eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فرهنگ جهانی 🔸 مستحضر باشید كه هم منتظران وجود مبارك حضرت فكر می‌ كنند و هم كسانی كه آن حضرت را ادراك كرده ‌اند و در مشهد و محضر آن حضرت قرار گرفتند جهانی می ‌اندیشند. دیگران بعدها به فكر تجارت جهانی افتادند، اما اسلام از هزار و چهارصد سال قبل به فكر بود. روزی كه اسلام آمد، جهانی بودن فرهنگ را مطرح كرد؛ فرمود﴿ذِكْرَى لِلْبَشَرِ﴾ نه عرب، نه عجم، نه مسلمان، نه یهودی، نه مسیحی، نه زرتشتی، نه ملت دیگر و نه نحله دیگر فرمود: ﴿وَ مَا هِی إِلاّ ذِكْری لِلْبَشَرِ﴾،[1] ﴿أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ﴾.[2] اگر بشریت مطرح است قرآن راهنمای اوست و سالار شهیدان در مقطع حساس یا مقاطع حساس كه مجلسین دولتین اموی بود یا بازار كوفه و مجلس شام بود همین كتاب را تلاوت كرده است. بنابراین صرف تلاوت برای آن نبود كه یك ثوابی ببرد، برای این بود كه مردم را به این كتاب دعوت بكند. 🔸 این كتاب را مطرح می ‌كند اگر ﴿یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا﴾ در آن هست برای آن است كه مؤمنین بهره می ‌برند، وگرنه او حرفش جهانی است! اگر دارد كه ﴿یا أَهلَ الكِتابِ﴾ برای اینكه گوشه ‌ای از بهره‌ ها نصیب پیروان ادیان دیگر می‌ شود، نه اینكه پیامش پیام مخصوص یك منطقه باشد. این کتاب هم برای برنامه‌ های محلی دستور دارد، یعنی حوزه اسلام؛ هم برای برنامه‌ های منطقه ‌ای دستور دارد، یعنی ؛ هم در سطح بین المللی دستور دارد، یعنی . آنها كه مسلمان ‌اند برای آنها دستور خاص دارد، آنها كه مسلمان نیستند ولی نحله الهی دارند مثل یهودی ‌ها و مسیحی ‌ها برای آنها دستور خاص دارد، برای آنها هم كه انسان ‌اند و هیچ دینی را نپذیرفتند دستور خاص دارد؛ این می‌ شود كتاب و جهانی! 🔸 وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) وقتی حضور و ظهور پیدا كرد طبق بیان نورانی حضرت امیر در نهج ‌البلاغه فرمود اهل عالم ملل متنوعه متشتته و گوناگون داشتند؛ بعضی ها موحّد بودند، بعضی ها ملحد بودند، بعضی مجسم بودند، بعضی مشبه بودند و وجود مبارك حضرت رسول (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) با همه این ملت ها و نحله ها در ارتباط بود.[3] وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) فرمود وقتی وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) وجود مبارك حضرت ظهور كرد، همان كاری را كه رسول گرامی كرد همان كار را می ‌كند؛[4] یعنی جهانی می ‌اندیشید و هیچ منطقه ‌ای نیست مگر اینكه شهادت به توحید و شهادت به رسالت در آن منطقه حاكم است. فرمود وقتی حضرت ظهور كرد كل جهان می ‌شود موحّد و مسلم! حالا حكومت، است و البته ممكن است یك چند نفری زیرپوشش حكومت اسلامی جزیه بپردازند. بنابراین ـ ان ‌شاء ‌الله ـ به این سبك جهانی و به سمت و سوی جهانی بیاندیشید! [1] . سوره مدثر، آیه31. [2] . سوره بقره، آیه185. [3]. نهج البلاغه، خطبه 1؛«وَ اَهْلُ الاَرْضِ یومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّتة». [4]. كمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص351؛«... وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَیهْتَدِی بِهُدَاهُ وَ یسِیرُ بِسِیرَتِهِ». 📚 دیدار جمعی از دانشجویان با حضرت استاد تاریخ: 1387/05/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ثمره توحید نکته برجسته‌ای که اسلام به ما فهمانده است آن است که اگر کسی وارد قلعه شد، از قلعه بیرون نبود؛ یعنی «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی‏»؛[1] و همچنین «وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی‏»؛[2] اگر کسی موحّد شد، به تعبیر بعضی از بزرگان چنین انسانی یک خطای مطلق، یک شرّ مطلق، یک قبح مطلق از او هرگز سر نمی ‌زند، هیچ ممکن نیست، او یک بد مطلق داشته باشد. چه اینکه اگر کسی وارد این دژ و قلعه توحید و ولایت نشد، هیچ ممکن نیست که خیر مطلق داشته باشد. [1]. عیون الاخبار، ج2، ص134؛ بحار الانوار(ط ـ بیروت)، ج49، ص127. [2]. معانی الأخبار، ص371؛ الأمالی(للصدوق)، ص235؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏39، ص246. 