چشم رضا و مرحمت بر همه باز میکنی
چون که به بخت ما رسد این همه ناز میکنی
#سعدی🚶🏿♂
مرایکباردیگرگوشکنازعشقمیگویم
زبانِچشمهایمرانمیفهمیمگرجانم؟!
#مارال_افشون
من که آواره شدم حال کجا آباد است
مثل بیمار ضعیفم به دلم فریاد است
تلخ کردید چرا کام مرا جای عسل
کوه کندم غم شیرینِ دلم فرهاد است
اشک در گونه و چشمم به عطش خشکید باز
زندگی در نظرم مرگِ چروک افتاد است
دکترم با پدرم بر سرِ اهدا بحث کرد
زود امضا بده سید شبمان میلاد است
عضو سالم به فلانی و فلانی بنویس
چشم ها منتظرانند که آن میعاد است
معترض شد پدرم گفت که امضا نکند
آنکه در بستر و بیجان شده هم اولاد است
🌸آنقدر حرف زیاد است خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهٔ پنجره از فولاد است🌸
رفته ام تا دم مرگم که نجاتم دادند
مرده بودم که شفایم همه در اسناد است
تا توسل به رضا کرده همانجا پلک رفت
مرگ گویی که خجالت زده از بنیاد است
در کما،دیدهٔ بیدار کمی نور بدید
مرتضی را به رضاجان بخدا امداد است
من هنوزم که دلم میل حرم میکُنَدش
دعوتم میکند آقا به حرم....استاد است
#سید_طباطبایی
میشود آقا بیایی خواب من محض خدایت
جابجا کردم ببین محض رضا محض خدا را
دیده ام برنامه ای با یک هوای خاص و جذاب
چون پسر تعریف میکردش به شیرینی شمارا
گر نپوشی بر تن این آرزو رخت اجابت
منتظر هستم ببینم،روزِ دیگر آشنارا
#سید_طباطبایی
چشمان تو صد طعنه به شیطان رجیم است
لبها چو عقیق جگری "ناز و حجیم" است
"اَسْتَغْفُرُالله" از این مدح که گفتم
میبوسمت اینبار، خداوند رحیم است
#ارس_آرامی
چشم شیطان به همین معرکهٔ پیران است
سرنوشت سر او بر لب شمشیران است
عنکبوتی که تورا وسوسهٔ جایزه کرد
لانه اش چند صباح دگری ویران است
دل خود را به همین ،،،کَن،،، تو نزن صابون چون
آنکه بر نقش یهودی زده سنگ ایران است
من بنازم به تو سلطانِ دل مملکتم
حفظ آهو عملأ دست خود شیران است
#سید_طباطبایی
#بداهه
فکر کن صحن غدیر از طرف باب جواد
تو بیایی بشوی خطبهٔ در زیر رواق
#سید_طباطبایی
چگد گشنگه تو حرم امام رضا عشقتو پیدا کنی😍😍
مثل یک بوسه لب دوزِ جگر سوز قشنگ
وسطِ جمعیت و کوچه گرفتن داری ...!!!
#الف_مهاجر
#شاه_پناهم_بده🍃
برای پیش تو بودن بهانهای کافیست
بهشت لطف کـریمـان بها نـمیخـواهـد
#قاسمصرافان
خیال رفتن از این شهر و گم شدن دارم!
بلیط یکسره ی یک قطار بفرستید...
#فرهاد_شریفی
به تو از دور سلام ای همهٔ هستی من
که تو آرام جهانی نه فقط کشور ما
#سید_طباطبایی
🍃 پنجمین #بداههسرایی_گروهی در محفل شعر و ادب و هنر
💠 قصیدهای در ولادت #حضرت_فاطمۀ_معصومه سلاماللهعلیها
پر میکشد مرغ دلم یک بار دیگر
تا بارگاه دختر موسیبنجعفر
آنجا که میافتد به روی خاکْ افلاک
آنجا که بر خاکش ملَک میگسترد پر
روزی که شد از خلقتش عالم گلستان
در لامکان پیچید بوی مشک و عنبر
در آسمان از عرشیان تکبیر برخاست
روی زمین تکثیر شد آیات کوثر
آیینه در آیینه نور از عرش بارید
تصویر در تصویر زهرا شد مکرر
دست ملَک بگذاشت در دامان نجمه
"پاکیزهای چون مریم و حوا و هاجر"
در آسمان شهر قم ماهی درخشید
کز نور او عالم چراغان شد سراسر
ریحانه و مرضیه، معصومه شفیعه
هم عالمه هم طاهره، محبوب داور
او هفتمین ماه امامت راست دلدار
او هشتمین شاه ولایت راست دلبر
از نور روی دختر موسای کاظم
قم میدرخشد چون نگین در قلب کشور
این شهر نورانیترین شهر جهان است
چون در بغل یک ماه دارد با چل اختر
مشهد شده خورشید عالمتاب هستی
شد شهر قم از نور معصومه منور
آیینههای بارگاهش رشک انجم
هر ذره از خاک درش خورشیدپرور
گرد و غبار روی کاشیهای صحنش
عرش خدا را میشود همواره زیور
از گنبدش افتاده نوری بر دل خاک
از خاک پای او شده ایران معطر
صحن و سرایش بهتر از عرش برین است
قبر شریفش مرقد زهرای اطهر
او از تبار کوثر است و زینبیخو
آمد که قم گلشن شود از نسل حیدر
آیینۀ مهر است و بانوی کرامت
گنجینۀ اسرار حق مانند مادر
نور ولا و معرفت تابیده از او
شأن و مقامش کرده عالم را مسخّر
مصباح علم و نور و توحید است و ایمان
میزان عصمت دُرج عفت برج باور
نام رضا کرده خراسان را مصفا
از نام معصومه شده قم درّ و گوهر
یک تکه از جنت خراسان، دیگری قم
آنجا ملک دربان و اینجا حور نوکر
دل گشته بیتاب حریم پرفروغش
آن بارگاه بینظیر هورمنظر
از چشمۀ جوشان لطفش ساغرم پُر
جام دلم از نور مهر اوست پُرتر
هم عمۀ سادات و هم روح عفاف است
میلاد او شد روز پاکی روز دختر
لطفش همیشه شامل ما بوده و هست
هستیم ما خاک در دخت پیمبر
حتی اگر او را نخوانم باز از لطف
دارد عنایت بر من و این قلب مضطر
شکر خدا همسایۀ اُختُالرضاییم
در سایهاش داریم چتر نور بر سر
در سایۀ معصومهایم و در بهشتیم
از برکت او قم شده اسلامگستر
امروز نور چشم ما و ملجأ ماست
فردا شود ما را شفیع روز محشر
✍️ بداههسرایان:
مستان ـ رز ـ مهدی شریفی ـ م. کرمانی (راهی) ـ منتظر شهادت ـ مشهدیزاده ـ یاغریبالغربا (لیان) ـ عباسعلی خسروی ـ مهمان خدا ـ سلام حضرت باران (۷۸۶) ـ مهجور ـ محمدتقی عارفیان
🗓 تاریخ بداههسرایی: خردادماه ۱۴۰۱ / ذیقعدۀ ۱۴۴۳
#محفل_شعر_و_ادب_هنر
🍃