هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 فرشته منش
🔹 «عمرو بن عبدوَد» که از شَجعان بنام جاهلیت و بتپرست بود، وقتی از آن طرف خندق به این طرف خندق آمد و رجز خواند، وجود مبارک حضرت امیر که به مبارزه برخاست چکار کرد؟ وجود مبارک حضرت امیر که بر سینه «عمرو بن عبدوَد» نشست، همه ناظر بودند دیدند حضرت بلند شد و یک مقدار کناری نشست و دوباره آمد. بعدها از وجود مبارک حضرت امیر سؤال کردند که آن موقع خطرناک بود و او هم نیمهجان بود آن هم آن پیکر و هیکل، شما چرا از سینه او برخاستید؟ فرمود وقتی که من بر سینه او نشستم آب دهان به صورت من ریخت.
«او خدو انداخت بر روی علی ٭٭٭ افتخار هر وصی و هر ولی»[1]
▫️ گفت او آب دهان انداخت بر صورت من، من غضبناک شدم در این حال «لله» نبود، من کنار نشستم تا خشمم فرو بنشیند #جنبه_بشری کنار برود «قربة إلی الله» سر او را جدا کنم.[2] اگر وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «لَضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین»[3] هم برای اینکه آن روزی که «بَرَزَ الْإِیمَانُ كُلُّهُ إِلَی الشِّرْكِ كُلِّه»[4] هم کل اسلام در خطر بود، هم این ضربت #فرشته_منش بود که گفت فقط برای رضای خدا، فرمود این ضربت به اندازه #عبادت_ثقلین می ارزد، البته این طور کم است که خشم خود آدم، تشفی خود آدم، هیچ دخالت نداشته باشد؛ مثل نماز و روزه ما است. نماز و روزه ما هم یک بخش و چند درصدی #غیر_الهی است.
▫️ این آیه به هر حال هشداری است برای همه ما، در بخش پایانی سوره مبارکه «یوسف» است که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾[5] یعنی اکثر مؤمنین درصدی از شرک در درون کارشان هست یک مؤمن محض که به اندازه کعبه می ارزد[6] یا حرمت او بیش از حرمت کعبه است[7] آن خیلی کمیاب است! این آیه یک #زنگ_خطری برای همه ما است.
🔹 جناب قُونوی در تبیین این گونه از آیات دارد کسی که عمداً معصیت می کند مشمول همین #تهدید_الهی است،[8] چرا؟ برای اینکه یک وقت است که کسی یادش رفته معصیتی کرد یا اضطرار داشت یا اکراه داشت یا الجاء داشت یا جهل به موضوع داشت یا جهل به حکم داشت یا ضعف داشت همه اینها با «حدیث رفع»[9] حل می شود؛ ولی اگر کسی عالم به موضوع است عالم به حکم است اکراه نیست، اضطرار نیست، الجاء نیست، دارد نگاه می کند #زیر_میزی یا #رو_میزی می گیرد این معنایش چیست؟!
▫️ حرف جناب قونوی در آن رساله اربعین این است که شما این را وقتی تحلیل کنید این سر از کفر در میآورد، چرا؟ برای اینکه معنای این حرف این است که خدایا! من هیچ عذری ندارم تو گفتی این کار را نکن، ولی به نظر من باید بکنم! خلاصه #معصیت_عالمانه و عامدانه همین است، عصاره گناه عمدی این است. اینکه در بعضی از موارد کفر تعبیر شده است حالا همه ما دست به عصا می گوییم این کفر، کفر عملی است نه کفر اعتقادی، ولی تحلیل جناب قونوی این است که این #کفر_اعتقادی است حالا او می بخشد حرفی دیگر است.
[1]. مثنوی معنوی مولوی، دفتر اول، بخش164.
[2]. مناقب آل أبی طالب، ج2، ص115؛ «وَ لَمَّا أَدْرَكَ عَمْرَو بْنَ عَبْدَ وُدٍّ لَمْ یضْرِبْهُ فَوَقَعُوا فِی عَلِی ع فَرَدَّ عَنْهُ حُذَیفَةُ فَقَالَ النَّبِی ص مَهْ یا حُذَیفَةُ فَإِنَّ عَلِیاً سَیذْكُرُ سَبَبَ وَقْفَتِهِ ثُمَّ إِنَّهُ ضَرَبَهُ فَلَمَّا جَاءَ سَأَلَهُ النَّبِی عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ قَدْ كَانَ شَتَمَ أُمِّی وَ تَفَلَ فِی وَجْهِی فَخَشِیتُ أَنْ أَضْرِبَهُ لِحَظِّ نَفْسِی فَتَرَكْتُهُ حَتَّی سَكَنَ مَا بِی ثُمَّ قَتَلْتُهُ فِی اللَّهِ».
[3]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج4، ص86.
[4]. كنز الفوائد، ج1، ص297.
[5]. سوره یوسف، آیه106.
[6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج8، ص107.
[7]. الخصال، ج1، ص27؛ «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَة»؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج64، ص71 ؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَی الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَیتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَی اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَة...».
[8]. شرح الأربعین حدیثا، ص87؛ «و رد علی بغته فی سر ذلک ان سبب ظهور حکم الغیرة و سلطنتها لیس نفس الفعل المحرم فقط بل الموجب هو التلبس بصفة المشارکة لمقام الربوبیه ...».
[9]. وسائل الشیعة، ج15، ص369.
#سالروز_جنگ_خندق
#کفر_اعتقادی
#زنگ_خطر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 .درس خارج فقه نکاح جلسه 512
تاریخ: 1398/10/30
🆔 @a_javadiamoli_esra