#داستان_آموزنده
🔆علائم و نشانه هاى قبل از ظهور نور
مرحوم شيخ صدوق و برخى ديگر از بزرگان آورده اند:
روزى حضرت اميرالمؤمنين ، امام علىّ عليه السلام در جمع بسيارى از مردم سخنرانى مى نمود؛ در ضمن فرمايشات خود، خطاب به مردم كرد و اظهار داشت :(1)
اى مردم ! پيش از آن كه من از بين شما رحلت نمايم و مرا از دست دهيد، آنچه مى خواهيد سؤ ال كنيد و جويا بشويد تا از علوم من بهره مند گرديد.
از بين افراد جمعيّت ، شخصى به نام صعصعه بن صوحان از جاى برخاست و سؤ ال كرد: يا اميرالمؤمنين ! دَجّال چگونه و در چه زمانى خارج مى شود؟
امام علىّ عليه السلام در جواب فرمود: پيش از خروج دجّال ، علائم و نشانه هائى است كه يكى پس از ديگرى ظاهر و واقع خواهد شد، از آن جمله :
مردم نسبت به نماز بى توجّه شده و كارهاى دنيا و امور شخصى را در أولويّت قرار مى دهند، نسبت به امانت بى اعتنا گشته و سهل انگارى مى كنند، دروغ و دروغ گوئى را حلال و توجيه مى نمايند؛ و نيز رباخوارى شايع و عادى گردد.
مردم ساختمان ها را محكم و مجلّل بنا مى كنند، دين و احكام شريعت را با دنيا و اموال آن مبادله مى نمايند، افراد سفيه و بى خرد براى اجراء امور جامعه برگزيده مى شوند، زنان در مسائل مختلف مورد مشورت قرار مى گيرند، ديد و بازديد خويشاوندان با يكديگر قطع مى گردد.
و پيروى از تمايلات و هواهاى نفسانى انجام مى پذيرد؛ و خونريزى ، عادى و ساده گردد، حلم و بردبارى مذموم و به ظلم و تجاوز فخر و مباهات شود.
رؤ ساء و حكماء، اشخاصى فاجر و فاسق باشند، كارگزاران و گردانندگان امور جامعه ، افرادى ظالم و بى باك خواهند بود؛ و عارفان عالم ، نسبت به دين خائن باشند؛ قاريان ، قرآن را وسيله معاش و خودنمائى قرار دهند، شهادت و گواه ناحقّ رايج گردد، تهمت و ارتكاب گناه عادى و ساده باشد.
قرآن را - فقط - زيبا بنويسند و زيبا بخوانند (بدون آن كه توجّهى به معنا و محتواى آن داشته باشند؛ و نيز بدون آن كه در امور زندگى و موقعيّت كارى خود، مورد عمل قرار دهند)، مساجد و عبادتگاه ها مزيّن و مجلّل - ولى بى محتوا - باشد، دل ها از يكديگر جدا و بلكه مخالف همديگر گردند، عهد و وفا اهميّتى نداشته ؛ و زن ها با مردان در امور اقتصادى و تجارى مشاركت نمايند.
افراد فاجر و فاسد - بجهت ايمنى از شرّشان - مورد احترام قرار مى گيرند، دروغ گويان تصديق و تاءييد مى شوند، هركس نسبت به ديگرى بدبين و مشكوك مى باشد؛ و به همديگر جسارت و توهين روا داشته و انجام مى دهند، زنان سوار اسب و موتور، دوچرخه و... مى شوند؛ و همچنين از جهت قيافه ، زنان و مردان شبيه يكديگر مى گردند.
براى هر قضيّه و جريانى شهادت دهند، بدون آن كه در جريان اءمر و يا از واقعيّت خبر داشته باشند و يا بدانند كه حقّ با كيست .
مردم احكام و مسائل دين را مى آموزند نه براى دين ، بلكه براى دنيا و معاش ، آن ها دنيا و متعلّقات آن را باارزش و عظيم بدانند؛ ولى آخرت را بى ارزش و هيچ محسوب نمايند.
گرگان صفتان ، لباس ميش بر تن كنند؛ ولى دل ها و درون آن ها متعفّن و فاسد باشد.
