eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بأبی أنت و امّی یا حجّة الله 🔹 همه شما ـ ان‌ شاء الله ـ به وجود مبارك ولی‌عصر وابسته‌ هستید، به هر حال از شاگردان و فرستاده‌ های آن حضرت هستید! وجود مبارك امام زمان (ارواحنا فداه) دو كار می ‌كند كه یكی مهم است و دیگری أهم، ـ این بارها به عرض شما رسید ـ آن كار مهم, كار اجرای عدل و داد است كه «یمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا»،[1] كار مهمی است و آن به عهده است، همه ما هم در این جهت سهیم هستیم و كاری هم أهمّ از عدل و أهمّ از داد می كند كه فرمود به بركت حضرت, ذات اقدس الهی «وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم‏»،[2] به بركت دست حضرت با ذات اقدس الهی عقل مردم زیاد می‌ شود؛ این به مراتب بالاتر از عدل است! چون جامعه ‌ای عدل‌ مدار است كه باشد؛ جامعه عقل‌ محور است كه عدل را تحمل می ‌كند! نه بیراهه می ‌رود و نه راه كسی را می‌ بندد, نه اختلاس می ‌كند و نه بی ‌عرضگی نشان می ‌دهد، این كار اصلی شما علماست كه جامعه را به , به , به , به دعوت كنید! هر وقت ما این حدیث نورانی را می ‌بینیم واقعاً برای ما حیرت ‌آور است! جامعه را می‌ شود عادل كرد، امّا چطور جامعه را عاقل كنیم؟ فرمود به بركت حضرت دستی روی سر مردم كشیده می‌شود که عقل مردم كامل می‌ شود، این چه كاری است؟! این مهم ‌ترین كار به دست شما علماست؛ كاری كه عوامانه است را، نه انجام دهیم و نه تشویق كنیم! عوام را بالا بیاوریم و به فكر عوامی نباشیم كه مردم چه می‌ خواهند, به مردم بگوییم شما چه بخواهید؟ نه ببینیم مردم چه می ‌خواهند و همان را بگوییم! باید به مردم بگوییم که شما چه بخواهید! بعد آن را برای مردم بازگو كنیم، این كارِ اصلی شما شاگردان ولی عصر است! حضرت كار اهمّش این است كه اول جامعه را عاقل می ‌كند، بعد كار مهمّش این است كه را در جامعه گسترش می‌ دهد. 🔹 را، می ‌شود به عدل و داد دعوت كرد؛ امّا اگر عاقل نباشند، چطور شما می ‌خواهید عدل را پیاده كنید؟ این طرف را ببندید، آن طرف زیرمیز؛ این طرف را ببندید، آن طرف روی میز؛ جامعه عاقل را می ‌شود عادل كرد، وگرنه با زور و بگیر و ببند این بسیار مشكل است كه انسان بتواند جامعه‌ای را پُر از كند؛ آن وقت 313 تن هم شاگردی مثل امام دارد، این البته می‌ تواند جامعه را اداره كند. چه قدرتی را ذات اقدس الهی به این ذخیره اوّلین و آخرین داد، خدا می ‌داند! این است كه وجود مبارك وقتی نام مبارك حضرت برده می‌ شود به احترام نام حضرت بلند می ‌شود و دست بر بالای سر می‌ گذارد برای همین است! این كار را كرد! وقتی نام مبارك حضرت را در حضورش بردند، به احترام وجود مبارك ولی عصر برخاست و دست بر بالای سر گذاشت،[3] این كار عادی نیست! كلّ این جهان را اول می‌ كند, بعد می‌ كند: «بأبی أنت و امّی یا حجّة الله». [1]. كتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص567؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏36، ص316. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. [3]. مستدرك سفینة البحار ج8، ص629؛ «و روی أیضاً عن مولانا الرّضا (علیه السلام) فی مجلسه بخراسان، قام عند ذكر لفظة القائم و وضع یدیه فی رأسه الشریف وقال: اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه‏»؛ «و روی العلاّمة المامقانی فی رجاله فی دعبل، عن محمّد بن عبدالجبار فی مشكاة الأنوار أنه لمّا قرأ دعبل قصیدته المعروفة علی الرّضا (علیه السلام) و ذكر الحجّة (علیه السلام) إلى قوله: «خروج إمام لا محالة خارج ٭٭٭ یقوم علی اسم الله والبركات» وضع الرّضا (علیه السلام) یده علی رأسه و تواضع قائماً و دعا له بالفرج» . 