💠 بیداری علما
🔹 ابوریحان بیرونی را خدا غریق رحمت كند! سقراط كه مسموم شد، او مشكل سیاسی داشت؟ مشکل فقط توحید بود، مشكلی دیگری نداشت! آن جا جای الحاد و شرك بود، او برخاست توحیدی فكر كرد، توحیدی حرف زد، توحیدی تبلیغ كرد، «إلاّ و لابد» گفتند باید سمّ بخوری و سمّ خورد و آن مقاومتِ سمّخوری سقراط باعث شد افلاطون پیدا شد، بعد ارسطو پیدا شد. آنها كه پیغمبر نداشتند آنها كه امام نداشتند، یعنی خود سقراط اینطور قیام كرد؟ فلسفه تولید كرد یا معبر بود نه مبدأ؟
🔹 مرحوم ابوریحان بیرونی مستحضرید چون در برابر إبن سینا قرار گرفت خیلی شهرت پیدا نكرد، ولی ابوریحان بیرونی خیلی مرد عظیمی است! ایشان در تحقیق ماللهند چون خودش مدتی هند بود گرچه به صورت تصریح عبارت انموذجی اینطور حرف نزد و متنی حرف زد، ولی در همان متنی فرمودند خلیل حق (سلام الله علیه) كه قیام كرد دو سه فرمایش داشت: یكی براهین ﴿لاَ أُحِبُّ الآفِلِین﴾[1] بود كه در بخشی اثر كرد، یكی هم تبرگیری بود ﴿فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلَّا كَبِیراً لَّهُم﴾[2] بود كه در بخش دیگر است، یكی وقتی ﴿یا نَارُ كُونِی بَرْداً وَ سَلاَماً﴾[3] در خاورمیانه پیچید، این خبری نبود که در جایی دفن شود، آن روز رسانه نبود ولی قاصد تازه نفس در هر شهری بود؛ در كمترین مدت از بارگاه خلیل به یونان و امثال یونان رسید، فهمیدند یك خبری هست، عاقلتر از دیگران بودند و از الحاد و شرك صرف نظر كردند، به فكر توحید افتادند و چون به فكر توحید افتادند دیدند كه این حق است و گفتند باید سمّ بخوری، سمّ هم خورد، موحّداً مُرد، افلاطون تربیت كرد، از آن جا فلسفه به كشورهای دیگر رسید.
🔹 من یادم است همین حرف ابوریحان بیرونی ایشان یك گِلهای از علمای هند می كند گفت یونان این تفكّر را داشت و این بیداری را داشت ولی هند این را نداشت.[4] چند سال قبل كه علمای هند آمده بودند ایران، به مؤسسه اسراء هم آمدند، من این داستان ابوریحان بیرونی را برای اینها نقل كردم اینها اشك ریختند گفتند اگر علمای گذشته ما بیدار بودند ما الآن گرفتار موش پرستی و گوساله پرستی نبودیم.
[1]. سوره انعام، آیه76.
[2]. سوره انبیاء، آیه58.
[3]. سوره انبیاء، آیه69.
[4]. تحقیق ماللهند، ص21؛ «...إنّ الیونانیین أیام الجاهلیة قبل ظهور النصرانیة كانوا علی مثل ما علیه الهند من العقیدة، خاصّهم فی النظر قریب من خاصّهم و عامّهم فی عبادة الأصنام كعامّهم و لهذا أستشهد من كلام بعضهم علی بعض بسبب الاتّفاق و تقارب الأمرین لا التصحیح فإنّ ما عدا الحقّ زائغ و الكفر ملّة واحدة من أجل الانحراف عنه و لكنّ الیونانیین فازوا بالفلاسفة الذین كانوا فی ناحیتهم حتى نقّحوا لهم الأصول الخاصة دون العامّة لأنّ قصاری الخواصّ اتّباع البحث و النظر و قصاری العوامّ التهوّر و اللجاج إذا خلوا عن الخوف و الرهبة یدلّ علی ذلك سقراط لمّا خالف فی عبادة الأوثان عامّة قومه و انحرف عن تسمیة الكواكب «آلهة» فی لفظه كیف أطبق قضاة أهل اثینیة الأحد عشر علی الفتیا بقتله دون الثانی عشر حتى قضی نحبه غیر راجع عن الحقّ و لم یك للهند أمثالهم ممّن یهذّب العلوم فلا تكاد تجد لذلك لهم خاصّ كلام إلا فی غایة الاضطراب و سوء النظام و مشوبا فی آخره خرافات العوامّ من تكثیر العدد و تمدید المدد و من موضوعات النحلة التی یستفظع أهلها فیها المخالفة و لأجله یستولی التقلید علیهم...».
