اسماعیل به دیدار ابراهیم رفت ..

می‌خواست برود سرکار از پله‌های آپارتمان،تندتند پایین می‌آمد! آنقدر عجله داشت که پله‌ها را دوتا یکی‌ رد می‌کرد! جلوی در خانه که رسید بهش سلام کردم‌ گفتم: آرام‌تر فوقش یک‌ دقیقه دیرتر می‌رسی سرِکارت! سریع نشست روی موتور،روشن کرد و گفت علی‌آقا! همین یک‌ دقیقه یک‌ دقیقه‌ها شهادت آدم را یک روز به یک روز به عقب می‌اندازد! #شهید‌محسن‌حججی #برادر_شهیدم

10روز تا شهادت حضرت #رقیه خاتون🖤

مگه نگفتی امام حسین ِ‌همه ای💔 ((( : #علی‌پورکاوه #اربعین

دلم عجیب شور میزند؛ اربعین این قدم ها را به حرم میرسانی🥺💔؟

💔😭

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست💔 #اباعبدالله

دیدن‌ِتمام‌لحظات‌این‌کلیپ‌‌رو‌به‌زودی‌‌زودبرای‌همتون‌آرزومندم...💔 #اربعین

دین و دنیای من رقیه‌ست..🫀 #رقیه‌خاتون

-نیازمندی؟ +پای خسته چند کیلومتری کربلا.

کاش‌الان‌تو‌حرمت‌بودم یه‌گوشه‌می‌نشستم‌. چادرمو‌می‌انداختم‌رو‌صورتم‌ ُ راحت‌گریه‌میکردم. #امام‌حُسین‌مَن💔(:

بذار سهم من باشه اربعین 💔 ؛ #امام‌حسین #اربعین