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 18 تاریخ: 1394/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مهد فیض 🔹 درباره خودمان وجود مبارک این نکته را همه ما توجه داشته باشیم خوب است، ما واقعاً در کنار این سفره نشسته ‌ایم. هر جا ولی‎ای از اولیای الهی دفن بشود، آن‎جا مشهود است. از دیر زمان همین طور بود؛ حالا گذشته از مزار نورانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از وجود مبارک حضرت امیر به بعد همه همین طور بود و این دعای معروف سحر از حضرت امام سجاد (سلام الله علیه) که به وسیله رسید او از فقها و بزرگان و محدثان امامیه است، ایشان شاگردان خوبی داشت. می ‌دیدند از کوفه بیرون می ‌رود در یک بیابانی آن‎جا دارد درس می‌ گوید، نمی ‌دانستند که آن‎جا کجاست؟ خیال می ‌کردند مثلاً یک فضای بازی یک فضای وسیعی باید باشد که اینها می‌ روند در بیابان درس می ‌گویند. بعدها معلوم شد که کنار قبر علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) بود، چون قبر حضرت امیر سالیان متمادی مخفی بود. این اصحاب خاص می ‌دانستند که کنار قبر ولی‌ ای از اولیای الهی مخصوصاً وجود مبارک حضرت امیر الهی، الهی، الهی هست، این یک اصل مسلّمی بود. 🔹 من تقریباً اوایل شهریور 1334 بود که رفتم خدمت استادمان مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی. آقا شیخ محمد تقی آملی هم از اوتاد این روزگار بود، هم مرحوم آقا ضیاء (رضوان الله علیه) در تقریض ایشان نوشته: «کهف المجتهدین العظام» هم مرحوم آقای نائینی (رضوان الله علیه) در اجازه نامه ایشان نوشته: «صفوة المجتهدین العظام». اوّلین سالی که ما درس خارج رفتیم درس ایشان بود و جزوه نوشتن را هم از ایشان یاد گرفتیم. ما برای اینکه طرز جزوه نوشتن را یاد بگیریم، اوّل جزوه خود ایشان را گرفتیم. می ‌دیدم ایشان در تمام این صفحات بالای هر صفحه «بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب الزمان ادرکنی». الآن ما چیزی که می‌ نویسیم همان اوّل یک «بسم الله» را می ‌نویسیم؛ این دأب علمای نجف بود! مرحوم سعید العلماء که با شیخ انصاری دوتایی درس شریف العلماء می ‌رفتند، آن آثاری که از مرحوم سعید العلماء حالا یا خودشان نوشتند یا تقریرات درسی ایشان بود مانده، این است که در بسیاری از صفحات در حاشیه ‌اش نوشته «یا اباالفضل ادرکنی». اینها این مسائل را باور کردند! من که رفتم حضور ایشان خداحافظی بکنم بگویم اگر سفارشی دارید من عازم قم هستم چه درسی بخوانم؟ چه کار بکنم؟ دو نکته را فرمودند، فرمودند درستان یک ، یک و یک باشد و را هم بدانید! آن‎جا اولاً وجود مبارک رحلت کرده است، بعد فقها و علما و بزرگان آن‎جا مدفون هستند. اوّلین بار ما این مطلب را از ایشان شنیدیم. ایشان فرمودند در برکات فراوانی هست و این مطلب از هزار سال و دو هزار سال و سه هزار سال نیست تا آن‎جا که تاریخ نشان می ‌دهد این طور بود. ایشان می‌ فرمودند که شاگردان وقتی می‌ خواستند مطلبی برایشان حلّ بشود در یونان، می ‌رفتند کنار قبر ارسطو بحث می ‌کردند، فکر می ‌کردند و مطلب برایشان حلّ می‌ شد. 🔹 غرض این است که گذشته از اینکه بزرگان و فقها و علما و مراجع بزرگی هم در کنار قبورشان دفن هستند. اینجا است؛ همیشه مخصوصاً روزهایی که متعلّق به این ذوات قدسی است. غرض این است که بدانید خود ما هم تجربه مکرّر داریم همین که از قم برای تعطیلات تابستانی یکجایی می ‌رویم کتاب‌ هایی که بالینی است، این کتاب‌ هایی که ما در قم مرتب مثل اینکه یک روزنامه را داریم مطالعه می ‌کنیم مطالعه می ‌کنیم، وقتی آن‎جا رفتیم باید سطر سطر مطالعه کنیم، این برای ما تجربه شده است، این قصّه نیست! همین که یک هفته گذشته همین کتاب مثلاً جواهر برای ما وقتی که مباحثه می ‌کردیم مثل اینکه داریم روزنامه نگاه می ‌کنیم؛ اما آن‎جا که رفتیم باید سطر سطر نگاه کنیم، این معلوم می ‌شود که به برکت همین‌ هاست ما که عوض نشدیم. سالی هم که نگذشته، غیبت هم که طولانی نشده. این گونه است! حالا کسی که در کنار این سفره نشسته هست، هست حیف است که حداکثر بهره را نبرد و عالم ربّانی نشود هم علمشان هم عملشان. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه الرحمان جلسه 28 تاریخ: 1396/09/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khoms_146 ay sss.mp3