سپس حضرت اميرالمؤمنين علىّ صلوات اللّه عليه افزود:
در يك چنين زمانى هركس و هر مؤمنى به دنبال پناهگاهى مى گردد؛ در آن هنگام دجّال ظهور و خروج مى كند، در حالى كه چشم راست ندارد و چشم چپش در پيشانى او همچون ستاره صبح مى درخشد، در پيشانيش نقش كافر مى باشد.
او سوار بر الاغى سفيد رنگ خواهد بود و به سوى شامات حركت مى كند و در محلّى به نام بيداء - كه بين مكّه معظّمه و مدينه منوّره واقع شده است - درون زمين فرو مى رود؛ و تمام تابعين و پيروان او حرام زاده هستند.
سپس امام زمان عليه السلام ظهور و قيام مى نمايد؛ و نيز حضرت عيسى مسيح عليه السلام حضور مى يابد و پشت سر او نماز مى خواند.(2)
همچنين مرحوم شيخ مفيد آورده است :
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: پيش از آن كه حضرت قائم - آل محمّد عليهم السلام - قيام و ظهور نمايد؛ بجهت زيادى معصيت و گناه ، مردم به وسيله آتش و نور سرخى كه در آسمان نمايان مى شود مورد زجر و سختى قرار مى گيرند، در بغداد و بصره خَسف و نقصان به وجود آيد، در بصره خونريزى شود و ساختمان هايش خراب و اهل آن فانى گردند، در عراق خوف و وحشتى حاكم شود كه راه فرار و نجاتى بر آن ها نباشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💥💥 #حوادث_آخرالزمانی
@aakharazaman
🌒🔥با شناخت فتنه های آخر زمان،
پرچمدار روشنگری باشید
☀️گامی بسوی ظهور
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
#داستان_آموزنده
🔆دل سوزاندن
حضرت ((حجة الاسلام والمسلمين جناب حاج آقا فاطمى نيا)) اَدامَ اللّه ظله الشريف فرمود:
يكى از صالحان برايم نقل كرد:
پيره زنى آمد خدمت ((حاج شيخ رجب على خياط تهرانى )) كه اهل مكاشفه بود و گفت : آقا پسرم جوان است و مريض شده هرچه حكيم و دوا كرده ام بى فايده بوده و تمام اطبأ جوابش كرده اند؛ يك فكرى بكنيد.
صاحبان مكاشفه مى دانيد كه اينها گاهى حال براى مكاشفه دارند گاهى ندارند اين نيست كه هميشه در حال مكاشفه باشند، اين ائمه معصومينند كه هميشه دراين حال هستند بقيه گاهى سيمشان وصل مى شود وگاهى نمى شود آنهايى كه سيمشان وصل مى شود اينها ديدنى هستند.
گفت : ((حاج شيخ رجب على )) در آن وقت سرحال بود.
شيخ سرش را پائين انداخت لحظاتى تامل كرد، بعد فرمود: پسرت سلاّخ است گفت : بله .
شيخ فرمود: خوب نمى شود. گفت : چرا؟
فرمود: بخاطراينكه گوساله اى را جلوى مادرش كشته . و پسر شما دو سه روز بيشتر زنده نيست ، دل سوزانده آنهم دل يك حيوانى وآنهم مادرش آه كشيده و ميمرد.
مادر جوان گفت : آشيخ يك كار بكن پسرم نميرد و بعد شروع به گريه كرد.
آشيخ فرمود: آخه من چه كاركنم دست من كه نيست . ايشان دل سوزانده و آه آن حيوان گرفته و بعد آن جوان هم مرد.
ببينيد اين دل يك حيوانى را سوزانيد و به اين روز افتاد و آن وقت تو دل انسان كه اشرف كائنات است مى رنجانى وبدرد مى آورى ، واى بحال آن آدم هايى كه دل انسانها را بسوزانند، جواب خدا را چه مى خواهند بدهند. اى مردم مواظب باشيد.....
