتُمْ شُرَکاءَکُمُ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً«40فاطر» 🔰بگو:آیا شریکان خویش را که به جای خداوند می خوانید دیده اید؟ به من نشان دهید که چه را از زمین آفریده اند،یا برای آنان در(آفرینش) آسمان ها مشارکتی است؟ یا به آنان کتابی داده ایم که ایشان،دلیل و حجّتی از آن بر شرک خود دارند؟(نه،هیچ کدام نیست،)بلکه ستمکاران تنها بر اساس وعده ای(دروغی)که بعضی شان به بعضی دیگر(در مورد شفاعت)می دهند یکدیگر را فریب می دهند. ✍پیام ها: 1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گفتگو با مخالفان بود. «قُلْ» 2- با سؤال، ها را بیدار کنید. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 3- اسلام دین است. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی - فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ» 4- تحدّی و طلبی،تنها در کتاب تشریع نیست که می فرماید: «فَأْتُوا بِسُورَهٍ» بلکه در مورد آفرینش و کتاب تکوین نیز هست. «أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 5-مشرکان،هیچ ندارند.نه عقلی «ما ذا خَلَقُوا» و نه نقلی «أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً» 6- هر جا منطق و بیّنه نباشد،فریب است. إِنْ یَعِدُ ... إِلاّ غُرُوراً 7- مشرکان ظالمند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ» وعده ی ظالمان،فریب و شعارهای آنان فریبنده است. «إِلاّ غُرُوراً» 8-شرک بر تبلیغات و وعده های استوار است. «إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً» 9- فریب از هر کس می تواند باشد. «بَعْضُهُمْ بَعْضاً» گاهی افراد و عادی با تملق و چاپلوسی افراد بالاتر را به انحراف می کشانند و گاهی افراد قوی با تهدید و تطمیع و وعده ها و شعارهای دروغین مردم را به اطاعت بی چون و چرای خود
وادار می کنند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً»
🔰إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً«41فاطر» 🔰همانا خداوند آسمان ها و زمین را از زوال(و سقوط و خروج از مدار)نگاه می دارد،و اگر زوال پذیرند(و از مدار خارج شوند) جز او نمی تواند آنها را نگاه دارد؛البتّه او بردبار و آمرزنده است. ✍نکته ها: 🔹 میان نگاهداری و حفاظت خداوند از نظام هستی و حلم او رابطه است،همان گونه که میان و اعمال ما و فروپاشی نظام هستی رابطه است.در این آیه به مورد اول اشاره دارد و آیه با جمله ی «حَلِیماً غَفُوراً» پایان یافته است. 🔹امّا در سوره ی مریم،آیات 88 تا 90 می خوانیم: «وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدًّا تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا» مشرکان گفتند:خداوند فرزندی اختیار کرده است،نزدیک است که آسمان ها و زمین و کوه ها از این سخن زشت درهم ریزد و فروپاشد. 🔹 خداوند هم آسمان ها و زمین با را نگاه می دارد «یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» و هم پرنده ی کوچک در هوا را «ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ» 🔹در روایات می خوانیم:خداوند به واسطه ی خود،آسمان و زمین را حفظ می کند که اگر نباشند،نظام هستی به هم می ریزد. ✍پیام ها: 1- جایگاه آسمان ها و زمین و حرکت و مدار آنها با ی خداوند است و اوست که هر لحظه آنها را حفظ می کند. «إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 2- پدیده ها،هم در پدید آمدن و هم در بقا نیازمند و لطف خداوند هستند.إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 3- نظم حاکم بر هستی،از سوی ،نه امری تصادفی. إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 4- ابدیّت مخصوص اوست و هستی زوال است. «زالَتا» 5-اگر حلم الهی نباشد،کرات آسمانی بر سر خلافکاران فرو می ریزد. «یُمْسِکُ السَّماواتِ - کانَ حَلِیماً غَفُوراً» (هنگام برپایی قیامت،خورشید و ماه و ستارگان و زمین دگرگون و درهم ریخته می شود،بنابراین اگر در دنیا از فروپاشی آنها جلوگیری می شود به خاطر حلم اوست.) 6- خداوندی که با قدرت را نگاه داشته،اگر به کفّار مهلتی می دهد به خاطر حلم است نه عجز. «کانَ حَلِیماً»