📚 پیام موضوعی تاریخ: 1395/09/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اراده شکست ناپذیر 🔹 ظاهر این ﴿كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهینٌ﴾[1] بوی تهدید می دهد؛ قهراً به قرینه سوره مبارکه «مدثر» که در آن سوره آیه ۳۸ دارد ﴿كلُ‏ُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ ٭ إِلَّا أَصحَْابَ الْیمِینِ‏﴾ اینها عام و خاص هستند یا مطلق و مقید هستند باید تقیید بشود ﴿كلُ‏ُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ ٭ إِلَّا أَصحَْابَ الْیمِینِ‏﴾، ظاهر آن این است اگر ما نبودیم با شواهد دیگر، این را از باب عام و خاص و مطلق و مقید حمل می کردیم به اینکه باید تقیید بشود، چرا؟ برای اینکه «رهین» که فعیل است به معنای «مرهون» است، «مرهون» آن عینِ گرو را می ‌گویند، این مطلب اوّل که «رهین» به معنای «مرهون» است و یعنی گرو. 🔹 مطلب دوم آن است که کسی گرو می دهد که بدهکار باشد، اگر کسی دِینی گرفته بدهکار است این [شخص] باید گرو بدهد. 🔹 مطلب سوم آن است که انسان اگر در برابر ذات اقدس الهی خلاف کرد بدهکار است و چون بدهکار است باید گرو بدهد، گروی الهی هم سخن از زمین و خانه و فرش و امثال آن نیست، خود شخص را می گیرند! این که می بینید بعضی‎ها می گویند من نمی توانم مواظب زبانم باشم، نمی توانم شب برخیزم و نمی توانم خودم را کنترل کنم این بیچاره راست می گوید، برای این که در هست و بدهکار است. این خطبه نورانی پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در آخرین جمعه شعبان فرمود: «أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُم‏»[2] شما کردید، یک؛ گناهکار است، دو؛ بدهکار باید بدهد، سه؛ خدا زمین و فرش قبول نمی کند، چهار؛ را گرو می گیرد «إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُم‏»؛ فکّ رهن کنید! بگویید خدایا بد کردم. این نه رو به قبله می خواهد، نه توبه می خواهد، نه آب توبه می خواهد، نه نزد عالم رفتن می خواهد، این یک می‎ خواهد که خدایا آمدم، او هم قبول می کند! مگر چه چیزی می خواهد؟ لازم نیست انسان لفظ آن را بگوید حالا «استغفر الله» گفت یا «أتوب الیه» گفت؛ اما واقعاً بگوید آمدم، این بخشیده می شود، این می شود خدا! فرمود طبق این اصول پنج گانه بدهکار هستی و بدهکار باید گرو بدهد و غیر از خود آدم کسی را گرو نمی گیرند. [1]. سوره طور، آیه21. [2]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص296. 📚 سوره مبارکه طور جلسه 4 تاریخ: 1395/11/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 جهاد اوسط 🔹 كسی كه در صحنه جهاد حق علیه باطل است، سه حال دارد: این یا فاتح می ‌شود یا تا آخرین نفس می ‌جنگد یا اسیر می‌ شود، بیش از سه حال كه نیست! یا فتح است یا شهادت است یا اسارت. شهادت و فتح از یك وادی ‌اند، ﴿إِحدَی الحُسنَیینِ﴾[1] است، بشود حسنه دارد، بشود حسنه دارد؛ اما اگر در اثر غفلت ـ نه در اثر نبودِ امكانات ـ در اثر و و به اسارت برود، این شكست است. 