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
💥حوادث آخرالزمانی - اخبار فتنه ها و تحلیل آنها
@aakharazaman
🌒با شناخت فتنه های آخرالزمان
گامی بسوی ظهور برداریم، ان شاءالله ☀️
#داستان_آموزنده
🔆صله رحم
حضرت ((آية الله خزعلى )) دامة فرمودند:
شخصى در بايگانى يك اداره كار مى كرده . رئيس اداره پرونده اى را از او مى خواهد، هر چه مى گردد پيدا نمى كند اين كار تا چهل روز ادامه پيدا مى كند ولى نتيجه اى نمى گيرد.
رئيس اداره ناراحت مى شود مى گويد: اگر پرونده را تا فردا پيدا نكنى تو را از اداره بيرون و اخراجت مى كنم .
اين شخص خيلى ناراحت مى شود، يكى از آقان به ايشان مى گويد: چيه چرا اينقدر ناراحتى ؟
مى گويد: جريان از اين قرار است ، ايشان مى گويد خُب با آقاى ((شيخ رجبعلى )) صحبت كن . گفت : ايشان را نمى شناسم ، اتفاقاً داشتند صحبت مى كردند ايشان داشتند از آنجا رد مى شدند.
گفت : همين آقايى كه عبا روى دوشش است همين است . برو با او صحبت كن تا تو را راهنمائى كند. گفت : اين تا سلام كرد، شيخ فرمود: تو به خاطر پرونده آمده اى ؟
پرونده گم كرده اى ؟ گفت : من متحير شدم و گفتم : بله . چه طور؟
فرمودند: اين چوبى است كه خدا به تو دارد مى زند به خاطر اين كه تو با زن برادرت و بچه هاى برادرت قهر كرده اى صله رحم نكردى به خاطر اين كار خدا چوبت مى زند.
تو چرا با خانواده برادرت و بچه هاى يتيم برادرت ارتباطت را قطع كردى ؟
گفت : آخه آقا زن فلان .... آقا فرمودند: همين كه دارم بهت مى گويم .
اگر مى خواهى پرونده ات پيدا شود، بايد بروى صله رحم كنى ، قدرى ميوه بگير و برو بچه ها را بخندان و خوشحال كن تا فردا پيدا شود، در غير اين صورت همين است كه دارى .
گفتم : چشم آقا مى روم . بعد همين كه خواستم حرفى بزنم ، فرمود: همين كه بهت گفتم ، برو معذرت خواهى و كمك كن .
من رفتم ميوه گرفتم و آمدم در خانه و از زن اخوى معذرت خواهى كردم و با بچه ها هم خيلى گرم گرفتم و اين ها را قدرى خنداندم و صحبت كرديم و بعد آنها را به منزل دعوت كردم و خيلى خوشحال شدند و فرداى آن روز رفتم توى اداره و اولين پرونده كه دست گذاشتم ديدم همان پرونده است .
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
💥حوادث آخرالزمانی - اخبار فتنه ها و تحلیل آنها
@aakharazaman
🌒با شناخت فتنه های آخرالزمان
گامی بسوی ظهور برداریم، ان شاءالله ☀️
#داستان_آموزنده
🔆نسناس را بشناسيد
شخصى به حضور على (علیه السلام ) آمد و پرسيد ناس و اشباه ناس (امثال ناس ) و نسناس كيانند؟
امام حسين (ع ) حضور داشت ، حضرت على (علیه السلام ) به او فرمود جواب اين مرد را بده .
امام حسين (علیه السلام ) فرمود: ناس ما هستيم ، از اين رو قرآن مى فرمايد: ثم افيضوا من حيث افاض الناس : سپس از همانجا كه مردم (بسوى سرزمينى منى ) كوچ مى كنند كوچ كنيد (بقره - 198) منظور رسول خدا (ص ) است كه : مردم را به سوى منى كوچ داد.
اما اشباه ناس ، شيعيان و پيروان ما هستند و از ما مى باشند چنانكه در قرآن (سوره ابراهيم آيه 36) آمده ابراهيم گفت : هر كس مرا پيروى كند از من است و اما نسناس ساير مردمند كه از اهل بيت پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) كناره گرفته اند.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
💥حوادث آخرالزمانی - اخبار فتنه ها و تحلیل آنها
@aakharazaman313
🌒با شناخت فتنه های آخرالزمان
گامی بسوی ظهور برداریم، ان شاءالله ☀️