3.81M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 146 تاریخ تدریس: 1372 الی 1374 🆔 @a_javadiamoli_doross
khoms_146p2.pdf
217.8K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 146 تاریخ تدریس: 1372 الی 1374 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دنیا 🔹 در قرآن کریم چهار مطلب را که ذکر کرد، آن مطالب سه‌ گانه قابل حلّ است: فرمود: ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتاب﴾ را می ‌فهمیم، ﴿وَ الْحِكْمَة﴾ را می ‌فهمیم، ﴿وَ یزَكِّیهِمْ﴾ را می ‌فهمیم؛ امّا بخش چهارم این است که فرمود: ﴿وَ یعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون﴾[1] انبیای الهی اهل بیت (علیهم السلام) چیزهایی به شما می ‌گویند که شما اصلا نمی ‌توانید اینها را یاد بگیرید، نه «ما لا تعلمون» ﴿وَ یعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون﴾؛ یعنی شما آن نیستید که یاد بگیرید، حتی به خود پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) فرمود: ﴿عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَم﴾[2] غیر از ﴿عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یعْلَم﴾[3] است، فرمود: به توی پیغمبر، خدا چیزهایی را داد، تو با همه هوش و استعدادی که داری، تو نمی ‌توانی یاد بگیری، چون در هیچ جا این حرف ها نوشته نیست. و آن این است که دنیا را برای ما معنا کردند، انرژی هسته ‌ای رفتن به کره مریخ رفتن، به عمق زمین، اینها با چند سال درس‌ خواندن حلّ می ‌شود؛ امّا دنیا چیست؟ ما چگونه در این دنیا زندگی کنیم؟ این را خیلی از ماها متوجه نیستیم، با اینکه گفتند، هم حاضر نیستیم، بیدار شویم و یاد بگیریم، به ما در سوره مبارکه «حدید» روی این مراحل پنج ‌گانه منحصر کرد، فرمود: ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا﴾[4] این است و است و است و است و . اینها ظاهر آن هم حصر است و با «إنما» و «أنما» شروع شده است. در آیات دیگر هم با «إنما» و «أنما» حصر کرد، فرمود: ﴿أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ﴾[5] بازیچه است. چه چیزی بازیچه است؟ آسمان و زمین که آیات الهی هستند و خدا از خلقت آسمان و زمین به عنوان آیه ما را تعلیم می ‌دهد، اینها که بازیچه نیست علوم و مانند آن هم که بازیچه نیستند! 🔹 ائمه و انبیا (علیهم السلام) آمدند به ما گفتند: شما همان طوری که برای استخراج معادن، اگر کسی بخواهد یک شمش طلا استخراج کند، او خروارها خاک را باید زیر و رو کند تا یک شمش طلا دربیاورد و کار عاقلانه هم هست، آن زحمت را می ‌کشد تا شمش طلا را ببرد. فرمود شما در کارهای خود هر کاری که می ‌خوهید کنید، حالا چه کارهای حوزوی، ‌چه دانشگاهی باشد، چه خدمات سیاسی باشد، چه خدمات اجتماعی باشد، با مردم بخواهید کار کنید، خیلی برای اقتصاد فرهنگ هر کاری بخواهید کنید، اینها به منزله شمش طلاست اینها ارزش دارد و الهی است. ولی یک مُشت خاک ها هم هست که اینها را باید غربال کنید، به فکر این خاک ها نباشید، چه کسی اوّل آمده، چه کسی دوّم آمده، چه کسی را با لقب صدا کنیم، با چه لقبی صدا کنیم، به چه کسی بگوییم آیه، به چه کسی بگوییم حجّت، به چه کسی بگوییم عظما، فرمود: اینها بازی است، اینها همان خروارها خاک است که اینها ا باید بزنی کنار و لا به لای اینها همان یک مُشت طلاست که کار خیری داری، انجام می ‌دهی. اگر جشنواره است، طلاست. اگر خدمت قرآنی است، هدایت مردم است، بهزیستی است، بهداشتی است، کشاورزی است، دامداری است، همه اینها طلاست، چون یک است؛ امّا اینکه من این طور هستم، من باید بگویم، نام مرا باید ببرند، فرمودند: اینها همان خروارها خاک است که خود را به آنها نفروشید. این حرف ها، است این حرف ها در هیچ جا نیست، نشانه آن این است که در غیر حوزه قرآن و عترت که از اینها خبری نیست، در حوزه قرآن و عترت هم انسان هر روز گیر دارد؛ یعنی هر روز باید مبارزه کند با خود که مبادا گرفتار این عناوین شود! که چرا اسم مرا نبردند؟ چرا مرا بالا نبردند؟ چرا من اوّل نشدم. اینها حرف هایی است که فرمود: ﴿وَ یعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون﴾، نه «ما لاتعلمون» فرمود، ما برای این آمدیم. انبیا برای این آمدند و باطن این کارهای که ـ خدایی ناکرده ـ انسان به دنبال آنها برود، تاریکی بسیاری است. [1] . سوره بقره، آیه151. [2] . سوره نساء، آیه113. [3] . سوره علق، آیه 5. [4] . سوره حدید، آیه20. [5] . سوره محمد، آیه36. 📚 سوره مبارکه زمر جلسه 40 تاریخ: 1393/10/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khoms_147 ay sss s.mp3
3.97M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 147 تاریخ تدریس: 1372 الی 1374 🆔 @a_javadiamoli_doross
khoms_147p2.pdf
193.1K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 147 تاریخ تدریس: 1372 الی 1374 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
anbiya_033 ads ss.mp3
6.34M
💠 صوت درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 33 تاریخ: 1389/08/12 🆔 @a_javadiamoli_doross
anbiya_033p2.pdf
178.7K
💠 متن درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 33 تاریخ: 1389/08/12 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شعار در صلح 🔹 در سوره «فتح» آیه 24 این‌‌چنین است: ﴿وَهُوَ الَّذِی كَفَّ أَیدِیهُمْ عَنكُمْ وَأَیدِیكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَیهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیراً﴾ در جریان كه جنگی رُخ نداده است، فرمود این كفّ ایدی است؛ یعنی دست‌ درازی حاصل نشد، نه آنها، نه شما جنگی نكردید. البته شما پیروزمندانه در آ‌ن از عهده برآمدید. 🔹 مطلب دیگر آن است كه این گروه كه می ‌گفتند چرا ما اجازه نداریم، اینها تنها تقاضای دفاع نمی ‌كردند گاهی شعارهای تند و تیز هم می ‌دادند، چه اینكه این مضمون قبلاً هم اشاره شد. آیه نوزده سوره «احزاب» این است كه فرمود: بعضی ها هستند كه در و آرامش شعار تند و تیز می‌ دهند: ﴿فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَیتَهُمْ ینظُرُونَ إِلَیكَ تَدُورُ أَعْینُهُمْ كَالَّذِی یغْشَی عَلَیهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم﴾ «سَلَق» یعنی تند و تیز ترغیب می ‌كند، تشویق می‌ كند، شعار می‌ دهد، این را می‌ گویند «سَلق» ﴿سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ﴾؛ با ﴿أَشِحَّةً عَلَی الْخَیرِ﴾[1]؛ خیلی خودشان را و شحیح و علاقه‌ مند و طمّاع به خیر معرّفی می ‌كنند، این همیشه بود. پس یك عده تنها درباره خودشان می ‌گویند اجازه بدهید، یك عده دیگران را هم ترغیب می ‌كنند؛ اما وقتی كه مسئله واجب شد هم خودشان كنار می‌روند، هم دیگران را از صحنه خارج می ‌كنند! 🔹 مطلب بعدی آن است كه در زمان برنامه، برنامه بود. زمان برنامه، برنامه هست. گروهی كه در عصر امام مجتبی (سلام الله علیه) می ‌گفتند پروردگارا! اجازه به ما بدهید. وقتی سیدالشهداء (سلام الله علیه) قیام كرد و دستور دفاع داده شد، اینها ﴿یخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْیةِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیةً﴾. روایاتی كه به این مضمون، در ذیل این آیه نقل شده است اینها تفسیر آیه نیست اینها است، چون این آیات جاری است، قبل از جریان سیدالشهداء و امام مجتبی (علیهما السلام) بود در آن عصر هم بود و در اعصار بعدی هم هست. [1] – سوره احزاب، آیه 19. 📚 سوره مارکه نساء جلسه 171 🆔 @a_javadiamoli_esra