مرده ام اما پس از دفنم تو هم خواهی شنید
بینوا هنگام شیون های تو جان داشته
#جواد_ستارپور
آیا شده در خلوت خود شعر بخوانی؟
قلبی بتپد بهر تو آن را تو ندانی؟
هرگز شده آیا به کسی عشق بورزی؟
ازشدت عشقش بشوی مست وروانی؟
آیا شده اسمی بشود مرهم دردت؟
نامش ببری درد و غم از دل بِرَهانی؟
پیش آمده حرفی به دلت داشته باشی؟
خواهی به زبان آوری اما نتوانی؟
اینها همه پیش آمده بر قلب من اما
برخیزو بجنب ای هوس وشورجوانی
عشقی که بجنبد به میانسالی هرکس
بی شک بشود باعث یک جنگ جهانی
چندیست شدم شیفته چشم سیاهت
باید چه کنم از تب این عشق نهانی؟
بر پرده ی قلبم وجبی خاک نشسته
پیش آی و بکن از دل من خانه تکانی
ای کاش بفهمی که دگر تاب ندارم
تا جان به تنم مانده خودت را برسانی
شده ایا که دلت تنگ شود
دلت در سینه بگیرد
نفست تنگ شود
شده ایا که همه شهر کوچک وبی رنگ شود
همه چیز پژمرده وبی روح شود
شده ایا که دلت تنگ شود
پر بزند
برود شهر به شهر
شده زنجیر کنندت نروی
شده قلبت بتپتد
نتوانی بنویسی چیزی
نتوانی بگویی حرفی
همه قلبت بشود چون شیشه
یک سنگ بیاید بخورد در شیشه
همه ی قلبت پر از خرده شود
تکه تکه همه دلتنگی وغصه شود
شده ایا که بگیری دستی
یا بخندی یا بخندانی چشمی
شده دلتنگ شوی
دلتنگ خا نه ی کودکیت
دلت از غصه بگیرد شاید
بروی کنج اتاقت بنشینی تا صبح
دفتر کودکیت را بگشایی تا صبح
چشم در چشم عکس مادر اندازی
اشک از هر مژه اندازی
شده دلتنگ شوی
هر آن کسی که تو را چون شراب می بیند
به جز تو کُلّ جهان را سراب میبیند
تو چون شرابی و من شخص دائم الخمری
که در نبود تو تنها عذاب می بیند
هر آن کسی که مرا با تو شاد می دیده
مرا بدون تو اکنون خراب می بیند
چقدر قلب خرابم به یادت آرام است
ولی پزشک در آن التهاب می بیند
دگر به خواب شبم هم تو را نمی بینم
مگر که عاشق بی خواب، خواب می بیند؟
بیا و زیر و زبر کن مرا که طالع بین
درون طالع من انقلاب می بیند
نوید داد که برگشتن تو محتمل است
تو را مردّدِ در انتخاب می بیند...
ای گل در آرزویت جان و جوانیم رفت
ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت
از پا فتادگان را دستی بگیر آخر
تا کی بسر بگردم در راه جستجویت
تو ای خیال دلخواه زیبا تری از آن ماه
کز اشک شوق دادم یک عمر شستشویت
چون سایه در پناه دیوار غم بیاسای
شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت
#هوشنگ_ابتهاج
هر آن کسی که تو را چون شراب می بیند
به جز تو کُلّ جهان را سراب میبیند
تو چون شرابی و من شخص دائم الخمری
که در نبود تو تنها عذاب می بیند
هر آن کسی که مرا با تو شاد می دیده
مرا بدون تو اکنون خراب می بیند
چقدر قلب خرابم به یادت آرام است
ولی پزشک در آن التهاب می بیند
دگر به خواب شبم هم تو را نمی بینم
مگر که عاشق بی خواب، خواب می بیند؟
بیا و زیر و زبر کن مرا که طالع بین
درون طالع من انقلاب می بیند
نوید داد که برگشتن تو محتمل است
تو را مردّدِ در انتخاب می بیند...
بـه امیـد آمـده ام، خـانه خرابم نکنی
همــه کـردنـد جوابم، تو جوابم نکنی
بــارهـا آمـده ام ، بـاز مـرا بخشیدی
بـا کــلام" برو "ایـن بـار خطابم نکنی
همه هستی من این قطرۀ اشک است خدا
وای اگـر رحم بر این چشم پرآبم نکنی
بـه ثـوابی که ندارم چه امید ی بندم
آب چـون نیست طلبـکار سرابم نکنی
به گمان دگران بندۀ ی خوبی هستم
پیش چشـم همـه عاری ز نقابم نکنی
گـر قـرار است بسوزم بـزن آتش، اما
جلـوی مـردم ایـن شهـر عذابم نکنی
#🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌾 ❣
وقتی که شب بساط غزل رو به راه شد
بغضم شکست و عاشقی ام را گواه شد
او رفت و آتشی به دلم زد که ناگهان
طبعم به شعر غم زده ای پا به ماه شد
دیشب پیام داد که دنیای من تویی
فورا" ولی نوشت ببخش اشتباه شد
با دیگران اگر غزلی عاشقانه بود
هر وقت پیش چشم من آمد سیاه شد ـ
تنها به این بهانه که نامحرم هميم
وقتی به ما رسید محبت گناه شد
روحم همیشه کنج نگاهش پلاس بود
حیف از جوانیم که در آنجا تباه شد
❣🌱🌾🌱🌾🌱🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌺🌸
محتاج خنده ایم ولی غرق نیشخند!!!
یک جرعه خنده از ته دل نرخ روز چند!؟
#محمدجواد_منوچهری
@gida13
🥀اندڪے با ما مدارا ڪن ڪه ما را مےڪشد
این فراق #ڪربلا امروز و فردا یاحسین
🥀یا بُڪش تا داغ دل آرام گردد بعد مرگ
یا بیا این #اربعین مهمان بفرما یاحسین
#بطلب_دلتنگم
#حسین_جانم
#شبتون حسینی
چو از بنفشه شب
بوی صبح برخیزد
هزار وسوسه
در جان من برانگیزد
کبوتر دلم
از شوق میگشاید بال
که چون سپیده
به آغوش صبح بگریزد...