نماز عاشق و معشوقه چون فرادا نیست
تویی تمام وجودم منی که در ما نیست
بیا ببین عرقم را ببین که خون جاری است
چه خسته دل شده ام درد هست و پیدا نیست
برای این غزلم یک سفر طلب دارم
بدونِ فرض شرایط غزل مهیا نیست
🌸نشسته گرد سفر روی شانه روحم
رفیق راه من این جسم بی سر و پا نیست
ببین کجای دلت گیر کرده ام عشقم
میان سینه و جانت ولی هویدا نیست
سلام بر تو و باشد جواب بی پاسخ
ولی بدان که هنوزم مرا تسلا نیست
#سید_طباطبایی
#بداهه
.
من ضرر ڪردم و تو معتمد بازاری
بار ما را نخریدند...تو برمیداری؟!
مثل طفلے ڪه زمین خورده دویدم سویت
آمدم گریه ڪنم، حوصله ام را داری؟
داغ یک بوسه دو سال است به جانم مانده
به همین گریه مگر تازه ڪنم دیداری
پدرم گریه ڪنت بوده و آقا! من هم
به جز از گریه براے تو ندارم ڪاری
ڪربلایم ببرے یا نبرے خود دانی
بند قلاده ما را به ڪسے نسپاری!
غزلم در حد یک شاعر دربارے نیست
بنویسید مرا گریه ڪن درباری!
#رضا_وڪیل_آذر
گفته بودند عاشقان را ألبلِاء لِلولاء
منع روی یار مرگ است عاشقان را، نی بلا
من که در قول و قرار اربعین بودم، چرا ؟
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ...💔
باز شب آمد بدنها خسته شد
خستگان خفتند و درها بسته شد
جز در رحمت که هرگز بسته نیست
عشق اگر باشد کسی دلخسته نیست
شب نماز مصطفی را دیده است
شب مناجات علی بشنیده است
دیده ی شب دور از چشم همه
اشک زینب دید ودفن فاطمه
شب کنون دارد جلای دیگری
از نماز حجت بن العسکری
من کی ام عبد زپا افتاده ای
رایگان عمر خود از کف داده ای
من کی ام در چنگ غفلت ها اسیر
ای خدای مهربان دستم بگیر
مرحوم حسان
🍃
نماز شب رو به نیت ظهور بخونیم ان شاء الله
🍃
يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ
ای آن که به هر که از او #نخواهد
و او را #نشناسد نیز میبخشد
جزءِ همین دستهام
نه میدانم چگونه بخواهم
و نه چگونه حرف زدن را بلدم!
تو را هم آنچنان نمیشناسم...
فقط میدانم گفتهاند:
”أحب الله من أحب حسينًا”
و من از آن روز...
حسینِ تو را دوست دآرم
هوآیم را داشته بآش که سخت محتآجم.
#مهربان_خدای_من
پرده برداشته از فتنه گر چشمش تا
صبح آدینه ی شهر غزل آغاز شود
#حسین_مرادی
سلام به همه ی خوبان
رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن
با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن
دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم
دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن
ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم
توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن
بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها
بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن
ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد
در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن
مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی
جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن
چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است
یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن
#اللهـم_عـجل_لولیـک_الفـرج
سحرتون بخیر
التماس دعای فرج
شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بیخبر
#عمتیالمظلوم💔
صحنه ی خنده ی تو الگوی بازیگرهاست
قدرت چشم تو فرمانده ی جادوگرهاست
عشوه ی موی تو در باد که در رقص آمد
عامل شوق قلم در غزل و دفترهاست
تلخی چشم تو شد لذت تریاکی ها
تیزی ابروی تو آبروی خنجرهاست
اخم یا اشک تو وقت عصبانیت و غم
عامل ابری و شرجی شدن بندرها ست
شال تو غنچه سرای رز و یاس و میخک
دامنت انجمن شعری نیلوفرهاست
چیزی از جان و دلم بهر کسی باقی نیست
چشم تو قافیه ی مطلع غارتگرهاست
#حسین_مرادی
پیرِ غزلم چونکه قلم پینه زده
گویا که قلم پای علم سینه زده
تا آمدم از شنبه شروعش بکنم
حیران زده دیدم قدم آدینه زده
#سید_طباطبایی