#قیام_ابراهیم_علیه_السلام
#روز_بزرگداشت_ابوریحان_بیرونی
#فکر_توحیدی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 دیدار مدیر حوزه های علمیه با حضرت استاد
تاریخ: 1398/05/24
🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa
هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 علم نافع
🔹 در قرآن كریم چند كسب مطرح است؛ یك سلسله كسب های اعتباری است كه آن مسكوب در اختیار كاسب است، یك سلسله كسب های حقیقی است كه آن مكسوب حاكم بر كاسب است. آن كسب های اعتباری كه كاسب حاكم بر مكسوب است، كسب مال است كه انسان مالی یا عین یا منفعت یا انتفاعی را كسب می كند. برای چه زن و چه مرد، قرآن كریم فرمود: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾؛[1] یعنی مرد هر كسبی كرد مال اوست, زن هر كسبی كرد مال اوست؛ مالی را, مغازه ای را, خانه ای را, مرتع و مزرعی را كسب كرد چون یك امر اعتباری است و یك امر حقیقی نیست در اختیار كاسب است، می تواند بفروشد, اجاره بدهد و به کسی هبه كند; یعنی آن كس كه كسب كرد، اختیار مكسوبِ خود را دارد ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾ مالی را كه آدم كسب كرد در اختیار اوست؛ اما یك سلسله مسائلی است كه اگر كسب كرد خودش در اختیار آن مكسوب قرار می گیرد!
🔹حالا كه معلوم شد كسب دو قسم است، ما دو گونه علم داریم: یك وقت كسی علمی تهیه می كند، چیزی می خواند كه #ابزار_دنیای او باشد و #غرور باشد و #القاب باشد و نام او را ببرند و یا نام او را با لقب ببرند و یا نام او را اوّل ببرند و همین بازی ها! این علمی كسب كرد كه محكوم علم خودش است. این بیان نورانی علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) كه فرمود: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُه»؛[2] این بیان نورانی حضرت است، فرمود: بسا درسخوانده هایی هستند كه #كشته_جهالت خودشان هستند، یك سلسله از علما هستند كه «الْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یشَاءُ»[3] یا همین آیه ﴿إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[4] ما باید تلاش كنیم این قسم دوم باشیم؛ یعنی علمی كسب كنیم كه ما را حفظ كند، برای ما #نور باشد.
🔹 [البته] علم, بخشی از راه است. آن چه مشكل را حلّ می كند عقل است نه علم! علم یك چراغ است؛ حالا به كدام طرف را داشته باشیم و با این علم كدام طرف برویم، علم وسیله است؛ اما آنكه اساس كار است در این آیه كریمه مشخص فرمود, فرمود: ﴿تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾؛[5] یعنی علم یك نردبانی باشد برای عقل. علم وقتی نافع است كه نردبان باشد؛ عالِم را به #مقام_عقل برساند، عقل كه شد العقل «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان»[6] هیچ عاقلی جهنم نمی رود؛ اما علما چرا!
🔹 به ما در دعاها, در قنوت, در تعقیبات نماز گفتند بگویید: «أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَع»؛[7] خدایا آن علمی كه به درد ما نمی خورد من از آن علم به تو پناه می برم! بعضی از علوم اند كه به درد نمی خورند؛ مثل سِحر و شعبده و جادو و مانند آن، بعضی از علم اند كه چراغ اند، نورند؛ ولی شخص از آن استفاده نمی كند. به ما گفتند در دعاها, در تعقیبات نماز و در قنوت بگویید خدایا آن علمی كه مشكل مرا حلّ نمی كند، من از آن علم به تو پناه می برم.
[1] . سوره نساء، آیه32.
[2] . نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت107.
[3]. مصباح الشریعة, ص16.
[4] . سوره فاطر، آیه28.
[5] . سوره عنکبوت، آیه43.
[6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص11.
[7] . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص75.
#روز_بزرگداشت_ابوریحان_بیرونی
#مقام_عقل
#کشته_جهالت
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/04/22
🆔 @a_javadiamoli_esra