🔹 همان ‌طوری كه در صحنه جهاد اصغر یك جنگجو یا فاتح است یا شهید یا اسیر، در صحنه جهاد اوسط كه فضایل و رذایل با هم درگیرند همین سه حال است: یا انسان فاتح است مثل حضرت امیر و امثال حضرت امیر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه حضرت فرمود: «هِی نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى»[2] اینها فاتح ‌اند! یا نه نظیر اكثری مؤمنانی كه در راه‌ اند، اینها اگر معصیت یا غفلتی كردند فوراً توبه می ‌كنند، این‌طور نیست كه در تمام عمر یك بار گناه می ‌كنند و یك بار توبه، گناهان و توبه‌های متعددی دارند، افت و خیز دارند، ریزش و رویش دارند تا بمیرند، اینها ، برای اینكه تسلیم نشدند! محفوظ، محفوظ، علاقه ‌شان به محفوظ، علاقه ‌شان به محفوظ، مومن و شیعه ‌اند؛ منتها افت و خیز داشتند، هر وقت افتادند بالأخره برخاستند، این همان است كه در روایات ما دارد كه «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ [(صلّی الله علیه و آله سلّم)] مَاتَ شَهِیداً»،[3] برای اینكه این محبّت را كه سرمایه است تا آخرین لحظه حفظ كرده است، چون «مات علی حبهم» به امامت آنها به عصمت آنها به حجیت آنها اعتراف دارد و تسلیم اعتقادی نشده است، اگر در مقام عمل چند بار لغزید چند بار هم توبه كرد. اگر مؤمنی در بستر بیماری بمیرد «مات شهیدا» این است؛ یعنی ثواب شهید را دارد. قسم سوم خدای ناكرده كسی است كه اسیر بشود این همان است كه در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است كه «وَکَمْ مِنْ عَقْل أَسِیر تَحْتَ هَوَى أَمِیر»[4] آنها كسانی ‌اند كه گرفتار نفس اماره ‌اند. پس همان‌ طوری كه در جهاد اصغر سه حال هست یا فتح است یا شهادت یا اسارت، در جهاد اوسط یعنی فضایل و رذایل اخلاقی هم این ‌چنین است. [1] . سوره توبه، آیه52. [2] . نهج البلاغه، نامهٴ 45. [3] . جامع الاخبار (للشعیری)، ص166. [4] . نهج البلاغه، حكمت 211. 📚 سوره یوسف جلسه 48 تاریخ: 1383 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 دیدار نوروزی همکاران بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضور ریاست محترم بنیاد 16 فروردین 1400 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 غرورشکنی 🔹 جریان حبّ مال را در سوره مباركه «توبه» ملاحظه فرمودید كه فرمود با دادنِ زكات، خودتان را تطهیر كنید؛ آیه 103 سوره مباركه «توبه» این بود كه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا﴾. اگر گفته شد دین ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾ است، ﴿وَیزَكِّیهِمْ﴾[1] است، این است كه این ﴿تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً﴾[2] را تعدیل بكند. خب وقتی انسان حقوقِ واجب را داد خود شخص پاك می ‌شود، نه مال را پاك می ‌كند! اینكه گاهی می‌ گویند ما رفتیم نزد فلان مرجع مال را پاك كردیم این تعبیر صحیحی نیست. باید گفت ما رفتیم نزد امام یا نایب امام خودمان را كردیم. تعبیر قرآن این نیست كه «تطهّرها»، فرمود ﴿تُطَهِّرُهُمْ﴾، ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾ كه صدقه مال را پاك نمی‌ كند خود شخصی كه باید وجوهات بدهد آلوده است و پاك می ‌شود ﴿صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ﴾ كه این جمله ﴿تُطَهِّرُهُمْ﴾ در محل نصب است تا صفت باشد برای ﴿صَدَقَةً﴾ این وجوهات، خود شخص را پاك می ‌كند، خود شخص را می‌ كند، نه مال را پاك بكند! مال طیب و طاهر است و نقصی ندارد، قدری ‌اش برای امام است و قدری‌ اش برای خود شخص است. خب پس خود شخص می‌ شود. این ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾ به اشخاص برمی‌ گردد ﴿وَیزَكِّیهِمْ﴾ به اشخاص برمی ‌گردد پرداخت وجوه شرعیه خود اشخاص را پاك می ‌كند، این خود اشخاص را پاك می‌ كند، فرمود: ﴿فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَی لَكُمْ﴾[3] برگردید و به شما برنخورد! بگذارید دین در شما راه پیدا كند و اگر خواستید وارد بشوید حتماً با اذن باشد. 