حد اعلایی و با حداقل ها همنشین
آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین
از معمّا ماندنت چندی ست لذت می بری
ای سؤال مشکلِ با راه حل ها همنشین
من به لطفِ دوستانت رفتم امّا سعی کن
بعدِ من کمتر شوی با این دغل ها همنشین
دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می کند
چشم وقتی می شود با مبتذل ها همنشین
گردن آویزی چنین را پاره کن، آزاد شو
آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین
#کاظم_بهمنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
🍃❣
یار ما گر میل صحرا میکند صحرا خوش است
میل دریا گر کند در چشم ما دریا خوش است
#فیض_کاشانی
🐣.
خودت هم خوب میدانی چه دشوار است دلتنگی
شب و بغض و سری تکیه به دیوار است دلتنگی
نه از اکنون، که شاید از هزاران سالِ پیش از این
هزاران چکه یِ قندیلِ در غار است دلتنگی
شده خیره به قابِ عکسِ دیواری که غم دارد
دو چشمِ خیسِ شب تا صبح بیدار است دلتنگی
دلی کنجِ قفس پر میکشد محضِ تو را دیدن
هوایِ بی هوایِ شوقِ دیدار است دلتنگی
چه باید کرد با این درد؟ با تنهاییِ یک مرد؟
مرورِ خاطرات و دودِ سیگار است دلتنگی
نه شمعی می وزد اینجا، نه فانوسی شب آشوب است
به رنگِ روزگارم تیره و تار است دلتنگی
نوارِ کاستی با "بویِ باران، بویِ گندمزار"
صدایِ خسته و غمگینِ "ستار" است دلتنگی
نشستم چتر بستم هی شکستم در خودم بی تو
حکایت از گُلی در زیرِ رگبار است دلتنگی
نمی دانم "خدا" شاید همین اندوهِ بعد از توست
که این گونه مرا عمری "نگهدار" است دلتنگی
اگرچه آخرِ این قصه جایت تا ابد خالی ست
ولی از یادِ تو هر لحظه سرشار است دلتنگی
به یادت گریه هایم باز هم شد شعر و فهمیدم
سری بر دوشِ دفتر، اشکِ خودکار است دلتنگی
شهراد_ميدرى
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
غزل شمارهٔ ۳۷۰
دشوار عشق بر دلم آسان نمیکنی
درد مرا به بوسی درمان نمیکنی
بسیار گفتمت که زیان دلم مخواه
گفتن چه سود با تو که فرمان نمیکنی
هجر توام ز خون جگر طعمه میدهد
گر تو به خوان وصلش مهمان نمیکنی
با تو حدیث بوسه همان به که کم کنم
کالا حدیث زر فراوان نمیکنی
جان میدهم بهجای زر این نادره که تو
از زر حدیث میکنی از جان نمیکنی
یک چشمزد نباشد کز بهر چشمزخم
قرب هزار جان که تو قربان نمیکنی
چون زور آزما شده دست جنون تو
خـاقـانـیـا تـو فـکـر گریبان نمیکنی
#خاقانی
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
هـر دفـعه مرا به قـهر رد میکردی
گویـا که مـرا حـبس ابـد میکردی
یـکبـار نشد نظـر کنی بـر دل مـن
با عاشق خود همیشه بد میکردی
#خطمحسنزارعی
#جواد_محمدی_دهنوی
ویرانه تر از شهر بعد از حمله چنگیز
حال دل هرکس که شد درکم کند شاید
کاری ز مستی برنمی آید برای من
میخانه پیش حال من سرخم کند شاید
کارآیی اش از دست رفته بعد ازین دیگر
دل سایه اش را از سر من کم کند شاید
#حسین_مرادی
محتاج نگاه و با دلی غرق گناه
بردیم به نام حضرت نور پناه
وا شد گره کور هرآنجا گفتیم
یا فاطمه اشفعی لنا عند الله
#محمدجواد_منوچهری
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
خـیس شـوم، لرزه بیفتد به تنم باک نیست
هیچ غمی با تو در این پیکر صدچاک نیست
پیپ چو خاموش شود، خب به فدای سرت
پاکتر از عشق قشنگ تو در این خاک نیست
━━━━💠🌸💠━━━━
#سلامحضرتباران۷۸۶
#عضوکانال
@sherhaye_nab
ای دل صبور باش که غمهای ما از اوست
گر دوست اوست هرچه به ما میرسد نکوست
خاموشم و قنوت من آیینهٔ غم است
غم در زبان عشق، الفبای گفتگوست
ما را که از حجاب ظواهر گذشتهایم
دل مسجد است و عشق نماز است و غم وضوست
با من دم از عذاب قیامت مزن که من
از عدل دوست هم بگریزم به فضل دوست
بفروش جان عاریتی را به صاحبش
گر دوست مشتریست چنین سودم آرزوست
خود گفته است از همه نزدیکتر به ماست
بیچاره عاقلی که سرش گرم جستجوست
#فاضل_نظری
record001.mp3
1.46M
سبک: دامن کشان رفتی ...
ای عشق و امیدم مرو فاطمه جان
با آتش هجران علی را مسوزان
شده کار این شهر رسم نامردی
بمان پیشم زهرا گرچه پر دردی
بمان زهرا
قصه ی سیلی تو شده قاتلم
صورت نیلی تو شده قاتلم
بین در و دیوار چه آمد سر تو
آزرده شد زهرا همه پیکر تو
بمیرم که ماندی یکّه و تنها
در آن غوغا بین خیل دشمن ها
عزیز من
ای طرفدار علی مرو فاطمه
یار و غمخوار علی مرو فاطمه
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #مهدی_شریفی
@ashaarsharifi
دریای دلش هميشه طوفان دارد
در چنته فقط سوز زمستان دارد
از خـاطـرهٔ ابـر نپـرسـیـد کـه او
در سینهٔ خود حسرت باران دارد
#پریسا_مصلح