#خاطره3294
دیروز رفتم تشییع جنازه یکی از همشهریها
دخترحدود۱۵ساله ای همراه خانواده اش دیدم.موهاشو چتری ریخته بود بیرون.داشتم آماده میشدم برم تذکر بدم مادرش (فکرکنم) متوجه نگاه من شد به دخترش تذکر داد البته حجاب مادر هم تعریفی نداشت.
دختر گوش نکرد.رفتم جلو بهش گفتم عزیزم موهاتونو بپوشانید.مادرش انگار از کارم خوشحال شد رفت عقب تا با دخترش صحبت کنم.
دختر گفت ممنون همین جوری راحتم.
گفتم پس چرا ماسک زدی؟مگه بدون ماسک راحتتر نیستی؟
گفت این برای اینه که مریض نشم. گفتم حجاب هم برای اینه که اگه یه آدم مریض بهمون نگاه کرد ما آسیب نبینیم.
بعد دخترم رو نشون دادم و گفتم ببین هم ماسک زده هم چادر پوشیده.
دوباره گفت اما این جوری راحت ترم.منم گفتم من شما رو دوست دارم دعا میکنم آسیب نبینی اما باید حجاب رو هم رعایت کرد.
بعد هم همراه همدیگه رفتیم برای ادامه مراسم.اما حجاب رو رعایت نکرد.