🔹 اگر وسط این بحث آمد كه فرمود: ﴿هُوَ أَزْكَی لَكُمْ﴾ این برای شما باعث طهارت است، معلوم می ‌شود كسی كه پرتوقّع است و مغرور است، انسان خبیثی است؛ حالا لازم نیست كه حتماً در مسائل جنسی باشد آدمی كه وجوه نمی ‌دهد جزء است كسی كه می ‌گوید به من برخورد ما رفتیم دمِ در راهمان نداد جزء خبیثون است خبیث و طیب، مقابل هم‌ اند مزكی و غیر مزكّی مقابل هم ‌اند این ﴿أَزْكَی لَكُمْ﴾ همین است. اگر كسی كرد طیّب و طاهر می‌ شود. [1] . سوره بقره، آیه 129؛ سوره آل‌عمران، آیه 164؛ سوره جمعه، آیه 2. [2] . سوره فجر، آیه 20. [3] . سوره نور، آیه 28. 📚 سوره نور جلسه 14 تاریخ: 1390/08/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پرده ندارد جمال 🔸 وجود مبارک امام کاظم عرض می ‌کند؛ خدایا! «أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ‏ دُونَك‏ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَیكَ‏ عَزْمُ إِرَادَةٍ وَ قَدْ نَاجَاكَ بِعَزْمٍ لِإِرَادَةِ قَلْبِی‏»،[1] خدایا! تو هیچ پرده‌ ای نداری، پوشیده نیستی، پشت نیستی، این خود بشر است که پرده ‌ای از گناه بافت با دست خود، جلوی چشم خود آویزان کرد، وگرنه به قول حکیم سبزواری «پرده ندارد جمال»! پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغزپوست[2] او پوستی ندارد، حجابی ندارد، اگر ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾[3] است، دیگر حجاب ندارد. اینکه فرمود: ﴿كانَتْ أَعْینُهُمْ فی‏ غِطاءٍ عَنْ ذِكْری﴾[4] همین است. [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص815. [2]. غزلیات ملاهادی سبزواری، غزل شماره36. [3]. سوره نور، آیه35. [4]. سوره کهف، آیه101. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1396/02/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 رزق 🔹 «وَ لَا مَرْزُوقٍ مَا لَيْسَ لَكَ»؛[1] آنچه براي تو نيست به آن نمي‌ رسي. اگر کار کردي بود در آن شرايط به اين حدّ مي ‌رسي. «کژ روي جف القلم کژ آيدت»،[2] به قول حکيم فردوسي: اگر بار خار است خود کِشته اي ٭٭٭ وگر پرنيان است خود رشته اي[3] فرمود اگر راه درست رفتي، يک داري؛ بيراهه رفتي يک داري. نه رزق تو کم و زياد مي‌شود، شرايط خاص را اگر رعايت کردي؛ نه عمر تو کم و زياد مي ‌شود اگر شرايط مخصوص را رعايت کردي. اگر با و زندگي کردي، عمر مشخص داري. بدون صله رحم و بهداشت زندگي کردي، عمر محدود داري، همه مشخص است. ما يک أجل مقضي داريم يک أجل مسمّيٰ: ﴿أَجَلٌ مُسَمّي عِندَهُ﴾،[4] آن که تقديرپذير و تغييرپذير است همين أجل مقضي است که به دست خود آدم است؛ ولي کلّ اين جريان که «ففي نظام الكلّ كلٌ منتظم». 🔹 گاهي در بعضي از اين اعلاميه ‌ها مي‌گويند «مرگ نابهنگام»! مرحوم حکيم سبزواري را خدا رحمت کند! فرمود ما چيز در عالم نداريم، هر چيزي است، ولي اين شخص چون حساب نمي ‌کرد خيال مي ‌کرد که نابهنگام است؛ وقتي علل و عواملش را در نظر بگيرد معلوم مي‌ شود به هنگام است. ما ليس موزوناً لبعض من نغم‏ ‏٭٭٭ ففي نظام الكلّ كلّ منتظم موتاً طبيعيا غدا اخترامي‏ ٭٭٭ قيس إلي کلّية النظام[5]‏ شما وقتي مرگ نابهنگام پنداري را بر اساس کلّ نظم علل و اسباب بسنجيد، مي ‌بينيد که در جاي خودش است و به هنگام است. ما چيز نابهنگام در عالم نداريم! «موتا طبيعا غدا اخترامي»، «اخترامي»؛ يعني نابهنگام. اين مرگ، مرگ طبيعي است. کسي آن را نابهنگام مي ‌پندارد که از علل و عوامل قبل و بعدش آگاه نباشد و گرنه: موتا طبيعيا غدا اخترامي‏ ٭٭٭ قيس إلي کليّة النّظام ايشان مي ‌فرمايند که نه مرگ جلو و عقب دارد، نه رزق جلو و عقب دارد. [1]. نهج البلاغه، نامه72. [2]. مثنوی معنوی، مولوی، دفتر پنجم، بخش135. «کژ روی جف القلم کژ آيدت ٭٭٭ راستی آری سعادت زايدت». [3]. شاهنامه فردوسي, فريدون, بخش20. [4]. سوره انعام, آيه2. 1. شرح المنظومة، ج‏2، ص422. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/09/30 🆔 @a_javadiamoli_esra