💠 خُلود
🔹 یك اصل كلی خدای سبحان دارد و آن این است كه هر کسی كه بد كرد كیفر می بیند ﴿بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَیئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ﴾؛[1] هر كه بدی كسب كرد و گناهان او به او احاطه كرده است ﴿وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ﴾ كه این نشانه #خلود است. یك وقتی كسی معصیت می كند، از او تعبیرش به این صورت است كه ﴿مَن یعْمَلْ سُوءًا یجْزَ بِهِ﴾،[2] یك وقت تنها معصیت نیست بلكه معاصی به او محیط است، تعبیر درباره این گروه آن است: ﴿بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَیئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ﴾، این ﴿أَصْحَابُ النَّارِ﴾ بودن مُشعر به #خلود است، گرچه صریح نیست و ظهور تام ندارد، امّا وقتی گفتند این اصحاب «نار» است، یعنی در «صُحبت» آتش است، این به نحو ملكه است؛ یعنی این پیشه آنهاست! فرمود: اگر كسی معصیت كرد خب كیفر می بیند ﴿مَن یعْمَلْ سُوءًا یجْزَ بِهِ﴾، ولی ﴿مَن كَسَبَ سَیئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ﴾ كه گناهان او را محیط كرده است و او محفوف به گناهان شد ﴿فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ﴾؛ لذا فرمود ﴿هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ﴾. خدای سبحان #خلود را برای هر تبهكاری به عنوان #وعید یاد نكرده است؛ اگر كسی #محفوف_به_معاصی شد و گناهان به او احاطه كردند این شخص #أصحاب_نار است.
🔹 فرق گناه و ثواب آن است كه انسان وقتی ثواب كرد #محیط_به_ثواب است و ثواب در اختیار اوست. وقتی گناه كرد #محاط_به_گناه است، او در اختیار گناه است؛ لذا تعبیر قرآن درباره سیئات این است كه سیئات به آدم محیط است ﴿وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ﴾. ولی درباره #حسنات این چنین نیست كه حسنات به آدم محیط باشند. حسنات در #اختیار انسان هستند و انسان است كه محیط بر حسنات است. حسنات هرگز، دست و بال انسان را نمی بندد، سیئه است كه انسان را می بندد و در رَهن قرار می دهد که ﴿كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِینٌ﴾،[3] سیئه است كه انسان را در دام می اندازد. فرمود: اگر كسی #محفوف_به_خطیئات شد این اصحاب نار است و برای همیشه می ماند.
[1] . سوره بقره، آیه 81.
[2] . سوره نساء، آیه 123.
[3] . سوره طور، آیه 21.
#محیط_به_ثواب
#محاط_در_گناه
#فرق_گناه_و_ثواب
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه بقره ـ جلسه 164
🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 منشور منتظران
🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن #تقدیر خدا درباره كارهای انسان با #اختیار انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ها را به همان سمت رهبری می كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می كند، البته #لطف_خدا بیش از غضب اوست، #رحمت او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می دهد و راهنمایی می كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می كند این مطلب اول.
🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است. وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی پذیرفتند و مقبولشان نمی شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی بن ابی طالب كسی نمی تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ»[1] فرمود چون ظرفیت حاضر شد سطح ادراك مردم بالا آمد تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند فهمیدند غیر از #عدل_و_علم چیزی جامعه را اداره نمی كند من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك ولی عصر هست، اگر جامعه این #تجارب_عقلی_عالمان دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كرده اند، وجود مبارك حضرت ظهور می كند. این هم یك مطلب پس ظهور آن حضرت با #صلاح ماست و آن حضرت ظهور می كند این صلاح را تكمیل می كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی كند.
🔸 مطلب بعدی آن است كه راه #اصلاح_جامعه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله #منشور_وظیفه_منتظران است این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...»[2] این بین چهل تا پنجاه اصل است. یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدایا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این #منشور_كشورداری است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط #حضور_و_ظهور فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می كند.
[1]. نهج البلاغه، خطبه3.
[2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349.
#بهار_مهدوی
#تقدیر_و_اختیار
#اصلاح_جامعه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد
تاریخ: 1385/05/18
🆔 @a_javadiamoli_doross
هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 اختیار در مقدّرات
🔹 در مسئله «أجل» که در اول سوره مبارکه «انعام» بود، گذشت که دو تا اجل هست: یک اجل مقضی است و یک اجل «مسمّیٰ»؛ تمام کارها برابر اجل «مسمّی» است که در لوح محفوظ تثبیت شده است؛ ولی مقدّرات در #اختیار خود آدم است. ذات اقدس الهی فرمود: اگر این شخص، #بهداشت را رعایت کند، #صله_رحم را رعایت کند، غذایش را مواظب باشد، #صدقه بدهد و #دعا را فراموش نکند، عمری طولانی و پربرکت دارد؛ اگر صله رحم نکند و دعاها و عبادت ها و نیایش ها را فراموش کند، عمر کمتری دارد که این تقدیر است و تغییرپذیر می باشد؛ اما کدام راه را انتخاب می کند و با اختیار خودش کدام راه را می پذیرد یا نمی پذیرد، این «لدی الله» معلوم است و چون «لدی الله» معلوم است، در لوح محفوظ اجل مُسمای او نوشته شده است که این شخص شصت سال عمر می کند.
🔹 نتیجه این که هم انسان #مختار است و هم خدا عالِم است، برای انسان دو تا راه مشخص کرده است؛ اگر راه بهداشت ظاهری و طبابت باطنی را طی کند، عمری طولانی دارد و اگر رعایت نکند، عمر کوتاهی دارد، این می شود قضا: ﴿ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾[1] که برابر با آیه سوره «نحل»، این ﴿عِنْدَه﴾ در اول سوره مبارکه «انعام» معنا می شود که ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾.[2] پس ﴿قَضی أَجَلاً﴾ که آغاز سوره مبارکه «انعام» است؛ ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ که برابرِ ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾ می باشد؛ پس اجلِ مسمّا باقی است. برای هر کسی دو راه است؛ اما این شخص کدام راه را انتخاب میکند و پایانش چیست؟ الله می داند. این شخص با اختیار خود راه خوب را انتخاب کرد و عمری طولانی یافت، با اختیار خود راه بد را طی کرد و عمری کم یافت، چون ذات اقدس الهی پایان راه و اختیار این شخص را می داند و در لوح محفوظ تثبیت کرده است که این شخص بیش از هفتاد یا هشتاد سال یا کمتر و بیشتر عمر ندارد، این می شود ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ و این اجل مقضی جمع بندی شده آن به صورت اجل «مسمّی» است. غرض این است که دو تعبیر در قرآن کریم است که با تعبیراتی که فلان شخص اگر ملاقات کرد، نه زودتر می آید و نه دیرتر و هیچ کدام محال نیست، با آن خیلی فرق دارد.
[1] . سوره انعام، آیه2.
[2] . سوره نحل، آیه96.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه غافر جلسه 34
تاریخ: 1393/12/19
🆔 @a_javadiamoli_esra