💠 استخاره نفسانی
🔹 این بیان نورانی امام باقر (سلام الله علیه) خیلی بلند است که فرمود حتماً شما باید خودتان را با قرآن بسنجید، با این ترازو بسنجید![1] اگر کسی ترازوشناس نباشد چگونه بسنجد؟! ما حتماً باید یک دوره قرآن در محضر او باشیم تا در دست ما باشد، خواستههایمان را با این بسنجیم که آیا این درست است یا درست نیست؟
🔹 با این تعلیم و تربیت معلوم می شود که چطور وجود مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره بعضی از اصحابش آن طور اظهار شوق می کند! حالا چه کسی بود، در نهج البلاغه نام آن شخص نیست. حضرت فرمود: «كَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ»؛ من در گذشته برادری داشتم از دوستان ـ که از شاگردان حضرت بود ـ «كَانَ [یعَظِّمُهُ] یعْظِمُهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛[2] چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، من او را به عنوان یک مرد عظیم می دیدم. این علی صاحب «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»![3] حضرت وقتی بگوید او نزد من بزرگ بود، معلوم می شود شخصیتی بود! چرا این شخص نزد چشمم بزرگ بود؟ چون «كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ ... مِنْ سُلْطَانِ الْجَهَالَة»؛ از سلطنت شکم و از سلطنت جهل بیرون آمده است. سلطنت شکم همین حرام خوری و بدخوری است. سلطنت جهل چیست؟ کسی جاهل باشد و برابر آن جهل عمل کند. این شخص از سلطنت جهل بیرون آمده بود.
🔹 اما آن قسمت مهم و حساس آن این است که او یک استخاره نفسانی داشت.[4] ما یک استخاره قرآنی داریم یا استخاره آفاقی با تسبیح است؛ به هر حال بیرون از ماست. فرمود این شاگرد من استخاره نفسانی داشت، جان او به منزله قرآن بود، هر کاری را که می خواست بکند فکر می کرد، اگر به جایی نمی رسید بر صفحه نفس خود عرضه می کرد، آن وقت معلوم می شد که بد است یا خوب است؛ اگر مطابق با ﴿فُجُورَها﴾ بود میگفت بد است، اگر مطابق با ﴿تَقْواها﴾ بود می گفت خوب است، چون این ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾[5] در صفحه نفس هست و پاک که نشد. اگر کسی این صفحات نفس را غبارآلود نکند، ﴿قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ نکند، دسیسه نکند، دفن نکند بر اغراض و غرائز، این شفاف است. فرمود او اگر شک داشت که این کار را بکند یا نکند، به قرآن مراجعه نمی کرد، به نفس مراجعه میکرد که تربیت شده قرآن است، قرآن او را تربیت کرد. اگر مطابق با میل بود، هوای نفس بود، می گفت این کار بد است. اگر مطابق با رضای الهی و رضای اهل بیت بود، می گفت این کار خوب است؛ چه درباره خود و چه درباره دیگران.
🔹 اینها را اینها پروراندند، اینها نه امام بودند نه امامزاده، اینها فقط شاگردان اهل بیت بودند. ما چرا این طور نباشیم؟! اگر یک وقت مخصوص امام یا پیغمبر بود، بله! اما حضرت می فرماید او یکی از شاگردان ما بود، پس این راه باز است.
[1]. تحف العقول، ص284؛ «یا جَابِرُ اغْتَنِمْ مِنْ أَهْلِ زَمَانِكَ خَمْساً ... اعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَإِنْ كُنْتَ سَالِكاً...».
[2]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت289.
[3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه189.
[4]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت289؛ «وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ ینْظُرُ [نَظَرَ] أَیهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى [فَخَالَفَهُ] فَیخَالِفُه...».
[5]. سوره شمس، آیه8.
#شاگرد_اهل_بیت
#سلطنت_جهالت
#بزرگ_در_چشمان_ولی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 ـ افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه
تاریخ: 1397/05/27
🆔 @a_javadiamoli_esra